از آن ساعت نحس، که رسانه بدگو و بدبو و بدخواه «ایران قوی»، از «لندن»، شروع به کار کرد و فریبکاری بزرگ را، کلید زد، در همه سطوح فعالیت رسانهای، «BBC»، تلاش کرده است که بگوید «کودتای اول» پهلوی ایران را، از دست قاجارهای جاهل و عشرتطلب و از دست پرقدرت نیروهای متعصب مذهبی، نجات داد و با اجرای سیاستهای «مدرنسازی» نمادهای حکومتی، ایران را، از عقبماندگی نجات بخشید و به ساحل پیشرفتهای غربی بسیار نزدیک کرد. و در «کودتای دوم» بیست و هشت مرداد، از «شاه» و «حکومت ایران» به عنوان برترین نقطه درخشان تاریخی ملت ایران، یاد میکند و آن را ایستگاهی بزرگ و زرین برای دسترسی به پیشرفتهای بیشتر و پرسودتر، معرفی میکند و این خط تفسیر و تشریح رسانهای «BBC» و پشتیبانان رسانهای بعدیاش، پایان ندارد.
و همزمان با این کار گسترده رسانهای، از انقلاب سال ۵۷، همیشه به بدی و زشتی و نادرستی یاد میکند و این انقلاب را، حرکتی برخلاف مسیر حقیقی تاریخ و تمدن دموکراسی جهان میشناساند. در این استراتژی رسانهای فریبسازانه، الزاما، باید دو «مفهوم رسانهای»، در کنار هم یا جدا از هم، تولید و بازتولید و سپس بازتولید شوند؛ تا خط اول دفاع از کودتای «۱۲۹۹» و بعدی، دفاع از کودتای بیست و هشت مرداد، محکم شود و از فروریزش آن، جلوگیری به عمل آید. این دو مفهوم «استراتژیک» عبارتند از: کوچکسازی شخصیتی حضرت امام «خمینی» - محبوب درخشان همیشه آسمان و زمین - و تحقیر مذهب و انقلاب بزرگ و جهانی اسلامی ایران - بنابراین: از آن ساعت نحس ... فریبکاری و فریبسازی در جغرافیای بزرگ زبان فارسی، آغاز گشت و از تنها «فیلسوف» و «زاهد بیهمتا» و «اندیشهساز همیشه پهلوان و شجاع» تاریخ سیاست و انقلاب و تحولات بزرگ تمدن بشر، به کوچکی، یاد گشت و با انتشار سخنان بیپایه و بیریشه و دور از حقیقت و واقعیت و انسانیت، خرابکاری و خرابسازی در تمامی وسعت «ذهنیت ملی ایران و ایرانیان» شروع گشت و هماکنون نیز به این فعالیت «تبهکارانه» پردامنه، ادامه میدهند.
برای اینکه: «کوچکسازی» حضرت امام، به «انجمن قلم» و «انجمن تاریخسازی»«BBC»، فرصت طلایی میبخشید، تا تاریخ یکصدساله پرسرقت و پرتاراج و پرخشونت انگلیس را در ایران بزرگ، با آبرنگهای طلایی، زیباسازی کند و به مخاطب جدید منطقه خاورمیانه، خود را، همیشه، دوست و دوستدار مسلمانان و ایرانیان، نمایش دهد...!؟؟
گرچه، ظاهر و قیافه رسانهای BBC، تا اندازهای ...!! مقبولیت حرفهای دارد و خود را، آرایش کرده و رنگارنگ، ظاهر میکند اما، هرگز توان مقابله رسانهای با «امام» قدرتمند ایران و جهان را نداشت و هیچگاه هم، نمیتواند؛ به چنین قدرتی، دستیابی پیدا کند. برای اینکه: در تاریخ بزرگ و پرحوادث قرن بیستم، و در تاریخ رسانههای این قرن رسانهای، هیچ شخصیت سیاسی و انقلابی و روحانی، وجود ندارد که به لحاظ قدرت رسانهای و اجتماعی، با «امام بزرگ و جاودان» قابل قیاس و همردیف شدن، باشد؛ و بتواند به او، نزدیک شود. اگر بخواهیم: قضاوتی حقیقی و جانانه و آسمانپسند، داشته باشیم: باید، بگوییم، همانطور که «حافظ» با غواصی در دریای ادبیات فارسی، زبان و روح ادب فارسی را استعلا و برتری درخشان بخشید، حضرت امام خمینی، با بسیج اندیشهها و ایمانها و مهربانیهای پنهانگشته در دل تاریخ، «ایران» را بهسوی افقهای قدرتمندی و فرازمندی هدایت کرد؛ و «اقتدار اندیشی» و همیشه «مقتدر» بودن را یک تکلیف دینی و یک وظیفه کاملا «ایرانی» معرفی نمود. آری، «امام»، ستاره بزرگی ایرانزمین بود، و جانانه و عاشقانه، با دشمنان ایران، نبرد کرد و راه ناشناخته بزرگی و بزرگ شدن و قوی گشتن و سرآمد جهان شدن را، بیابهام ساخت و نگاه یک ملت و تاریخ را، برای همیشه از «کوچکی» و «فرمانپذیری»، نجات بخشید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حجتالاسلام دکتر حسن رضاییمهر، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم از مهمترین نقش رئیس مکتب جعفری میگوید