نگاهی به فیلم آه سرد ساخته ناهید عزیزی صدیق

یک فیلم جاده ای کم رمق

نقدی بر فیلم «آه سرد» ساخته ناهید عزیزی صدیق

سرمای قضاوت و انتقام

فیلمی جاده ای سرد و یخ زده، از سوژه و روایت فیلم تا انتخاب لوکیشن، طراحی لباس و صحنه، دکوپاژو قاب بندی، موقعیت جغرافیایی کوهستانی برف گیر، دیالوگ ها، جنس بازی بازیگران، تعلیق و غافلگیری و... همه وهمه کاملا منطبق برهم است و خون مخاطب را منجمد می کند.
فیلمی جاده ای سرد و یخ زده، از سوژه و روایت فیلم تا انتخاب لوکیشن، طراحی لباس و صحنه، دکوپاژو قاب بندی، موقعیت جغرافیایی کوهستانی برف گیر، دیالوگ ها، جنس بازی بازیگران، تعلیق و غافلگیری و... همه وهمه کاملا منطبق برهم است و خون مخاطب را منجمد می کند.
کد خبر: ۱۳۹۶۷۵۲
نویسنده مریم فلاح - عضو انجمن منتقدان سینمای ایران

ناهید عزیزی صدیق در اولین تجربه کارگردانی فیلم بلند خود در دنیای سینمایی سختی قدم می گذارد. در اینگونه تجربه ها تنها در صورتی که صاحب اثر حسابی مشق سینما کرده باشد می تواند از پس آن برید و به محصولی برسد که مخاطب را با خود همراه کند.

آنچه در آه سرد می بینیم اگرچه به مدد نگاه دقیق صدیق (نویسنده و کارگردان) و بازی زیرپوستی بازیگران اصلی سرجمع می توانست در قالب یک فیلم نیمه بلند عرضه شود اما گنجاندن آن در چهارچوب یک فیلم بلند داستانی هم برای تماشاگر آزاردهنده نیست.

فیلمنامه، در شخصیت پردازی و دیالوگ هوشمندانه است و با وجود لوکیشن های زمستانی و سرد فیلمی گرم و پر کشش را زمینه سازی کرده است.

کارگردان هم به حق از هر عنصر سینما به شکل رضایت بخشی بهره برده است ؛فیلم کم بازیگر و کم کاراکتر است و مخاطب هم با توجه به موضوع و موقعیت جغرافیایی داستان چیزی غیر از این را انتظار ندارد چرا که می داند در فضای کوهستانی برفگیر حضور حتی یک آدم باعث دلگرمی است.

از سوی دیگر اندیشه قتلی که بها در سر دارد آنچنان کنش زا است که می تاند مخاطب را در طول جاده های خلوت به خوبی با خود همراه کند.

همچنان که داستان پیش می رود به فراخور موقعیت هایی که پیش روی شخصیت های اصلی قرار می گیرد گره افکنی وگره گشایی با ظرافت انجام می شود و سردرگمی پرتعلیق مخاطب از چرایی انگیزه انتقام در «بها» باز می شود. حالا مخاطب همچون بها برای نقطه اوج داستان که قرار است توسط او رقم بخورد لحظه شماری می کند. ارایه ظریف و قطره چکانی اطلاعات و شخصیت پردازی درست در طول فیلم غافلگیر کننده است اما در نقطه اوج، کنش بهرام و پیش قدمی او در اقدامی هوشمندانه در جلوگیری از عقوبت گناه غافلگیری و جذابیت روایت ررا به اوج می رساند.

طراحی بی روح و بی رنگ و لعاب صحنه و لباس نیز کاملا در خدمت حال و هوای داستان و طبیعت منطقه است.

امساک کارگردان در استفاده از حداقل موسقی نیز بسیار بسیار به درک کامل مخاطب از موقعیت و حال و هوای شخصیت های داستان موثر است .رد پای موسیقی آنجا که بها در پی یافتن بهرام در میان کوهستان برفی شب زده دچار توهم می شود در حالی که درگیر احساساتی چون ترس و خشم و ندامت است .

تصویر فینال حسن ختامی است بریک فیلم جاده ای که سرمای انتقام و قضاوت را در بند بند وجودت تعریف می کند.

فیلم های جاده ای خوب را مخاطبان حرفه ای سینما دوست دارند اما این اهمیت لزوما تضمین گر کیشه فروش نیست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها