عروس فراری، پدرشوهر را ویلچرنشین کرد

درگیری تازه‌عروس و داماد با ورود خانواده‌ها به ماجرا پایان تلخی پیدا کرد. در جریان درگیری مادر عروس و دوستانش با پدر و مادر داماد، مرد سالخورده به خاطر اثابت ضربه چاقو به سرش قدرت حرکت و تکلمش را از دست داد. عروس جوان بعد از این ماجرا ناپدید شد و سه جلسه دادگاه گره کور این پرونده را‌باز‌نکرد.
کد خبر: ۱۴۵۳۲۴۶
 
به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از پانزدهم بهمن سال گذشته با شکایت مردی در دادسرای تهران آغاز شد. مرد ۴۲ساله در شکایت خود گفت: من و همسرم به‌تازگی ازدواج کردیم اما از دوران عقد با هم اختلاف داشتیم. همسرم چند روز قبل قهر‌ کرد و به خانه پدرش رفت. تلفنی صحبت کردیم که دوباره دعوای‌مان شد و گوشی را قطع کردم. چند ساعت بعد همسرم همراه برادرش و دو نفر از دوستان آنها به خانه پدری‌ام حمله‌ور شده و پدر و مادرم را کتک زدند. وقتی مادرم زنگ زد، سریع خود را به خانه رساندم اما آنها فرار کرده بودند. با چاقو به سر پدرم ضربه زده بودند که او را به بیمارستان رساندم. پدرم در بخش مراقبت‌های ویژه بستری است و از همسرم و سه نفری که همراهش بودند، شکایت‌دارم .
پس از این شکایت ماموران تحقیقات خود را آغاز کرده و دریافتند تازه‌عروس بعد از این حمله گریخته است‌. به این ترتیب برادر ۳۹ساله او به نام ساسان و دو همدستش، منصور‌ و ‌شایان را دستگیر کردند. متهمان در تحقیقات به کتک‌زدن پیرمرد اعتراف کرده اما منکر ضربه چاقو به او شدند.با شکایت مرد مصدوم به نام مرتضی، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک پای میز محاکمه قرار گرفت.در نخستین جلسه دادگاه که بدون حضور عروس فراری تشکیل شد، مرتضی روی ویلچر به جلسه محاکمه منتقل شد اما قادر به صحبت نبود. پسر شاکی در جریان تحقیقات گفت: همسرم به خاطر اختلافاتش با من، برادرش و دو دوست او را با خود همراه کرد. ساسان و دو ‌دوستش پدرم را به‌شدت کتک زدند و پدرم قادر به حرکت و تکلم نیست. به همین خاطر برای همسرم به اتهام معاونت در جرح عمدی و ورود به عنف به خانه پدرم شکایت دارم. برای برادرش و دو دوستش به خاطر ورود به عنف و ضرب و جرح پدرم تقاضای اشد مجازات دارم.
رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به ساسان از او خواست از خود دفاع کند که او اظهار کرد: خواهرم بعد از عروسی مدام با همسرش درگیری داشت و یک روز خوش هم ندید. دخالت‌های خانواده شوهرش این درگیری را شدیدتر کرده بود. به خواست خواهرم و همراه دو نفر از دوستانم به خانه پدر و مادر دامادمان رفتیم تا با میانجی‌گری به مشکلات آنها پایان دهیم. آنها شروع به داد و فریاد کرده و ما آنجا را ترک کردیم. نمی‌دانم چطور این اتفاق رخ داد و از آن بی‌خبرم. خواهرم هم همان شب خانه را ترک کرد و از محل آن اطلاعی‌ندارم.
جلسه دادگاه برای رسیدگی به اتهامات منصور و شایان تجدید شد و در جلسه دوم دادگاه، مرتضی که به‌سختی حرف می‌زد، به قاضی گفت: سه متهم پرونده بر سرم ریخته و مرا کتک زدند. یکی از آنها با چاقو به سرم زد که باعث شد مغزم آسیب ببیند. 
ساسان هم در این جلسه گفت: من برای ترساندن دامادمان به آن خانه رفتم و قرار نبود کسی را با چاقو بزنیم. نمی‌دانم کدام‌یک از دوستان با چاقو او را زدند.
سپس منصور در دفاع از خود گفت: به خاطر ساسان با او همراه شدم اما در این درگیری چاقو نداشتم. شایان هم منکر حضور در محل درگیری شد که ساسان در واکنش به دفاعیات او گفت: شایان در آن محل بود و حالا برای فرار از مجازات دروغ می‌گوید.
با توجه به تناقض‌گویی‌های متهمان رسیدگی به این پرونده به ایستگاه سوم رسید. در این جلسه شکات دوباره درخواست اشد مجازات برای متهمان را مطرح کردند. ساسان این بار ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: وقتی ما به مقابل خانه شاکی رسیدیم، دامادمان در ماشین نشسته و شاهد ماجرا بود. او به خاطر اعتیادش از ماشین پیاده نشد. او می‌داند که ضربه چاقو را من نزدم و فقط برای حل‌وفصل ماجرا به آنجا رفته بودم. 
منصور هم در این جلسه با تکرار دفاعیات قبلی خود گفت: من چاقویی همراه نداشتم.
با توجه به طرح ادعای جدید از سوی ساسان، قضات پرونده را به دادسرا فرستادند تا با ردزنی موبایل، حضور پسر شاکی در محل درگیری را بررسی کنند.  پس از بررسی این موضوع، رسیدگی به پرونده ادامه پیدا می‌کند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها