نگاهی به عملکرد سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران در سال‌های اخیر

سازمانی که خواب مانده‌است

سرمایه‌ها و ظرفیت‌های فرهنگی هر جامعه به نوعی ظرفیت‌های توسعه فرهنگی و به تبع آن توسعه اجتماعی و اقتصادی آن جامعه را به همراه دارد. بدیهی است به هر میزان که شاهد رشد، توسعه و ارتقای سرمایه‌های فرهنگی باشیم به همان میزان جامعه‌ای به سامان و پویا خواهیم داشت، نسبت میان سرمایه‌گذاری درحوزه‌های مختلف و بهره‌مندی از نتایج این سرمایه‌گذاری‌ها یکی از بخش‌های مغفول مانده سنجش نتایج مدیریت‌ها در کشورما به‌خصوص درحوزه فرهنگ وهنر است.
کد خبر: ۱۳۸۳۸۴۷
نویسنده ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر
یکی از نهاد‌های فرهنگی که در دهه۷۰ با جذب بخش قابل‌توجهی از سرمایه‌های مالی و انسانی در مجموعه شهرداری تهران (که در دوران سازندگی به پیشانی فعالیت‌های دولت در حوزه‌های اجتماعی و هنری تبدیل شده و بودجه هنگفتی را در اختیار داشت) به وجود آمد، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود. همه فعالان فرهنگی و هنری به یاد دارند، در آن دوران بحث بر سر تاسیس فرهنگسرا‌ها در سطح شهر به وجود آمد، چقدر جدی بود. دعوایی که میان منصور واعظی و مهدی ارگانی بر سر مدیریت این سازمان به وجود آمد و علنی شد، نشان می‌داد مدیریت این سازمان برای جناح‌های سیاسی تا چه حد اهمیت داشت.

سازمان یاد شده در آن دوران و حداقل تا اوایل دهه ۹۰ با در اختیارداشتن بخش مهمی از جریان اصلی فرهنگ و هنر در شهر تهران به عنوان پایتخت کشور، یک رکن مهم سیاستگذاری فرهنگی بود. این نقش با همه فراز و فرود‌ها و انتقاد‌هایی که به عملکرد سازمان به‌خصوص در دوران مدیریت محمدعلی زم وارد بود و در دادن تریبون به چهره‌های وابسته به غرب و راه‌اندازی برنامه‌های فرهنگی که زمینه‌ساز نفوذ بود، در دوران شهرداران مختلف پایتخت حفظ شد، چرا که آنان به اهمیت این سازمان در تاثیرگذاری بر افکار عمومی و پیشبرد استراتژی‌های فرهنگی واقف بودند.

نه مثبت و نه منفی

نمونه‌ای از عملکرد‌های سازمان در آن دوران، سیاست جذب هنرمندان و حمایت حداکثری از برخی تشکل‌ها نظیر خانه هنرمندان و خانه سینما و از طرف دیگر حمایت ویژه از برخی تولیدات فرهنگی و هنری در جهت همراه کردن طیفی از هنرمندان برای بهره بردن از تاثیرگذاری آنان در بزنگاه‌هایی همچون انتخابات ریاست‌جمهوری بود و همیشه برخی برنامه‌های سازمان واکنش دلسوزان جبهه فرهنگی انقلاب و قشر مذهبی جامعه را برمی‌انگیخت.

اما سال‌هاست از این برنامه‌ها خبری نیست، آیا سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران توانسته این برنامه‌های مسأله‌ساز و مشکل‌دار را با برنامه‌های فرهنگی مثبت عوض کند، واقعیت این است که برعکس، اتفاقی که افتاده‌است این‌که سازمان یادشده اصولا تاثیرگذاری (مثبت یا منفی) خود را در مجموعه فرهنگی کشور از دست داد. این‌که کسی به این سازمان انتقادی وارد نمی‌کند به این دلیل است که دیگر کسی عملکردی چنان موثر از این سازمان نمی‌بیند که بخواهد آن را نقد یا تشویق کند. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با وجود در اختیار داشتن ۳۶فرهنگسرا و ۶۵موزه و فضا‌های متنوع فرهنگی و مجموعه‌ای از نیرو‌های انسانی اعم از شاعران، نویسندگان، هنرمندان و نیز سابقه همکاری با بسیاری از مراکز فرهنگی و هنری غیردولتی در سطح شهر تهران، امروز جایگاه خود را به عنوان سازمانی عمومی غیردولتی و مستقل که بودجه‌اش توسط شهرداری تهران تأمین می‌شود، در حوزه فرهنگ عمومی جامعه از دست داده‌است. آیا این سازمان به میزان لازم توانسته اثرگذاری بهینه‌ای روی حوزه فرهنگ و هنر داشته باشد؟ آیا این سازمان توانسته به صورت متنوع و متناسب نیاز‌های گروه‌های مختلف مخاطبان را فراهم آورد؟ کافی است عملکرد فرهنگی و هنری این سازمان را با برخی نهاد‌های فرهنگی و هنری دیگر مقایسه کنیم؛ برای مثال میزان تاثیرگذاری سازمان را با این همه نیروی انسانی و بودجه‌ای حدود ۲۰۰ میلیارد تومان (درسال گذشته) با سازمان هنری و رسانه‌ای اوج مقایسه کنیم. اوج در طول سال‌های اخیر در حوزه‌های مختلف مانند تولید فیلم، سریال، موسیقی، بازی‌های رایانه‌ای، ادبی و ... به صورت جدی وارد شده و توانسته مجموعه‌ای از فیلم‌هایی را تولید کند که در جشنواره فیلم فجر به عنوان‌های برتر دست یافته‌است، اما به یاد داریم سال گذشته رئیس وقت سازمان آقای امرودی رسما اعلام کرد سازمان برای ساخت فیلمی درباره شهید سردار سلیمانی بودجه کافی ندارد. سال‌هاست مسئولان سازمان از این موضوع شکایت دارند که بیش از ۹۰درصد بودجه سازمان صرف حقوق کارمندانش می‌شود، اما هیچ‌کدام جسارت این را نداشته‌اند که از حجم انبوه این نیرو‌ها و کارمندان کم کنند. درضمن خیلی از سازمان‌های دیگری که در این سال‌ها در حوزه فرهنگی تاثیرگذاربوده‌اند، منبع ورودی محدودی برای درآمد داشته‌اند، اما سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران براساس ماده واحده قانون نحوه تأمین بودجه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، از درآمد‌های سرشار شهرداری تغذیه می‌کند، چرا که براساس قانون شهرداری تهران مکلف است هنگام تنظیم بودجه سالانه خود ۴درصد از درآمد وصولی خود را برای کمک به تأمین هزینه‌های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران اختصاص داده و در قالب بودجه سالانه به تصویب برساند.

مشکل کجاست؟

تغییرات بی‌شمار در ریاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران گویای آن است که شهردار تهران تقریبا هر یک سال و نیم یک بار ریاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری را تغییر می‌دهد و بعد از گذشت این مدت، این مسئولیت را به فرد دیگری می‌سپارد. بدیهی است که این مدت زمان اندک برای پیگیری و اجرایی کردن برنامه‌های بلند یا حتی کوتاه‌مدت هم مناسب نیست. جالب اینجاست که خط‌مشی مدیریتی هر کدام از این مدیران با دیگری بسیار متفاوت است. یکی از این مدیران در سینما آثاری را تولید کرده که علی‌الظاهر ارتباطی با ماموریت‌های شهری شهرداری، اصول و مبانی انقلاب و... ندارد و مدیری دیگر به قدری حضور خود را در سینما کمرنگ می‌کند که انگار اصلا سازمانی تحت عنوان سازمان فرهنگی هنری شهرداری با تعریف فرهنگی نداریم! در دوره‌ای فیلم‌های تلخ اجتماعی مورد حمایت قرار می‌گیرند و در دوره‌ای دیگر فیلم‌های معناگرایی که بارقه‌های دینی دارند. در دوره‌ای شهرداری تهران سیاست جذب هنرمندان را در پیش می‌گیرد و خانه هنرمند پیشکسوت مرحوم عزت‌ا... انتظامی را می‌خرد و آن را تبدیل به خانه-موزه می‌کند و در دوره‌ای دیگر با طیف‌های گوناگون سینمایی درگیر می‌شود و حمایتش را از آن‌ها قطع می‌کند! در دوره‌ای بساط موسیقی‌های شبهه‌دار در ماه مبارک رمضان در بوستان‌ها و گذرگاه‌های شهری فراهم می‌شود که دلخوری متدینان را به همراه دارد و گاه آموزش موسیقی در فرهنگسرا‌ها را منحل می‌کند که صدای دلسوزان موجه فرهنگی درمی‌آید.

فاقد راهبرد مشخص

آنچه از عملکرد این سازمان برمی‌آید این است که سازمان فرهنگی هنری شهرداری هیچ‌گاه مانیفست و عملکرد مدونی در حوزه مدیریتی نداشته و پیرو شرایط فرهنگی-اجتماعی تغییر موضع داده‌است. به عبارتی این سازمان بالفطره فاقد یک شخصیت فرهنگی واحد است و در هر دوره به یک سمت گرایش پیدا کرده و موضعگیری می‌کند. ضمن این‌که یکی از مشغولیت‌های اصلی شهرداران تهران در سال‌های اخیر تغییر مدیران این سازمان بوده‌است.

نگاهی به این اسم‌ها بیندازید:

منصور واعظی، محمدعلی زم، اسفندیار رحیم مشایی، علی عسگری، احمد نوریان، محمدجواد شوشتری، امیر خوراکیان، شهاب مرادی، محمود صلاحی، سعید اوحدی، میثم امرودی و مهرداد باقری پیدنی. این افراد مدیریت سازمان را برعهده داشته‌اند، مدیریت‌هایی عموما دو و سه ساله. چند نفر از این افراد را به عنوان شخصیت‌های فرهنگی و آشنا به حوزه فرهنگ و هنر می‌شناسید؟ بیشتر این افراد مدیران بخش‌های دیگر شهرداری بوده‌اند که به واسطه ارتباط با شهرداران به ریاست سازمان منصوب شده‌اند و در دوره کوتاه مدیریت خود، کاری جز توقف سیاست‌های مدیر قبلی و به راه انداختن کار‌های جدید و ابتکارات عجیب و غریب نداشته‌اند. اگر سازمان یاد شده در سال‌های اخیر به صورت واقعی توسط مدیران فرهنگی مدیریت می‌شد و می‌توانست نقش مهم و عمده خود را به عنوان قلب فعالیت‌های فرهنگی در پایتخت ایفا می‌کرد، شاهد این مشکلات در کف خیابان نبودیم و نوجوانان و جوانانی که به دلیل نداشتن فضای فرهنگی سالم و خوراک فکری و فرهنگی مناسب؛ دست به تحرکات آشوب‌طلبانه می‌زنند، آیا در یک فرهنگسرا در یکی از مناطق شهر، در یک جلسه شعر، یک کلاس آموزش قصه‌نویسی، نشست‌های نقد و بررسی فیلم و مانند آن مشغول نبودند؟

کسی گردن نمی‌گیرد

برای نگارش این گزارش سراغ تنی چند از اعضای شورای شهر تهران هم رفتیم و جالب این‌که همه آن‌ها وقتی با این موضوع مواجه شدند، پاسخ گفتن درباره عملکرد سازمان را منوط به مطالعه بیشتر و موکول به زمان دیگری کردند که البته گروه فرهنگ و هنر جام‌جم همچنان پیگیر این موضوع خواهدبود.

پیشتر در یکی از نشست‌های شورای اسلامی شهر تهران که به بررسی مشکلات سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران اختصاص داشت، برخی اعضای شورای‌شهر درباره این سازمان و ایرادات آن اظهارنظر کرده‌اند.
سیداحمد علوی: وظایف سازمان فرهنگی هنری و معاونت اجتماعی شهرداری تهران باید هرچه سریع‌تر تفکیک شود. هرچه جلوتر می‌رویم این موازی‌کاری بیشتر و لزوم تفکیک افزایش می‌یابد. متاسفانه سازمان فرهنگی هنری و معاونت اجتماعی هر دو هم کار فرهنگی می‌کنند هم کار اجتماعی و هم هنری که از یک منبع مالی مشترک استفاده می‌کنند.

نرجس سلیمانی: تبیین مکتب بزرگان نسبت به ساخته شدن فیلم درباره آن‌ها تأثیرگذارتر است و می‌توان از بودجه‌های موجود در این زمینه برای موارد دیگری استفاده کرد.

ناصر امانی: بنا بود در این زمینه‌ها که ماموریت‌های اصلی شهرداری است همه فعالیت‌های فرهنگی و هنری و مراکز فرهنگی هنری در سازمان فرهنگی هنری متمرکز شود، اما تاکنون برخی فعالیت‌های فرهنگی و هنری همچنان در حوزه معاونت اجتماعی انجام می‌شود و از این ظرفیت عظیم استفاده نمی‌شود.

نرگس معدنی‌پور: به‌رغم حجم عظیمی از طرح‌ها و برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی که در شهر تهران اجرا می‌شود چرا شاخص‌های فرهنگی و اجتماعی بهبود پیدا نمی‌کنند؟ چرا برنامه‌های فرهنگی اجتماعی از اثربخشی و کارایی لازم برخوردارنیست؟ آیا واحد‌های سازمانی مدیریت شهری در حوزه فرهنگی اجتماعی در مقایسه با نهاد‌های نوظهور فرهنگی اجتماعی مثل رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های مجازی از مرجعیت لازم برخوردار هستند؟ آیا واحد‌های سازمانی شهرداری در حوزه فرهنگی اجتماعی کارایی و اثربخشی لازم را دارند؟

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها