گفت‌وگوی «قاب کوچک» با غلامحسین لطفی کارگردان و بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون

برای کار التماس نمی‌‌کنم

امروز زادروز بازیگری حرفه‌ای است که از هر نقشی یک شخصیت ماندگار می‌سازد

محجوبِ محبوب

اوس‌حسین روزنامه را دست می‌گیرد و بعد از مدت‌های مدید، بالاخره لبخند می‌زند. خبر بازگشت احتمالی امام(ره) را شنیده است. حوالی زمستان۵۷است و اعتراضات تهران، گُر گرفته؛ ایران یکپارچه اعتراض است و گرمای آن به تهران و خانه اوس‌حسین هم رسیده. او یک‌بار دیگر هم همین‌قدر امیدوارانه خندیده بود؛ وقتی خبر فرار شاه در سال ۱۳۳۲ را به خانه آورد و دوچرخه را کنار گذاشت، همین‌قدر امیدوار بود.
کد خبر: ۱۴۶۶۸۹۲
نویسنده سپیده اشرفی - گروه رسانه
 
محجوبِ محبوب
همان وقتی که رهی با خنده شعار داد و داخل حوض کوچک حیاط خانه اوس‌حسین پرید. اوس‌حسین اما در فصل سوم، با وجود امیدوار بودن به بازگشت قهرمانش، ناامیدانه زیرلب می‌گوید: «به عمر من قد میده؟ دردم تموم میشه؟» اوس‌حسین عاشق است و منتظر دیدن امام. کاراکتر سریال «سرزمین مادری» که حسین محجوب آن را بازی کرده، آن‌قدر واقعی و قابل لمس است که می‌توان با غم و شادی‌هایش همراه شد. می‌توان وقتی دلنگران به دست‌های بسته اکبر، پسرمعتادش نگاه می‌کند و دلی ندارد تا طناب را دوباره به دستش ببندد بغض کرد و با خنده او وقتی خبر از رفتن یک دیکتاتور می‌دهد، شاد شد. اوس‌حسین سرزمین مادری یک پدر واقعی است که تمام تلاشش را می‌کند خانواده‌اش را حفظ کند. 
   
کارگری که به مسائل سیاسی آشناست 
به‌طور کلی وقتی صحبت از یک سریال می‌شود بیشتر از هر چیز دیگری که اهمیت پیدا می‌کند، کاراکترسازی است. مخاطب در طول قسمت‌های مختلف با شخصیت‌هایی روبه‌رو می‌شود که بعد از چند قسمت، آنها را بخشی از خانواده خود تصور می‌کند؛ برای همین هم مسأله پرداخت شخصیت در سریال‌های تلویزیونی اهمیت دوچندان پیدا می‌کند. به‌طور کلی رسانه‌ملی چنین کارکردی دارد که در کنار روایت یک قصه مناسب برای مخاطبان خود، فرهنگ‌سازی را از لابه‌لای همین کاراکترها منتقل می‌کند. آنهایی که در سال‌های دهه ۷۰ و بعد از آن مجموعه‌هایی مثل در پناه تو را شاهد بودند، خاطرشان هست که همان دوران دختران جوان چطور دنبال سر کردن چادری شبیه به چادر مریم بودند. اصلا رسانه قرار است همین کارکرد فرهنگ‌ساز را در کنار سرگرمی داشته باشد.آنچه که در طول سه فصل گذشته سریال سرزمین مادری شاهد بودیم، نمایش کاراکترهایی است که هر کدام نماینده یک بخش از جامعه هستند. در کنار جلو رفتن قصه زندگی رهی، روایت‌هایی مطرح می‌شود که هرکدام یک تکه از پازل کلیت زندگی رهی را شکل داده است. شاید بتوان گفت که یکی از قطعه‌های مهم این پازل، اوس‌حسین است که رهی از زمان خردسالی وارد خانه آنها می‌شود و به جای پدر واقعی یا پدرخوانده، او را پدر خود می‌داند. اوس‌حسین با بازی حسین محجوب، نماینده یک کاراکتر واقعی از دل جامعه است. مردی که کارگر و اهل خانواده است اما در عین حال، تحلیل سیاسی دارد و می‌داند که در چه دوره‌ای زیست می‌کند. بینش واقعی نسبت به مسائل سیاسی دارد و چه در فصل اول وقتی کنار رفقایش در قهوه‌خانه نشسته و چه زمانی که در فصل سوم راضی به خرید رادیو ترانزیستوری می‌شود تا از اخبار روز مطلع شود، کاراکتر یک فرد مذهبی آگاه به مسائل روز را به نمایش می‌گذارد. خیلی مواقع مقابل فرزندانش می‌ایستد، اما در نهایت دلنگران همه آنهاست. از اکبر که فرزند واقعی اوست تا رهی که به نوعی درمیانه راه، به خانواده آنها پیوسته است. 
محجوبِ محبوب

   
بلوغ یک نقش 
شخصیت اوس‌حسین در طول سه فصل با مخاطب همراه می‌شود تا همه حوادث تاریخی، در نهایت بستر خود را در زندگی نزدیکان او پیاده کند.چه زمانی که علی پسر کوچکش دراعتراض‌های۱۷‌شهریور شهید می‌شود وچه وقتی که دلنگران آمدن و رفتن رهی است؛ در همه این قاب‌ها، چهره یک پدر نگران نقش می‌بندد که شاید ظاهرش ازموی قهوه‌ای به سپیدی بزند، اما هنوز هم چشمش به‌دنبال مسیری است تا به قول خودش دردش درمان شود.درست مثل وقتی که رهی با روزنامه‌ای وارد خانه می‌شود که خبر از مذاکره برای بازگشت امام خمینی(ره) داده است. اوس‌حسین ازخودش مطمئن است اما هیچ‌وقت خواهان روبه‌رو شدن با بهادری‌ها نیست. کما این‌که وقتی در فصل سوم دوباره با سرهنگ بهادری روبه‌رو می‌شود، صورتش را به سمت دیگری می‌برد که او را نشناسند. محجوب در قامت اوس‌حسین، در فصل دوم روایت متفاوتی دارد. با این‌که شانه‌اش از شهادت پسرش خم شده، اما هنوز آن‌قدر قاطع بالای سر خانواده است که حتی شده با تندی، اجازه نمی‌دهد که زیور و رهی با هم ازدواج کنند و اصلا این مسأله در خانواده‌اش مطرح شود. شاخصه اوس‌حسین در این فصل، نمایش یک مسلمان شیعه واقعی است که خط و ربط سیاست را به‌خوبی می‌داند. انگار شبیه پدر همسر رهی نیست که زاهدمآب باشد و فکر کند که دیندار بودن یعنی کاری به سیاست نداشتن. 
   
چهره واقعی یک پدر 
اما وقتی اوس‌حسین به فصل سوم می‌رسد، تنهاتر است. دیگر آن یال و کوپال قدیم را ندارد. با اعتیاد اکبر روبه‌رو می‌شود و می‌داند که این فرزند ناخلف، او را قبول ندارد. با این حال، وقتی کنار اکبر می‌نشیند تا چای به او بدهد و پشت سرش پنکه کم‌جان در حال چرخاندن هواست، اوس‌حسین در حال نگاه کردن به طناب توی دستش است. قاشق به قاشق چای نبات در دهانش می‌ریزد، طناب را دوباره سفت می‌کند و از سر مهر، دستی روی دست اکبر می‌کشد. ویژگی بارز اوس‌حسین مطمئن بودنش است. این اطمینان را می‌توان در خط به خط کاراکتر اوس‌حسین در سه فصل مشاهده کرد. اقتدار دارد، اما همراه است. مقابل فرزندانش می‌ایستد، اما خوب می‌داند چه می‌کند. محجوب در قامت اوس‌حسین، موفق‌تر از حاج‌خلیل صاحبدلان ظاهر شده، اما در هر دوی این دو نقش تلویزیونی، نماینده مردی ساده‌دل است که می‌خواهد مسیر درست را برود. چهره و ویژگی‌های ظاهری او هم به این دو نقش نزدیک است اما به‌طور قطع اگر توانمندی او در بازیگری و خلق کاراکترهای خاص را نادیده بگیریم، بخشی از مسیر نمایش اوس‌حسین را به بیراهه رفته‌ایم. پختگی این کاراکتر اگرچه حاصل مدیریت و کارگردانی فردی کاربلد مثل کمال تبریزی است، اما از توانمندی و بلوغ بازیگری حسین محجوب است که بعد از حاج خلیل، یک نقش دیگر را برای مخاطب تلویزیون ماندگار کرده است. محجوب که پیشتر، با بازی در مجموعه‌هایی مثل در مسیر زاینده‌رود، زمانه، محکومین، آتش و باد و کوچک جنگلی خوش‌درخشیده بود، بار دیگر توانمندی خود در بازیگری را به رخ کشید و توانست چهره اوس‌حسین را تمام و کمال و در عین حال قابل‌باور نمایش دهد. 

درنگی در مسیر بازیگری
حسین محجوب امروز ۷۶ساله شد
دهم مرداد، تولد بازیگری است که کارش را با فیلم «رگبار» بهرام بیضایی آغاز کرد. حسین محجوب که این روزها بازی در سریال سرزمین مادری را روی آنتن دارد، بعد از تئاتر سلطان‌مار بیضایی، به رگبار رسید و دلیران تنگستان(۱۳۵۲) را هم در کارنامه خود ثبت کرد. سال ۱۳۶۱ در «سربداران» خوش درخشید و سال ۱۳۶۲ با نقشی در «سلطان و شبان» و سال ۱۳۶۵ در «کوچک جنگلی» دیده شد. آثاری که نام هرکدام برای درخشش در یک کارنامه هنری کافی‌ است. اگر یک نگاه کلی به کارهای این بازیگر داشته باشیم، یک ویژگی به چشم می‌خورد: گزیده‌کار بودن. محجوب تلاش کرده کیفیت را فدای کمیت نکند و گزیده‌کار بماند. کما این‌که بعد از بازی در «رنگ‌ خدا» اثر مجید مجیدی، کارهای مشابه بسیاری به او پیشنهاد شد. شاید همین گزیده‌کاری او باعث شد که در هر اثری که بازی می‌کند، بدرخشد. حاج خلیل «صاحبدلان» و کاراکتر باورپذیر او، مخاطبان را بیشتر با محجوب آشنا کرد و در ذهن مخاطب ماندگار شد. حضور حرفه‌ای و بی‌نقص این بازیگر به همراه یک قصه پرکشش و متفاوت، باعث شد تا صاحبدلان به نقطه عطف کارنامه محجوب تبدیل شود. بعد ازآن،مجموعه‌های«زمانه»و«در مسیر زاینده‌رود» را باید آثار تلویزیونی دیگر محجوب دانست که یک نقش متفاوت از او به نمایش گذاشت. او بعد از صاحبدلان و کاراکتر مثبتی که ایفا کرده بود، در مسیر زاینده‌رود را با لهجه اصفهانی خاصی بازی کرد که رندانه عمل کردنش برای گیر انداختن قاتل پسرش، یک چهره متفاوت از او به نمایش گذاشت. ملک‌منصور مصیب در این سریال، پیچیده بود؛ هم به‌حق خونخواه پسرش بود و هم درخواست عجیبی در ازای بخشیدن قاتل مطرح می‌کرد. نوع کاراکتر او و پیشنهاد عجیبی که به مادر قاتل پسرش می‌داد، از او یک چهره خاکستری و فاصله‌دار با حاج‌خلیل به نمایش گذاشت. سریال زمانه و کاراکتر حسام فروزانفر که فردی متمول بود و خیلی دلش برای کسی نمی‌سوخت، باوجود پیچیدگی‌هایی که داشت، باز هم به قد و قواره کاراکترهای قبلی محجوب نرسید. اما بعد ازآن و با پخش سریال سرزمین‌مادری، باردیگر این بازیگر ثابت کرد که می‌تواند ساده اما پیچیده‌تر از قبل بازی کند. صبوری محجوب او را از رگبار به سرزمین مادری رساند. هرچند که او پیش از پخش سرزمین مادری و در سریال آتش و باد هم نشان داد می‌تواند یک نقش ساده را با ظرافت‌های خاص خود بازی کند. با این حال، سرزمین مادری و همراهی آن در سه فصل با مخاطبان، توانمندی محجوب را به شیوه دیگری نشان داد.کاراکتر اوس‌حسین درسرزمین مادری، درکنار ساده بودن، خاص است و شبیه به کاراکترهای دیگر محجوب نیست. رسیدن به پیچ و خم بازی او، نیاز به همراهی با این کاراکتر دارد. فصل اول ودوم سرزمین مادری به‌درستی نشان داد که اوس‌حسین چطور نگران خانواده‌ است و به مسائل روز آگاه است. سادگی او دربیان مطالب درحین آگاه بودن به چالش‌های خانواده، به‌درستی در چهره محجوب نشان داده می‌شد؛ چه آن زمانی که ازدست رهی عصبانی بودوقاشق راسرسفره به سمت او پرتاب می‌کردوچه زمانی که باخواندن احتمال بازگشت امام خمینی(ره)،لبخندی واقعی روی صورتش نقش می‌بست.اوس‌حسین مثل بیشتر نقش‌های محجوب واقعی است.چیزی که به نظرمی‌رسد ازصبوری محجوب وتلاش برای یک بازی زیرپوستی به دست آمده است.اودر سرزمین مادری ودرطول سه فصل همراهی با قصه، بازهم به مخاطب ثابت کردکه درآستانه ۷۶سالگی و بعدازنیم‌قرن تجربه بازیگری، می‌تواند مخاطب را به‌سادگی غافلگیر کند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها