سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
حمایتهای خواهرانه ـ برادرانه
پدر و مادرهایی که سه فرزند یا بیشتر دارند معمولا در امر تربیت موفقتر از والدینی عمل میکنند که دارای یک فرزند هستند زیرا فرزندان کوچکتر از فرزند اول خانواده الگو میگیرند و سعی میکنند همانند او قدرتمند و مستقل باشند. در خانوادههای پر جمعیت همبستگی بین اعضای خانواده بیشتر است؛ از سوی دیگر معاشرت، همصحبتی و همبازی شدن کودکان با یکدیگر نیز الفت، صمیمیت، مهربانی و احساس تعهد داشتن آنها به همدیگر را بیشتر میکند بهطوری که گاهی خواهرها و برادرها آنقدر نسبت به هم احساس مسؤولیت میکنند که نمیتوانند نسبت به مسائل و مشکلات مختلف زندگی یکدیگر بیتفاوت باشند. آنها اغلب حامی و پشتیبان یکدیگرند و گاهی این حمایتها، حتی دور از چشم والدین است.
مقایسه ممنوع!
در خانوادههای پرجمعیت، بسیاری از والدین دچار اشتباه مقایسه و اجبار میشوند، به این معنی که اگر فرزندی در زمینهای خاص، متبحر و بامهارت باشد دیگر فرزندان تشویق میشوند که از آن الگوی بیهمتا و ایدهآل تبعیت کنند که متاسفانه همین اجبار و قیاس نابجا باعث بروز مشکلات متعددی بین فرزندان و حتی گاها باعث ایجاد حس تنفر و انزجار نسبت به آن فرزند میشود. بهمنظور مقابله با این مساله، والدین باید هریک از فرزندان خود را همانگونه که هستند بپذیرند و به تفاوتهای فردی آنان احترام بگذارند، هر فرزندی استعداد و توانایی منحصربهفرد خود را دارد که باید در جهت شناسایی، بروز و تقویت آن اقدام کرد.
کودکان پویا و خودمختار
کودکان در خانوادههای پرجمعیت نهتنها به لحاظ روحی و عاطفی اغنا میشوند بلکه اولین ارتباطات اجتماعی و صمیمانه را در فضای امن و ایمنی تجربه میکنند که استحکام و پایداری آن ضامن سلامت ارتباطات آنها در آینده است، چرا که عموما روابط خانوادگی نسبت به روابط دوستانه و دیگر روابط، سالمتر، پایدارتر، مطمئنتر و مستحکمتر است. در فضای ایمن خانواده میتوان به سلامت رقابتجویی کرد، بحث و گفتوگو، دعوا و مشاجره داشت، با شیوههای متفاوت مواجهه با مسائل آشنا شد، نظرات مختلف را شنید، قضاوتهای متفاوت را مورد توجه قرار داد و.... در این فضای صمیمی و امن، اگر چه ممکن است افراد دچار چالش شوند و یا بهطور ناعادلانهای مورد پیشداوری قرار گیرند، اما با این حال چون از قصد و نیت مثبت اعضای خانواده مطلعاند کمتر دچار آسیب و سردرگمی میشوند. معمولا کودکان در خانوادههای پرجمعیت، به کمک بودن در کنار خواهر و برادر راحتتر و سریعتر با شخصیت و خودِ واقعیشان آشنا میشوند، تواناییها و عدمتواناییهایی خود را بهتر شناسایی میکنند، پذیرش مسؤولیت و داشتن تعهد به خود و دیگری در آنان بهتر و موثرتر پرورش داده و تقویت میشود، این کودکان معمولا معاشرتی و ماجراجو هستند، اعتماد به نفس بالایی دارند و اغلب به هنگام مواجهه با مسالهای در زندگی، در جستوجو و انتخاب روشی کارآمدتر هستند و از همه مهمتر برای یافتن هویتی مستقلتر، پویاتر و مفیدتر بسیار تلاش میکنند.
خط قرمز مهم
برخی از والدین در رفتار با فرزندانشان دچار تبعیض میشوند؛ بهطور آگاهانه یا بهطور کاملا ناآگاهانه، به یکی از فرزندان خود بیش از دیگری توجه میکنند و اهمیت میدهند که همین عامل اثر مخرب و دوگانهای روی روابط خانوادگی میگذارد. فرزندانی که احساس میکنند والدینشان مساوات را بین آنها و خواهر یا برادر دیگرشان رعایت نمیکنند اغلب بهخاطر این که کمتر خواستنی و دوستداشتنی هستند احساس ناراحتی و خشم میکنند یا به خاطر سطح بالای انتظارات پدر و مادرشان دچار استرس میشوند. آنها اغلب چون نمیتوانند این مساله را با والدینشان در میان بگذارند و یا در صورت ابراز، مورد بی توجهی یا پیشداوری قرار میگیرند و یا با توجیهات و انکار والدینشان مواجه میشوند، اغلب ترجیح میدهند سکوت کنند، سکوتی که نتیجهای جز سرخوردگی و یاس ندارد. روانشناسان برای رویارویی درست با این مساله به والدین توصیه میکنند که در گفتوگوهای صمیمانه از فرزندانشان بخواهند که در کمال صداقت و امنیت، درباره مسائلی که در زندگی درون خانوادگی با آنها مواجه هستند بدون رودربایستی سخن بگویند. بیتردید در همین گفتوگوهاست که میتوان از رنجشهایی که نشان از تبعیض و تفاوت است، آگاهی یافت. البته نکته قابل تامل برای والدین این است که خود را آماده انتقادپذیری و تغییر کنند، این که در ظاهر نشان دهید حاضر به پذیرش هستید اما در باطن خلاف آن عمل کنید، بیتردید نتایج نامساعدی به همراه دارد که آسیبزاتر است.
جنگهای نرم کودکانه
جنگ و دعوا بین فرزندان یکی از مهمترین دغدغههای خانوادههایی است که بیش از یک فرزند دارند. اغلب پدر و مادرها انتظار دارند به جای رقابت، حسادت و کشمکش و دعوا شاهد رفاقت، صمیمیت و دوستی بین فرزندانشان باشند. روانشناسان عقیده دارند دریافت انحصاری عشق والدین، مورد توجه و محبت آنان قرار گرفتن یا فرزند بهتر بودن از جمله دلایلی است که باعث حسادت و رقابت ناسالم یا اختلاف و مشاجره بین فرزندان میشود و متاسفانه در بسیاری از مواقع، والدین نیز با واکنشها و رفتارهای نامطلوبی چون عدمتوجه به احساسات و نظرات فرزندان، سرزنش، تهدید و تنبیه، تبعیض قائل شدن، بیتوجهی به تفاوتهای فردی، قضاوت و جانبداری کردن، انگ زدن، متهم کردن، امر و نهی کردنهای مکرر، در بنبست قرار دادن و... آتشبیارمعرکه میشوند و زبانههای شعله خشم، ناراحتی و نفرت فرزندان را شدت میبخشند.
نسرین صفری/ روانشناس بالینی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد