خشکیدگی تالاب بختگان احتمالا باعث مرگ هزاران جوجه فلامینگو خواهد شد

بخت سیاه فلامینگوهای بختگان

فلامینگوها باید حافظه ضعیفی داشته‌باشند، شاید هم پرنده‌هایی خوشبین و خوش‌خیالند که دوباره آمده‌اند به تالاب بختگان. آنها از عرض‌های شمالی در روسیه و سیبری دوباره راه کج کرده‌اند به استان فارس تا دوباره بشوند مایه دلواپسی دوستداران محیط‌زیست و یکی از تیترهای مهم اخبار.
کد خبر: ۱۳۱۴۶۲۰

تالاب بختگان مثل ارومیه، زاینده‌رود‌، کارون‌، هامون و هیرمند حالش بد است. با این حال فلامینگوهای صورتی دوباره آمده‌اند و باز تخم گذاشته‌اند و در حال بزرگ کردن جوجه‌هایشان هستند،‌ بی آن‌که به یاد بیاورند که اجدادشان چطور در این تالاب گیر افتادند و جوجه‌های نسل‌های قبل‌شان چگونه در بختگان پوسیدند.

این کوچ،‌ بازنویسی یک تراژدی قدیمی است که بار دیگر در بسترخشکیده یک تالاب در حال نگارش است، درست جایی که سال‌های قبل دوربین‌های عکاسی، فلامینگوهای نمک سود را به تصویر کشیدند و روایت کردند که بختگان لب تشنه، تالابی که رگ آبرسانی آن را (رودخانه کُر) سرپنجه‌های بتونی سه سد می‌فشارند،‌ دیگر آن پردیس رویایی برای پرندگان مهاجر نیست بلکه تله‌ای است به بزرگی یک سراب که در باغ سبزی که اوایل بهار نشان فلامینگوها می‌دهد به برزخ این روزها و قتلگاه هفته‌های آینده مبدل خواهد شد.

چرا بختگان خشک است

می‌گویند بخت از بختگان برگشته و می‌گویند گردش روزگار طالع از او گردانده. اما اینها همه‌‌اش حرف و حکایت است. بختگان قبل از این که آدم‌ها با کوله‌بار افکار نادرست سمتش هجوم بیاورند و به سرچشمه‌ها و بالادستش تجاوز کنند یلی بود برای خودش،‌ چهارمین تالاب وسیع ایران بود و دومین دریاچه بزرگ کشور. بختگان به‌قدری حالش خوب بود که سال۵۴ بخش‌هایی از آن به همراه تالاب کمجان و طشک که روی هم می‌شدند ۱۰۸هزار هکتار در فهرست تالاب‌های بین‌المللی کنوانسیون رامسر ثبت شد.

بخش‌هایی از بختگان نیز پس از آن پارک ملی و پناهگاه حیات‌ وحش لقب گرفت تا این نقطه آباد در استان فارس، هم جایی خوب برای زیست انسان‌ها باشد و هم مهمانخانه‌ای مهیا برای پذیرایی از پرندگان بومی و مهاجر.

اما آن روزهای شادی که دریاچه‌های بختگان و طشک و تالاب کمجان به هم می‌ پیوستند و یک زیست‌بوم آباد به وسعت ۳۳۸هزارهکتار به‌وجود می‌آوردند، سپری شده و این شگفتی طبیعت که زمستان‌ها آب شیرین در قسمت شرقی و تابستان‌ها آب شور در سمت غربی‌اش در جریان است،‌ خشکیدگی را نجوا می‌کند.

تالاب بختگان خشک است به چند دلیل مهم که یک بخش آن در اختیار بشر نیست ولی بخش‌های دیگرش مستقیم به رفتار انسان‌ها یا بهتر گفته شود به رفتار تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران بستگی دارد. بخش اول که از حوزه اختیارات بشر خارج است مربوط به نزولات جوی است،‌ به بارش‌ها که امسال با بخل فراوان بارید و سهم استان فارس و تالاب بختگان را کنار نگذاشت.

حمیدرضا ظهرابی،‌ مدیرکل محیط‌زیست استان فارس دیروز به ما گفت که مناطق اطراف تالاب بختگان امسال با کاهش شدید بارندگی رو‌به‌رو شده به‌طوری‌که منطقه نی‌ریز نسبت به میانگین بلندمدت بارش‌ها تا ۷۵درصد گرفتار کاهش بارندگی شده‌است و این نی‌ریز بسیار نزدیک به بختگان است.

