زوج کمدی سریال «دربندون»سبب شد نگاهی به سابقه بازیگرانی بیندازیم که درکنار هم خوش درخشیدند

یک جفت لبخند

داوود و منوچهر، زوج کمدی قصه دربندون هستند که این روزها از شبکه سه سیما پخش می‌شود. بده‌بستان‌های کلامی و تقابل‌های شخصیتی این دو نفر که در قامت نقش‌های اصلی قصه با مخاطبان همراه شدند، به نمک سریال افزوده است.
کد خبر: ۱۴۶۱۰۳۴
نویسنده سارا صالحی الیگودرزی - اهل قاب جادو
 
حضور این دو یادآور زوج‌های کمدی بسیاری است که در تاریخ سینما سراغ داریم؛ از بازیگران اسطوره‌ای همچون لورل و هاردی یا هنرپیشگان مجموعه فیلم‌های پاگنده که نام و یادشان مانگار شده است تا بازیگران سینما و تلویزیون خودمان در سال‌های دور و نزدیک. به بهانه پخش این سریال جدید و نقش‌های اصلی آن به تعدادی از آثار نمایشی پرداختیم که بر مدار دو شخصیت همراه که در قامت زوج‌های کمدین شناخته شدند. 

ماجراهای دربندون
هومن برق‌نورد و امیرحسین رستمی درسریال دربندون که این روزها از شبکه سه سیما روی آنتن می‌رود، نقش داوود و منوچهر را بر عهده دارند که گرچه شخصیت‌های متفاوتی هستند اما در یک مسیر با همدیگر همراه می‌شوند. سرنوشت آنان را در راهی دشوار هم‌مسیر می‌کند ومخاطبان نیزکه شاهد این همراهی هستند،با تقابل‌های شخصیتی و کل‌کل‌های آنان سرگرم می‌شوند.داوود با بازی برق‌نورد، شخصیتی جدی است که تلاش می‌کند جانب احتیاط رارعایت کند وباعقل ومنطق تصمیم بگیرد تا کمتر دچار دردسر شود. نقطه مقابل او منوچهر(معروف به منوچ)با بازی رستمی است که خودراعقل کل می‌دانداما هر بار قدمی رو به جلو برمی‌دارد، صد قدم عقب می‌افتد. اقدامات او همیشه دردسرآفرین است و حرص بیننده را درمی‌آورد.داوودومنوچهر براثر یک اتفاق دردهه۵۰ خورشیدی به جایی عجیب‌و‌غریب تبعید می‎شوند و این آغاز ماجراهای آنان با اهالی شهر تازه است. 
 
خانواده مشتاق
سریال دودکش راخاطرتان هست؟دراین سریال یک زوج موفق کمدی داشتیم که حضورشان درقاب تصویرسابقه داشت.هومن برق‌نورد و بهنام تشکر دراین سریال به‌ترتیب نقش فیروز ونصرت را بازی می‌کردند. آنان درگذشته باهم رفاقت داشتند و با خواهرهای هم نیز وصلت کرده بودند اما پس از این وصلت دچار اختلاف‌نظر شدند و ظاهرا سایه هم را با تیر می‌زدند. نگاه آنان به زندگی با همدیگر متفاوت بود. نصرت آدمی نسبتا فرصت‌طلب بود وسودای پیشرفت داشت.در مقابل او فیروز اهل حلال و حرام بود و دوست داشت به‌اصطلاح آهسته برود و بیاید تا دچار دردسر نشود.تقابل‌های کلامی این دو شخصیت و تکیه‌کلام‌های خاص‌شان تا مدت‌ها ورد زبان مخاطبان شده و در ذهن‌ها مانده بود. در کنار این دو شخصیت، برادر فیروز با بازی امیرحسین رستمی هم حضور داشت که او نیز گاهی با فیروز یک زوج را تشکیل می‌دادند. رستمی در سریال دودکش و ادامه آن با نام پادری نیز ایفاگر نقش فردی ساده‌دل بود که مدام بد می‌آورد و برای برادرش دردسر درست می‌کرد.
 
رفاقت دزد و پلیس
همان‌طور که اشاره کردیم تشکیل یک زوج کمدی در کارنامه هنری بهنام تشکر و هومن برق‌نورد باز هم سابقه دارد. آنها در سریال دزد و پلیس به کارگردانی سعید آقاخانی نیز در قامت دو رفیق که البته در واقع یکی دزد بود و دیگری پلیس، با همدیگر همراه بودند. تشکر بر خلاف شخصیتش در دودکش و پادری، جدی و منطقی بود. او ناصر نام داشت که بر اثر یک حادثه حافظه‌اش را ازدست می‌دهد و فراموش می‌کند پلیس است.در این مسیر با یک خانواده خلافکار همراه می‌شود که عاقبت او را در پیدا کردن سردسته قاچاقچیان کمک می‌کنند. برق‌نورد اما با نام داود، با تیپ‌سازی شخصیتی سرخوش و بامزه، نقش یک دزد را داشت که البته در رفاقت با ناصر حسابی معرفت به خرج می‌داد. این دو بازیگر در سینما با فیلم زندانی‌ها ساخته مسعود ده نمکی و همچنین در سریال ساختمان پزشکان ساخته سروش صحت هم این تجربه هنری را کنار همدیگر از جنس کمدی داشتند. 
 
سام و پژمان
سام درخشانی و پژمان جمشیدی برای نخستین بار در سریال پژمان که روایتگر زندگی فوتبالیستی فراموش شده با نگاهی کمدی بود، در کنار همدیگر خوش‌درخشیدند. این درخشش باعث شد از این دو هنرپیشه در آثار دیگر نیز کنار همدیگر استفاده شود. به ویژه در سینما که تا مدت‌ها فروش یک اثر را تضمین می‌کردند. ازجمله این آثار می‌توان به فیلم سینمایی و سریال نمایش خانگی خوب، بد، جلف اشاره کرد.برخلاف تناقض غالب در میان شخصیت‌های زوج‌های کمدی، این دوشخصیت هر دوبلاهت خاصی دارند و معمولا با اعمالی به دور از منطق و صرفا در اندیشه سود خود، تولید دردسر می‌کنند. آنها مدام همدیگر را نقد می‌کنند اما در نهایت همواره همراه و همپای همدیگر هستند. در سریال پژمان، سام درخشانی در نقش وحید، مدیر‌برنامه‌های پژمان جمشیدی حضور داشت. در خوب، بد، جلف این شخصیت‌ها با ساده‌لوحی بیشتر در نقش‌های خودشان حضور داشتند. یکی فوتبالیستی که بازیگر شده است و دیگری یک هنرپیشه که هر دو بر سر شهرت و موفقیت رقابت مسخره‌ای با همدیگر دارند. همراهی این دو کاراکتر می‌تواند برای اهالی سینما یادآور دو شخصیت سینمای غرب در فیلم احمق و احمق‌تر باشد. 
 
آقا ایرج و آقا حمید
حمید جبلی و ایرج طهماسب چه در مقابل دوربین و چه درپشت دوربین به عنوان یک زوج هنری شناخته می‌شوند؛هرچند که سال‌ها‌ با همدیگر در سینما و تلویزیون کار نکرده باشند. این دو هنرمند پیشکسوت در آثاری ویژه گروه سنی کودکان و نوجوان همچون کلاه‌قرمزی در تلویزیون و سینما به عنوان کارگردان، بازیگر، نویسنده و صداپیشه کنار همدیگر حضور داشتند و در بالندگی کاراکتر عروسکی کلاه‌قرمزی و همچنین پسرخاله نقش موثری ایفا کردند. به مرور این همکاری ابعاد دیگری نیز یافت اما غالبا در ژانر کمدی بود. در سینما، آثار متعددی همچون دختر شیرینی‌فروش، زیر درخت هلو و رفیق بد را به خاطر داریم که با هنرنمایی‌ این دو در اذهان به یادگار مانده است. در تلویزیون هم مجموعه ویژه کلاه‌قرمزی با همیاری هر دو آنها، خلق و ماندنی شد. مدت‌هاست که از آخرین همکاری آنان گذشته است اما همچنان این دو پیشکسوت که خاطره‌ جمعی بسیاری از کودکان دیروز این سرزمین مرهون آثار نمایشی آنان است، دوشادوش یکدیگر به یاد می‌آیند. 

خانم و آقای کمدین
درمیان بازیگر زن و مرد نیز، بازیگران زیادی را به خاطر می‌آوریم که در آثار نمایشی به‌ویژه ژانر کمدی برای بازی مقابل همدیگر درنظرگرفته شدند ودراین مسیر باموفقیت‌های مکرر، جزو انتخاب‌های کارگردانان مختلف قرارگرفتند. یکی ازاین زوج‌های هنری مرجانه گلچین و حمید لولایی هستند که در سریال‌های طنز متعددی کنارهمدیگر ایفای نقش کردند.سریال‌هایی همچون بزنگاه، بوتیمار، چشم‌بندی، نقطه سر خط، شب عیدو...ازاین جمله هستند که نشان دادندهر دو این هنرپیشگان زبان طنز را در قالب تصویر به‌خوبی می‌شناسند. 
 
پسرخاله‌های پرحاشیه
سریال پایتخت ازفصل نخست تاششمین فصل که روی آنتن رفت، با وجود افت وخیزهایی که داشت توانست مخاطبان راهمچنان همپا وهمراه خودنگه دارد.این سریال شخصیت‌های ملموس وباورپذیری را به نمایش می‌گذاردکه ازمیان‌شان یک زوج کمدی محبوب ماندگار شدند؛نقی وارسطو.بازیگر نقش نقی معمولی محسن تنابنده وبازیگرنقش ارسطو احمد مهران‌فردراین سریال نقش دو پسرخاله را دارند که دررابطه با همدیگر دچار چالش هستند.البته بامرور فصل‌های مختلف سریال می‌توان گفت درفصل اول،این دو مهربانی بیشتری نسبت به هم دارند ودرکلام وعمل محبت زیادی خرج یکدیگرمی‌کننداما کم‌کم درفصل‌های بعدی شخصیت‌های این دو،رنگ متفاوتی به خود می‌گیردوبیشتر جنبه کمدی پیدا می‌کند.دراین روند کل‌کل‌های‌شان بیشتر می‌شودوکمترازگذشته باهم سازش دارندو مدام درقهروآشتی به‌سرمی‌برند.هرچنددرمواقع بحرانی هواخواه‌همدیگرباقی‌می‌مانندودرنهایت بهترین رفیق وغمخوارهمدیگر هستند. 
 
خانواده آقا ماشاا...
از معروف‌ترین سریال‌های کمدی تلویزیون که یک زوج هنری خوب را هم به این قاب معرفی کرد،«خانه به دوش» به کارگردانی رضا عطاران است.دراین سریال مریم امیرجلالی و حمید لولایی نقش مادر و پدر یک خانواده نسبتا فقیر را ایفا می‌کردند که با وجود مشکلات مالی، سعی داشتند کانون خانواده را گرم نگه دارند. با موفقیت این دو مقابل همدیگر، در این سریال هم عطاران و هم دیگر کارگردانان خواستند موفقیت آنان را درآثاردیگر تکرارکنند.حضور امیرجلالی و لولایی رادرآثاردیگرهمچون چهارچرخ، چارخونه، ترش و شیرین، آخرین مجرد و...شاهد بودیم. حضوری که شاید به اندازه خانواده آقا ماشاا...در سریال خانه به دوش خاطره‌انگیز و ماندگار نشد اما باز هم موفق از آب درآمد. 

لورل و هاردی در تلویزیون
لورل و هاردی دو شخصیت مشهور در سینمای کمدی جهان هستند که در فیلم‌های کلاسیک هالیوود درخشیدند. این دو بازیگر برای مخاطبان ایرانی، بیشتر ازقاب تلویزیون شناخته شدند؛ زیرا بسیاری ازفیلم‌های آنان ازاین دریچه به پخش رسید.هنوزهم وقتی عنوان زوج کمدین رامی‌شنویم شاید نخستین نامی که به خاطرمان می‌آید همین لورل وهاردی باشد. بازیگرانی که کار خود را در سینمای صامت شروع کردند و در سینمای ناطق ادامه دادند.با نگاه به کارنامه بسیاری از هنرپیشگان که به عنوان زوج به موفقیت رسیدند و نامی برای خود برهم زدند به این نتیجه می‌رسیم که آنان پیش ازدرخشیدن مقابل یا کنارهمدیگر،شناخته شده بودند.لورل و هاردی نیز این قاعده مستثنی نیستند و از شروع کارشان به‌عنوان یک تیم هنری، در شغل و حرفه سینمایی خود به‌خوبی جا افتاده، اعتباری برای خود کسب کرده بودند.لورل دربیش از۵۰فیلم بازی کرده بودوبه عنوان نویسنده وکارگردان هم فعالیت داشت،هاردی نیز در بیش از ۲۵۰ فیلم نقش‌آفرینی کرده بود.هر دوی آنها درفیلم سگ خوشبخت(۱۹۲۱) بازی کرده بودند اما درآن زمان هنوز با هم همکاری نداشتند. آنها نخستین‌بار درسال۱۹۲۶ و پس از امضای قراردادهای جداگانه‌ای با استودیوی فیلم هال روچ در یک فیلم کوتاه در کنار هم ظاهر شدند.سپس درسال۱۹۲۷و با بازی در فیلم کوتاه صامت «شلوار پوشاندن به فیلیپ» رسما به یک تیم کمدی مبدل شدند. شوخ‌طبعی و طنز لورل و هاردی بسیار بصری بود و از کمدی اسلپ‌استیک برای تأکید استفاده می‌شد. شخصیت آنها در فیلم اغلب مشاجرات فیزیکی کاملا پیچیده‌ای داشتند که با خشونتی طنزآمیز همراه بود. بی‌عرضگی و بدبیاری آنها مانع از پیشرفت و ترقی‌شان - حتی در ساده‌ترین کارها - می‌شد. بسیاری از کمدی‌های آنها، «دستکاری» یک شوخی ساده است؛ جایی که یک ایده یا موقعیت ساده طنز، مبنایی را برای شوخی‌ها و خوشمزگی‌های متعدد و مداوم می‌شد، بدون آن‌که از یک روایت تعریف‌شده پیروی شود.استن لورل قد و وزن متوسطی داشت اما در کنار اولیور هاردی، که در عنفوان جوانی ۱۸۵ سانتی‌متر قد و ۱۲۷ کیلوگرم وزن داشت، نسبتا کوچک و نحیف به نظر می‌رسید. برای تقویت این تضاد طبیعی، از تغییر جزئیات مو و لباس آنها هم استفاده شد.لورل بغل و پشت موهای خود را کوتاه نگه می‌داشت اما موهای بالای سرش (فرق سر) را بلند می‌کرد تا یک جلوه «موهای آدم وحشت‌زده» ایجاد کند.درواقع این تضاد ظاهری بیشتر به نمک حضور این دو بازیگر کنار همدیگر می‌افزود و مخاطبان را با این دوشخصیت همراه می‌کرد. در نسخه فارسی، دوبله نیز نقش موثری در هرچه بیشتر دیده شدن و محبوبیت آنان ایفا کرد.علاوه‌بر نکات بیان‌شده همواره پیرامون دو بازیگر که تجربه‌های زیادی را به عنوان زوج هنری کنار یکدیگر دارند، شایعات نیز شکل می‌گیرد. مثل این‌که آنان در فاصله زمانی نزدیکی از یکدیگر دنیا را بدرود می‌گویند. از میان این زوج، هاردی زودتر دار فانی را وداع گفت و پس از مرگ او لورل بر پرده سینما دیده نشد اما در چند اثر کمدی به سازندگان آثار و بازیگران مشاوره می‌داد، همچنین سعی می‌کرد با طرفدارانش ارتباط صمیمانه خود را حفظ کند و به مکاتبات آنها پاسخ دهد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها