فیلم جدید تام کروز، بخشی از سناریوی توجیه نظامی‌گری پنتاگون است

«تاپ‌گان» در خدمت جنگ‌طلبی

قسمت اول «تاپ‌گان» سال ۱۹۸۶ اکران عمومی شد؛ زمانی که سیاستمداران تندرو و جنگ‌طلب آمریکایی نه تنها روی زمین که در دل کهکشان هم به‌دنبال پیشبرد برنامه‌های نظامی و جنگ‌افروزانه خود با نام «جنگ ستارگان» بودند.
کد خبر: ۱۳۷۶۴۲۰
نویسنده کیکاووس زیاری - گروه فرهنگ و هنر
هنوز هم بسیاری از مردم دنیا صحبت‌های تحکم‌آمیز و جنگ‌جویانه رونالد ریگان رئیس‌جمهور وقت آمریکا در آن سال‌ها را به یاد دارند که در حال و هوایی شبیه شخصیت نیمه‌دیوانه کمدی سیاه «دکتر استرنج‌لاو» استنلی کوبریک (که سوار بر بمب اتمی شد که به قصد نابودی کره زمین از یک هواپیمای جنگی به بیرون افکنده شد) با لبخند و غرور صحبت از احتمال یک جنگ اتمی می‌کرد.

تحلیلگران سیاسی می‌گویند در آن زمان او به احتمال بسیار زیاد در قالب شخصیت گاوچران بی‌مغزی رفته بود که زمانی در فیلم‌های ارتجاعی ضد‌سرخپوستی هالیوودی بازی می‌کرد. در آن دوران دنیا دو قطب شرق و غرب بود و مسابقه تسلیحاتی و کرکری‌خوانی‌های مربوط به آن در بین دو قدرت بزرگ هسته‌ای جهان جریان داشت. تعدادی از هالیوودنشینان هم در این راه با تندرو‌های جنگ‌طلب حاکم بر کاخ سفید همکاری و همراهی داشته و تلاش می‌کردند با تولید فیلم‌هایی همچون تاپ‌گان، رامبو و راکی در خدمت این اهداف ستیزه‌جویانه باشند.
 
فیلم‌هایی از این دست که دور از واقعیت‌های موجود در جامعه جهانی ساخته شده بود و جنگ و کشت و کشتار را به‌صورت پدیده‌ای معمولی و اجتناب‌ناپذیر معرفی می‌کرد، تلاش داشتند در داخل آمریکا از یک‌سو جنگ‌طلبان میلیتاریست را به‌عنوان آدم‌هایی خوش‌فکر که درست فکر و عمل می‌کنند نشان دهند و از سوی دیگر برای ارتش کشور و اهداف سیاستمداران طماع و پول‌پرست، گوشت‌دم‌توپ راحت و دم‌دست پیدا و خلق کنند.

چرا دوباره تاپ‌گان؟

بعد‌ها در اندک فیلم‌های مستقلی که در ارتباط با جوانان فریب‌خورده‌ای که به‌واسطه این نوع تبلیغات و فیلم‌ها با اندامی مجروح و نقص‌عضو به خانه برگشتند، این موضوع به چالش کشیده و معلوم شد تماشاگران دیروز این فیلم‌ها و زخم خورده‌های امروز جنگ‌های ارتجاعی، چگونه فریب سیاستمداران دروغگو، طماع و جنگ‌طلب خودشان را خورده بودند.

پرسشی که از سوی اهل فن مطرح می‌شود (و پرسش درستی هم به‌نظر می‌رسد) این است که در زمانه‌ای که دنیا تقریبا تک‌قطبی شده و دیگر چیزی به نام اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی وجود ندارد، چرا دوباره فیلمی مثل تاپ‌گان سر از پرده سینما‌ها درمی‌آورد؟ همین پرسش کنندگان جواب آن را می‌دهند: هنوز در آمریکا و کاخ سفید، سیاستمداران جنگ‌طلب و زیاده‌خواهی حضور دارند که با پیش بردن برنامه‌های نظامی و میلیتاریستی به دنبال کسب سود‌های نامشروع و کلان هستند و برای تکمیل زرادخانه‌های جنگی خود نیازمند خلق دشمنان موهوم تازه‌ای در اقصی نقاط جهان هستند، تا به این بهانه سلاح روی سلاح گذاشته و جمع‌آوری کنند و جوانان ساده‌دلی را که فکر می‌کنند با به تن کردن یونیفرم‌های نظامی به کشورشان خدمت می‌کنند، روانه جنگ‌های ناعادلانه منطقه‌ای بکنند که فقط و فقط برای فرماندهان نظامی سازنده سلاح‌های مرگبار سود دارد و ضرر آن برای مردم عادی، نقص‌عضو و انواع و اقسام بیماری‌های روحی و روانی ناشی از حضور در جبهه‌های جنگ و کشت و کشتار‌های مربوط به آن است.
 
فیلم‌هایی، چون تاپ‌گان که در خدمت اهداف نظامی است، با داستان‌های به‌ظاهر اکشن و سرگرم‌کننده‌شان به شکلی غیرمستقیم (و حتی برخی اوقات مستقیم) در ذهن مخاطبان عمدتا جوان خود این بذر را می‌کارند که خودشان را به پایگاه‌های نظامی رسانده و با ثبت‌نام در واحد‌های مختلف ارتشی، همان لباس و یونیفرم زیبایی را به تن کنند که سوپراستاری، چون تام کروز به تن می‌کند. فرق ماجرا و جنبه تلخ آن این است که تام کروز روی پرده سینما با موفقیت، تمام موانع را رد کرده و در پایان داستان پیروز ماجرا معرفی می‌شود، اما برای جوانان دنباله‌رو پایان اصلی درد و رنج و نیستی و مرگ تلخ است. سودی که تام کروز از این همراهی می‌برد فروش یک میلیارد دلاری جهانی فیلمش است که به پرتر شدن حساب بانکی‌اش منتهی می‌شود و در تحلیل‌های اقتصادی سینمایی به‌عنوان اولین فیلم بازیگری معرفی می‌شود که به فروشی بالای یک میلیارد دلار در سطح جهانی رسیده است. معلوم نیست آیا بازیگر مقالات پرسش‌گرایانه اهل فن را هم می‌خواند که از او در ارتباط با خطرناک بودن کسب سود این‌چنینی می‌پرسند. آیا کروز اطلاع دارد فیلمش به‌عنوان ابزاری تبلیغاتی در این جهت عمل می‌کند که جوانان ناآگاه را شیفته اقدامات تجاوزکارانه بخش‌های میلیتاریستی حاکم بر آمریکا می‌کند؟ او تا امروز در رابطه با این پرسش سکوت کرده است.

افسانه حمله به ایران

این را هم باید اضافه کرد که فیلم‌هایی مانند تاپ‌گان بخشی از پروپاگاندای سینمایی آمریکا برای اثبات هژمونی نظامی و سیاسی این کشور بر جهان است. آمریکا ممکن است در عالم واقع در بسیاری از حوزه‌ها شکست خورده باشد و رقیبان بزرگی در برابر خود ببیند، اما باید همچنان در ذهن مردم به‌خصوص مردم آمریکا یک قدرت برتر و دارای توانایی‌های افسانه‌ای برای تغییر جهان نشان داده شود. به همین دلیل است که آن‌ها با تصویرسازی عملیات نظامی موفق علیه کشورهایی، چون ایران در تا‌پ‌گان و دیگر فیلم‌هایی که به سفارش مالی و فکری پنتاگون ساخته می‌شود، به‌دنبال آن هستند که وانمایی قدرت آمریکا را بر پرده سینما صورت دهند. آمریکا ممکن است در عالم واقع از ایران، روسیه، چین و بسیاری از کشور‌های دیگر سیلی خورده باشد یا آن‌ها را رقبایی دست‌نیافتنی بداند، اما در ذهن مردم آمریکا این واقعیت نباید نقش ببندد. نیرو‌های نظامی آمریکا در زمان ترامپ جرأت نکردند در پاسخ به سرنگون شدن پهپاد نظامی این کشور به‌دست نیرو‌های پدافندی ایران، به ایران حمله کنند، اما در فیلم‌های سینمایی نظیر تاپ‌گان چیزی دیگر به تصویر کشیده می‌شود. اتفاقی که گرچه در واقعیت ممکن نیست، اما در پرده سینما باید آن را ساخت و این دروغ را به مخاطبان فروخت تا بعد‌ها در برابر خرج شدن مالیات‌هایشان در جنگ‌های نظامی بی‌پایان آمریکا مقاومت نکنند.

منبع: روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها