سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
قدیمترها البته رنگ اسکناسها براساس نسبت دور و نزدیک یا حتی نامکوچک تغییر میکرد. تغییر از این جهت که مثلا دخترانی که نامشان فاطمه و پسرانی که نامشان علی بود یا نوزادان یا عروسها و دامادها که نزدیکتر محسوب میشدند اسکناسهای خوشرنگ و لعابتری میگرفتند.
از دیگر رسم و رسوماتی که معمولا در این روز برگزار میشود آذینبندی شهری و معابر است. به شکلی که اگر مثلا گردشگری به طور اتفاقی دراینروز گذرش به یکی از شهرهای ایران افتاد از ریسهها و چراغانیهای رنگی پشت پنجره خانهها متوجه شود که اتفاق نشاطآوری در جریان است.
به هر حال که سادات و غیرسادات ندارد در این روز دل تمام شیعیان شاد است.
در ادامه این گزارش سراغ دو نفر از سینماگران رفتیم تا حال و هوای روزهای خجسته عید غدیر را جویا شویم.
عیدیهای پربرکت مامان اتی
رضا داوودنژاد، بازیگر سینمای ایران که در فیلمهای سینمایی چون «هوو»، «چپ دست»، «نیش زنبور»، «مرهم» و «خیابانهای آرام» بازی کرده است در گفتوگو با جامجم از دورهمیهای فامیلی در روز عید غدیر میگوید. او با اشاره به اینکه امسال اولین سالی است که در این روز «مامان اتی» (احترام سادات حبیبیان) کنارشان نیست، ادامه میدهد: ما از هر بهانهای استفاده میکردیم برای اینکه به خانه مادربزرگم، مامان اتی برویم و او را ببینیم. عید و غیر عید هم نداشت، در خانهاش همیشه به روی ما باز بود. این اواخر البته به قدری درگیر کار میشدیم که کمتر فرصت میشد به دیدارش برویم و الان حسرتش را میخوریم.
داوودنژاد، از مادربزرگش به عنوان ستون خانواده یاد میکند و ادامه میدهد: مامان اتی خیلی مهربان بود و حواسش به تمام بچهها و عروسها و دامادها و نوهها بود. هرکدام از ما هروقت حالمان بد بود پیش او میرفتیم و او با انرژی مثبتی که داشت حالمان را خوب میکرد.
او میگوید: مادربزرگم سادات بود. روز عید غدیر که میشد همه ما به خانهاش میرفتیم و او اسکناسی را از لای قرآن در میآورد و به ما میداد و اگر هم پیش میآمد عیدی در منزلشان نباشیم حتما تلفن میزدیم و تبریک میگفتیم.
داوودنژاد میافزاید: یادم هست اسکناسهایی را که مادربزرگم در این روز هدیه میداد در زمان بچگی خرج میکردم، اما بزرگ که شدم نگهش میداشتم. آن زمانها وقتی دور هم جمع میشدیم من ادای همه اعضای خانواده را درمیآوردم و مادربزرگم نهتنها ناراحت نمیشد بلکه میخندید. مادربزرگم زن بسیار متدینی بود و در تمام اعیاد و عزاداریها قرآن میخواند.
«مصائب شیرین»، فیلمی بود که نام رضا داوودنژاد را بر سر زبانها انداخت و نامزدی بهترین بازیگر نقش اول مرد هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر و دعوت برای حضور در جشنواره سینمایی فوکوئوکای ژاپن را برای او به ارمغان آورد. داوودنژاد درباره فعالیتهای کاری امروزش توضیح میدهد: پنج سالم بود که نخستین فیلم سینماییام «بیپناه»، را همراه با فریماه فرجامی و دیگر دوستان بازی کردم، اما از سال 76 به طور حرفهای وارد این حوزه شدم و تا امروز این حرفه را با عشق ادامه دادم. الان هم مشغول سریال «پس از آزادی» به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر هستم.
او در پاسخ به اینکه چرا خودش را محدود به ژانر کمدی کرده، پاسخ میدهد: محدود به این گونه نیستم و در فیلمهای سینمایی مثل «فراری» «مصائب شیرین 2» (قرار است آبان ماه اکران شود) و... که فیلمهایی اجتماعی بودند نقش جدی داشتم.
عیدیام را درجا خرج میکردم
در ادامه سراغ سید جمال ساداتیان، تهیهکننده پیشکسوت سینما رفتیم.
ساداتیان که تهیهکنندگی آثاری چون «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»، «چهارشنبهسوری»، «به رنگ ارغوان» و «برف روی کاجها» را در کارنامه کاری خود دارد، درباره رسم و رسومات عید غدیر در قدیم توضیح میدهد: مرحوم پدرم در این روز جشنی میگرفتند و اقوام و دوستان را دعوت میکردند و هدیهای هم به عنوان تبرک میدادند.
او میافزاید: خاطرم هست آن زمانها وقتی از پدرم در روز عید غدیر عیدی میگرفتم درجا آن را خرج میکردم.
حواشی اخیر انتخاب فیلم ایرانی برای حضور در اسکار هم باعث شد که گوشهای به این مساله بزنیم. هرچند ساداتیان سعی میکند دیپلماتیک با این مساله برخورد کند و از کنار آن بگذرد. او که این روزها فیلم «متری شیش و نیم» را در مقام تهیهکننده دارد در پاسخ به اینکه چرا فیلمش را از ورود به آکادمی اسکار کنار گذاشتند، میگوید: نمیدانم، از هیات انتخاب بپرسید که چرا «متری شیش و نیم» را انتخاب نکردند!
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد