می‌رسد قصه به آنجا که «علی» دلتنگ است...

وجود نازنین پیامبر فرمود کسی خدا را نشناخت مگر من و علی(ع)! من پیغمبر را هم کسی نشناخت مگر خدا و علی(ع) و علی(ع) را هم نشناخت به جز خدا و من. این انسان به این راحتی‌ قابل شناخت نیست. نمی‌توان علی(ع) را شناخت چون فضائل ایشان گفته نشده. پیامبر فرموده ‌ای علی(ع) اگر نمی‌ترسیدم که مردم درباره تو همان را بگویند که درباره عیسی گفتند(او را به مقام خدایی بردند) مطلبی را می‌گفتم که از هر جا بگذری، خاک پایت و هر گاه که وضو می‌گرفت اضافه آبش را برای شفا می‌بردند.
منع حدیث و اتهام غلو
آن چیزی هم که گفته شده، نوشته نشده. بعد از پیامبر منع تدوین حدیث ایجاد شد و تا بعد از معاویه ادامه داشت. بخشنامه کردند کسی حدیث ننویسد و کتاب خدا، کافی است. این را معاویه رسما گفته است. چیزی را هم که هست نمی‌شود گفت. اگر بگویی متهم به غلو می‌شوی. ببینید در منابع راجع به حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) چه می‌گویند. تمام مناقب ایشان محدود به این شده است که مثلا حضرت زهرا(س) خوب چادر سر می‌کرد. بخواهی حرف در مورد این بزرگواران بزنی متهم به غلو می‌شوی. چیزی که بخواهیم درباره این بزرگواران بگوییم همین حرف‌های عادی است. این مظلومیت علی(ع) است.
توصیف فرزند خلیفه دوم از علی(ع)
ایشان در سطحی از مراتب هستند که ببینید دو نفر از دشمنان ایشان چه گفتند. معاویه درباره حضرت امیر(ع) می‌گوید زنان عاجزند از آوردن فردی نظیر علی‌بن‌ابیطالب! یعنی محال است دنیا دست به دست هم بدهد و یک علی(ع) بیاورد. در جلسه‌ دیگری از عبدا...‌ابن‌عمر، فرزند خلیفه دوم خواستند اصحاب پیامبر(ص) را نام ببرد. تعدادی از اصحاب را نام برد ولی از امیرالمومنین(ع) صحبتی به میان نیاورد. یکی از میان جمع پرسید چرا علی(ع) را نمی‌گویی؟! پاسخ داد علی(ع) از اهل‌بیت(ع) است و در کنار تراز رسول خدا(ص). ببینید این فرد کسی است که با علی(ع) بیعت نکرده است. این حرف را که علی(ع) از اهل‌بیت است را چنین فردی گفته است.
چه جفایی کردی دنیا
امیرالمومنین(ع)‌ جمله‌ای دارد که نهایت مظلومیت اوست. فرموده است روزگار من را خیلی تنزل داده و پایین آورده است. اینقدر من را پایین آورده است که می‎‌گویند علی(ع) فلان کار را کرد و معاویه فلان کار را؛ من را با معاویه مقایسه می‌کنند! چه جفایی کردی دنیا! انتقام چه چیزی را از علی(ع) گرفتی؟! اگر بخواهیم حق مطلب را ادا کنیم باید علی(ع) را با چه فردی و چه کسی مقایسه کنیم که درست باشد؟! در حدیث از قول پیامبر(ص) آمده است کسی که می‌خواهد انبیا را ببیند،‌ نظر به علی(ع) بیندازد. آنچه خوبان همه دارند تو به تنهایی داری!
90 خصلت نبوی در یک نفر
در حدیث دیگری از پیامبر(ص) آمده است که 90 خصلت انبیا در علی(ع) است. خصلت‌هایی که انبیا هر کدام فقط یکی را دارند ولی علی(ع) همه‌شان را دارد. فهمیدیم که علی(ع) را با چه کسی مقایسه کنیم. علی(ع) را باید با انبیا مقایسه کرد. حال این سوال پیش می‌آید که علی(ع) یا انبیا؟! عبدا...‌بن‌مسعود روایت می‌کند که روزی پیامبر(ص) من را صدا کرد. شرفیاب محضر رسول خدا(ص) شدم. فرمود من در عالم معراج در ملکوت که بودم در مکانی قرار گرفتم که ارواح انبیا و اولیای الهی همه آنجا جمع بودند. ابن‌مسعود در ادامه روایت می‌کند که جبرئیل از پیامبر(ص)‌ می‌خواهد که از انبیا سوال کند که چه شد مبعوث شدی و به رسالت رسیدی؟! همه انبیا جواب دادند ما چون سرپرستی تو و علی(ع) را پذیرفتیم به مقام نبوت رسیدیم!
معلم توحید جبرئیل
حالا علی(ع) را با ملک مقایسه کنیم. علی(ع) یا ملک؟! شنیده‌اید که می‌گویند انسان از ملک بالاتر است؟! شش آیه وجود دارد که تماما تمجید از ملک است بدون این‌که یک آیه،‌ ملک را تکذیب کرده باشد اما 23 آیه وجود دارد که تکذیب انسان است. این را گفتم بدانید که همه انسان‌ها از ملک بالاتر نیستند. بله! یک سری انسان‌ها هستند که از ملک بالاترند اما اندازه آدم‌هایی مانند ما اندازه ملک نیست. قرآن برای ما گفته است که انسان، ظلوم و کفار و جهول و ناسپاس و جزوع و هلوع است ولی برای ملک چنین حرفی نزده و چنین توصیفی نیاورده است. حالا اگر علی(ع) را با ملک مقایسه کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟!
باز از وجود نازنین پیامبر(ص) نقل می‌کنیم که فرموده است که علی(ع) برادر ملائکه مقرب است؛ پس هر کسی می‌خواهد عظمت جبرئیل و جایگاه و رتبه میکائیل و هیبت اسرافیل را متوجه شود، پس به علی(ع) نظر بیندازد. در یک روایت داریم که ایشان برادر ملک است و در روایت دیگری داریم که معلم ملک است. استاد توحید جبرئیل، علی(ع) است. علی(ع) را در سطح چند سال حکومت پایین نیاورید که حالا این نشد و او شد. اینها همه مقاماتی است که هم به قرآن هم به برهان هم به عرفان برای شخص امیرالمومنین(ع) قابل اثبات و اثبات هم شده است.
مراقب موریانه تردید باش
در بنی‌اسرائیل خانواده‌هایی بودند که در مقام عرفان و بندگی افراد و طایفه ویژه‌ای بودند. اهل عبادتند و در عبادت به صدور کرامت می‌رسند. کسانی که تایید اعمال‎شان توسط پیامبر و نبی وقت به آنها اطلاع داده می‌شود. امام رضا(ع) فرمود طایفه‌ای که می‌خواستند عابد شوند، ده سال پیش‌کار می‌رفتند و کار مقدماتی انجام می‌دادند. کارشان چه بود؟ امام رضا(ع) می‌فرماید ده سال سکوت می‌کرد و بعد از ده سال به آن مرحله ورود پیدا می‌کرد تا در جرگه عابدان در آید و منشأ الهام شود. مهم‌ترین دستور سلوکی آقایان است. اینها با چنین وضعیتی اگر نسبت به چیزی دعا می‌کردند محال بود 40 شب بگذرد و دعایشان مستجاب نشود.
یکی از اینها دعایی کرد که بعد از 40 شب مستجاب نشد. همین شد که رفت پیش حضرت عیسی(ع). گفت شما که ما را می‌شناسید. مقدمات و موخراتی گذرانده‌ایم و وارد جرگه عابدان شده‌ایم. حالا به مشکلی خورده‌ام. دعایی کرده‌ام و الان 40 شب گذشته و مستجاب نشده است. نمی‌دانم مطلب چیست! حضرت عیسی(ع) در اتصال با وحی با حضرت حق صحبت و مساله را طرح کرد. وحی آمد که «این بنده از راهی آمده است که من قرار نداده‌ام.» این طور نیست که فکر کنیم به عدد انسان‌ها راه برای رسیدن به خدا وجود دارد. در ادامه آمد «او من را می‌خواند اما در تو تردید دارد. اگر دستانش را بالا کند به حدی که گردنش بیفتد من دعایش را مستجاب نمی‌کنم تا زمانی که تردیدش نسبت به تو برطرف شود.»
جناب عیسی پیش مرد آمد. گفت تو خدا را می‌خوانی اما در این‌که من پیغمبر خدا هستم، تردید داری؟ مرد پاسخ داد بله همینی که گفتی درست است. از این نکته چه می‌خواهم بگویم؟ تمام مراتب و فضائلی که برای حضرت امیر(ع) گفتیم اگر در آنها تردید داشته باشید هیچ درخواستی از شما مستجاب نخواهد شد. ممکن است بگویید ما او را به امامت قبول داریم. خب امامتش را که همه قبول دارند، فضائلی که گفته شد مهم است. این که حالا با فقیر چنان کرد یا در عدالت چنان بود و در شبانه‌روز هزار رکعت نماز می‌خواند در ساحت مقدس ایشان خیلی عادی است. این‌که معلم ملک است چیزی است که اگر در آن تردید داشته باشید، مشکلی از شما حل نخواهد کرد!
ما هم امروز به امام زمان عرض می‌کنیم اگر شک و شبهه‌ای در اعماق وجود ما نسبت به اهل بیت وجود دارد از بین برود. آدم خوب زیاد است اما من نمی‌فهمم چرا 313 نفر وجود ندارد! پیامبر(ص) منزل دخترش حضرت زهرا(س) آمد. حضرت امیر(ع)‌را با کنیه ایشان «اباالحسن» صدا زد. حضرت زهرا(س) پرسید موردی پیش آمده که علی(ع) را با نام کنیه‌اش صدا زدید؟ پیامبر(ص) پاسخ داد خیر! هر بار که علی(ع) را صدا می‌زدم وضو داشتم ولی این مرتبه وضو نداشتم به همین دلیل علی(ع) را به نام کنیه‌اش صدا زدم. ببینید می‌خواهد منزلت علی(ع) را مشخص کند! علی(ع) کجاست که ختمی مرتبت(ص) نام ایشان را بدون وضو صدا نمی‌زند.