اما کاهش بارندگی‌ها به‌عنوان معضلی ملی که امسال سراسر فلات دوست‌داشتنی ما را گرفتار کرده، معضلی است که اگر بیش از حد بزرگنمایی شود معضلات اصلی در سایه می‌مانند و همه چیز می‌افتد به گردن آسمان.

خشکیدگی تالاب بختگان و حال و روز پریشانش را اگر ریشه یابی کنیم به چند نام و چند سازه می رسیم.‌ می رسیم به سدهای ملاصدرا و سیوند و درودزن که روی رودخانه کُر و سیوند که تامین‌کننده‌های اصلی آب تالابند، بسته شده‌اند و آبی را که حق تالاب و دلیل زنده ماندن آن است برای مصارفی دیگر ذخیره می‌کنند.

جدال بر سر حقابه

درکشورمان نه‌فقط حقابه دریاچه‌ بختگان که سال‌های سال است سهم زیست‌محیطی کلیدی‌ترین دریاچه‌ها و تالاب‌های کشور به آنها نمی‌رسد؛ مثل این است که راه نفس موجودی را ببندند یا شاهرگ جانوری را بزنند.

مهم‌ترین منابع تأمین‌كننده آب تالاب بختگان،‌ رودخانه‌های كر و سیوند و سه زهكش در بخش غربی است،‌ به‌علاوه دو چشمه یكی در شمال غربی دریاچه طشك به نام گمبان و دیگری چشمه آبگرم سهل‌آباد درجنوب شرقی. اما سدهایی كه ساخته شده(ملاصدرا، سیوند و درودزن)مدت‌هاست فرمان ویرانگری تالاب را داده‌اند و مدت‌های مدید است كه آب نه برای حیات دریاچه كه برای تداوم كشاورزی و بقای انسان‌ها خرج می‌شود،‌ آن هم چه كشاورزی‌ای؛ زراعتی بسیار توسعه‌نیافته و آب‌بر.

محمد درویش، رئیس كمیته محیط‌زیست در كرسی سلامت اجتماعی یونسكو در فضای مجازی با سوز دل نوشته‌است كه: امیدوارم آنهایی كه فرمان ساخت سدهای افیونی و ویرانگری چون ملاصدرا و سیوند را علاوه بر درودزن بر رودخانه‌های كر و سیوند صادر كردند تا همچنان فارس، كامفیروز، مرودشت و كربال بتوانند ركورددار كشت برنج، گندم و ذرت بمانند، اینك با تماشای این نگون‌بختی، دست‌كم در پیشگاه وجدان‌شان شرمنده شوند.

منظور او از این نگون‌بختی،‌ خشكیدگی تالاب بختگان و به خطرافتادن جان هزاران جوجه فلامینگویی است كه در بستر مرطوب تالاب فعلا زنده‌اند، ولی هیچ كسی تضمین نخواهد كرد كه همچنان زنده بمانند.
این ماجرای تقسیم ناعادلانه آب میان انسان‌ها، كشاورزی و طبیعت است،‌ ماجرای برتری‌دادن كشت و كار سنتی و بی‌فكر كه آب را نه صرف نیازهای واقعی كه حیف و میل می‌كند، در حالی كه تالابی زندگی‌بخش همچون بختگان در انتظار آب به نمك نشسته‌است.

طبق آماری كه در اختیار حمید ظهرابی، مدیركل محیط‌زیست استان فارس است،‌ حقابه بختگان برای تامین نیازهای اكولوژیك آن سالانه از ۷۰۰ تا ۱۲۰۰میلیون مترمكعب است كه پس از ساخت سدهای ملاصدرا، سیوند و درودزن،‌ ۶۰۰میلیون مترمكعب از آبی كه حق تالاب است به پشت سدها منتقل می‌شود.

بدتر این كه عمده این آب به كشاورزانی داده می‌شود كه تغییر الگوی كشت داده و به جای حبوباتی كه محصول همیشگی فارس بود روی به كاشت برنج و ذرت و گندم آ‌ب‌بر آورده‌اند و چون تداوم این كشاورزی،‌ مورد تایید مسؤولان است آبرسانی به زمین‌های كشاورزی و گرفتن آب از دهان بختگان ادامه دارد. غم‌انگیز این كه مطالعاتی در دست است كه نشان می‌دهد میزان برداشت آب درحوضه بختگان از حدود ۲۶۰ میلیون مترمكعب در سال ۳۵ به بیش از سه میلیارد مترمكعب افزایش یافته در حالی كه سطح زیركشت نسبت به سال ۳۵ تنها حدود دو برابر رشد كرده‌ است.

با این كه وضع فعلی بختگان حاصل چنین كارنامه تاریكی است ولی دست‌های پیدا و پنهان زیادی هستند كه از بقای وضع موجود و نه تغییر حمایت می‌كنند.

عملیات نجات جوجه‌ها

در چنین اوضاع پرچالشی،‌ فلامینگوها ندانسته آمده‌اند. شاید دلشان خوش بوده به تالاب بختگان سال ۹۹ كه به یمن بارش‌های مناسب، حال خوبی داشت و این مهاجران توانستند به سلامت در آن زادآوری كنند و به خیر رهسپار مقصد بعدی شوند.

اما امسال بختگان جایی است شبیه تالاب سال‌های ۹۲ و۹۶ و مخصوصا سال ۸۶. تابستان ۹۶ را كه هزاران فلامینگوی نابالغ در پهنه خشك تالاب بختگان به دام افتاده‌بودند، نمی‌شود فراموش كرد. این پرنده‌های كوچك كه ناخواسته پاگیر شده‌بودند،‌ قرار بود زنده‌گیری شوند و به تالاب طشك برده شوند كه چون احتمال آسیب وجود داشت،‌ به جایش چاله‌ها و كانال‌هایی در بستر تالاب حفر شد تا بافت اسفنجی خاك كه كمی ذخیره آب داشت، به نگهداشت آب در محل تجمع فلامینگوها كمك كند تا روزی كه جوجه‌ها پروازی شوند.

در واقع آن سال با آب ِدستی كه به تالاب رساندند جوجه فلامینگوها را نجات دادند،‌ كاری كه در تابستان ۹۲ هم انجام شد ولی در نهایت صدها فلامینگو در باتلاقِ نمك بختگان بلعیده شدند.

مرگ این پرنده‌های مهاجر آن سال بسیار رقت‌انگیز بود. جوجه‌ها كه قدرت پرواز نداشتند ناچار زمینگیر شدند و از آب شوری كه باقی بود نوشیدند و در نتیجه دستگاه گوارش و سیستم تنفسی‌شان به نمك آغشته شد و در حالی كه بلورهای نمك به پر و بال‌شان چسبیده‌بود، نفس‌های آخر را كشیدند.

این روزها نیز بیم تكرار همان حوادث می‌رود و به گفته مدیركل محیط زیست فارس جان هفت تا ۱۲هزار جوجه فلامینگو در خطر است. با این كه به گفته حمید ظهرابی، حقابه ۵۵ میلیون مترمكعبی بختگان داده شده و این حجم از آب رهاسازی شده ولی چون بارش‌ها اندك بوده و دمای هوا و درنتیجه میزان تبخیر به شدت افزایش یافته،‌ از حقابه‌ای كه روانه تالاب شده همه به جز اندك رطوبتی كه در برخی بخش‌ها باقی مانده از دست رفته‌است.

ظهرابی با این که در گفت‌و‌گو با ما تاکید می‌کند که راه‌حل اصولی نجات بختگان،‌ تامین حقابه‌های واقعی،‌ کاهش مصرف در بالادست و مدیریت صحیح منابع آب است ولی می‌گوید برای نجات جان جوجه فلامینگوها یک روش اورژانسی به کار گرفته خواهد شد تا به سلامت قدرت پرواز پیدا کنند و از استان فارس بروند.

راهی که مدیرکل به آن اشاره می‌کند این است: ما می‌خواهیم حداقل آب را در بستر طبیعی تالاب مهیا کنیم. بنابراین با استفاده از لوله،‌ آب را در مسیری حدودا ۱۰کیلومتری به تالاب می‌رسانیم و در نقاطی که خاک هنوز مرطوب و به محل زندگی جوجه‌ها نزدیک است، آب را رها می‌کنیم تا زمانی که آنها بزرگ شوند و قدرت پرواز پیدا کنند.

ظهرابی توضیح می‌دهد که جوجه فلامینگوها تا ۴۵روز اول تولد باید توسط مادر تغذیه شوند و فلامینگوهای بالغ اکنون برای غذارسانی به جوجه‌ها تا دریاچه مهارلو پرواز می‌کنند و غذای بچه‌ها را با خود می‌آورند. اما از ۴۵روزگی به بعد که جوجه‌ها خودشان باید دنبال غذا باشند، ما این غذا را در آبی که برای آنها فراهم می‌کنیم،‌ تامین خواهیم کرد. به گفته او مستقل شدن جوجه‌ها در تامین خوراک از هفته آینده آغاز می‌شود و همه کارشناسان و مسؤولان و دلسوزان در تلاشند تا جوجه‌ها به سلامت از این برهه حساس عبور کنند.

سال ۹۶ که مرگ تلخ فلامینگوها در بختگان رقم خورد محمدعلی ا...‌قلی، کارشناس محیط‌زیست و عضو تیم نجات حیات‌وحش به رسانه‌ها گفته‌بود که از طریق یکی از کتاب‌هایی که درمورد فلامینگوهای جهان نوشته شده، متوجه شدیم در شرایط مشابه در دیگر کشورها از سوپراستارترهایی که در مرغداری‌ها مصرف می‌شود، برای تغذیه جوجه‌ها استفاده می‌کنند که در واقع پودری است حاوی مواد پروتئینی که در آب حل می‌شود و در حوضچه‌های تالاب می‌تواند به شکل سوپ در دسترس جوجه‌ها قرار بگیرد.

شاید این بار هم منظور از تغدیه جوجه فلامینگوها همین روش باشد که خدا کند نتیجه بدهد. اما آنچه که در بختگان در حال وقوع است فقط نگرانی بابت سرنوشت پرنده‌ها نیست بلکه سرنوشت تالاب و محیط پیرامونی آن است. وقتی تالاب‌ها زنده و پر آب و برقرار باشند وظیفه تلطیف هوا و تامین رطوبت زمین و کاهش ذرات معلق را به خوبی انجام می‌دهند و مانع از وقوع سیل و تخریب شهرها می‌شوند. اما وقتی نباشند این زنجیره تامین شکسته می‌شود و انسان و طبیعت بی‌دفاع می‌مانند؛‌ مثل اکنون در بختگان.


انتقال جوجه فلامینگوها
هوشنگ ضیایی / کارشناس حیات‌وحش

در خطر بودن جان جوجه فلامینگو‌ها در تالاب بختگان خبر تلخی است. فلامینگو‌ها در زمان پرآبی در تالاب‌ها زادآوری می‌کنند و علت تخم‌گذاری آنها در بختگان نیز شرایط نسبتا مساعد تالاب در هفته‌های گذشته‌بوده‌است. اما اکنون که تالاب رو به خشکی گذاشته،‌ جان این پرنده‌ها در خطر است.

به لحاظ علمی راهکار نجات این پرنده‌ها تخصیص حقابه تالاب به اندازه مورد نیاز است،‌ به طوری که توان اکولوژیک تالاب حفظ شود. برای دریافت حقابه‌ها از جمله برای بختگان باید سازمان حفاظت محیط‌زیست تلاش کند، اما مدتی است که این سازمان ضعیف شده و نمی‌تواند حقابه تالاب‌ها را تامین کند.

بنابراین چون این راهکار اصلی محقق نمی‌شود باید به راه‌های جایگزین برای نجات پرنده‌ها فکر کرد ازجمله انتقال فلامینگوهایی که قادرند به تنهایی زندگی کنند.

برای این مهم اما نیاز به بررسی و تصمیم‌گیری مناسب است. کارشناسان سازمان حفاظت محیط‌زیست باید با توجه به شرایط بقیه تالاب‌های کشور محل مناسبی را برای انتقال جوجه فلامینگوها پیدا کنند، محلی که از حیث تامین مواد غذایی مناسب باشد.

سال‌های پیش دریاچه‌ارومیه گزینه مناسبی برای این کار بود، اکنون نیز باید بررسی کنیم که آیا این دریاچه می‌تواند پذیرای جوجه فلامینگوها باشد یا نه؟

البته لازم است ابتدا برای آزمایش تعدادی از جوجه فلامینگوها را منتقل کنند و اگر جوجه‌ها در محل جدید از بین نرفتند برای انتقال همه آنها تصمیم‌گیری شود. نکته مهم این است که مدیران نباید از انجام این آزمایش بترسند زیرا گرچه ممکن است برخی از جوجه‌ها دراین انتقال آسیب ببینند اما برای نجات آنها باید تصمیم‌های مناسبی گرفت و زمان را نباید از دست داد.

مریم خباز - جامعه / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها