روز هشتم قسمت دوم

پادکست | سفرنامه صوتی "شاید اربعین"

روایت‌ سفر اربعینی جواد موگویی را اینجا بشنوید.
کد خبر: ۱۲۳۳۳۴۶
پادکست | سفرنامه صوتی "شاید اربعین"

برای رسیدن به موکب قدس سر از بلوار رسالت درآوردیم! محله فقیرنشین در حاشیه شهر! هم شیعه دارد و هم سنی.
وسط بلوار سه مسجد با فاصله ۲۰۰متر از هم، بلوار را منقطع کردند. از راننده پرسیدم چرا؟
گفت محله در طرح بلوار بوده، همه را خراب کردند، الا این مساجد! اهل سنت اجازه نمیدهند.
هرچه گشتیم مسجد قدس را پیدا نکردیم اما سر از گلزار شهدای زاهدان درآوردیم! طرح یکسان‌سازی قبور کاسته از حال و هوای دفاع‌مقدس، اما بازهم گل‌زار شهداست هنوز!
اولین شهید زاهدان تیمور مرادلو است؛ انقلاب ۵روز بعد از شهادت او پیروز شد.
منوی گلزار شهدای زاهدان باز باز است! از شهید روز ۲۲بهمن و شهید ترور و شهید جنگ گرفته تا شهید به دست اشرار، شهید مدافع حرم و سانحه هوایی. محسن خزایی خبرنگار شهید در حلب هم اینجاست! خلاصه از هر قسمی که بخواهی زاهدان شهید دارد. درست مثل بهشت‌زهرای تهران.
دو ردیف گلزار فقط شهدای دو انفجار است؛ مسجد امام علی در خرداد۸۸ در شب شهادت حضرت‌زهرا و انفجار مسجدجامع شهر در تیر۸۹.
کم‌کم شهدای ترور و مرزبانی زاهدان دارد غالب می‌شود بر شهدای جنگ! و این سرنوشت مردمی است که مرز را پاسداری می‌کنند برای ما خوش‌نشینان پایتخت! دومین استان پهناور که بیش از ۱۱۰۰کیلومتر با دو کشور ترورخیز پاکستان و افغانستان مرز مشترک دارد، باید هم گلزار شهدایش این‌گونه باشد.
خجل شدم از تصورم در دوران دانشجویی که زاهدان جزو لیست سیاه فارغ‌التحصیلان پزشکی بود برای گذراندن طرح! و چقدر از مردانگی به دور است نگاه‌مان به پاسبانان ما!
تا ظهر همچنان در گیرودار جستن موکب قدس هستیم! رفتیم پلیس راه. چند میانسال دور یک میز نشسته و تند تند چیز می‌نویسند.
علی‌الظاهر به هرکاروانی که از زاهدان خارج می‌شود، برگه‌ای می‌دهند با چند شماره تلفن! که تا رسیدن به مرزشلمچه هرجا مشکلی پیدا کردند با شماره‌ها تماس بگیرند؛ از خرابی ماشین گرفته تا مزاحمت و تصادف یا هرچی!
ظاهرا گروهی از رزمندگان سپاه زاهدان و کرمان هستند در جنگ این طرح را پیاده می‌کنند. شبکه‌ای از رزمنده‌ها در هر شهر که پس از بروز مشکل کاروان، بلافاصله خود را میرسانند بالای سر کاروان. چیزی شبیه پلیس۱۱۰!
همه رزمنده‌اند و افتخارشان، بودن در لشگر ۴۱ثارالله به فرماندهی حاج‌قاسم است. عجیب عشق میورزند هنوز به فرمانده. بعد ۳۰سال!
در کدام ارتش دنیا چنین است؟! سرباز همچنان چسبانده عکس فرمانده را بر سینه‌اش!
می‌خواهم عکس بگیرم ازشان، اصرار دارند که عکس فرمانده شهید گردان‌شان هم در عکس باشد! از بس که بامعرفتند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها