درباره عکسی از یک خانه در کاشان که این روزها دست به دست می‌شود

خاطره‌بازی با گذشته‌ای که خوب بود

مگر آقای صادقی نیروی 50 ساله خدماتی این روزنامه آنتونی گائودی را می‌شناسد که چنین شیفته این تصویر شده است؟ اصلا مگر باید حتما نقاشی‌های سالوادور دالی را دیده باشی که از چنین سازه شگفتی حظ ببری؟ اولین سوال من در مواجهه با تصویری که این روزها حسابی در فضای مجازی گل کرده و دست به دست می‌شود همین است. این‌که چه چیز این سازه کوچک محبوس در عکس من را و نیروی خدماتی روستازاده را و البته دوست مرفه و شیک من را به هم رسانده است که چنین شیفته این تصویر شده‌ایم؟ کجای گذشته، همه ما سه نفر را در یک خط نشانده که چنین حسرتش را می‌خوریم؟ من زاده کاشانم و نزدیک دو دهه از عمرم در کوچه‌های خاک خورده این شهر گذشته و بدیهی است همین یک فریم عکس تبدیل شود به یک وسوسه بزرگ برای بازگشتم به همان بوم،‌ اما دوست مرفهم چه؟ او که کودکی اش در کوچه‌باغ‌های قدیم تجریش گذشته است و حالا هم که ساکن برج مدرنی در همان حوالی است. پس چرا او این‌قدر بی‌تاب زندگی در چنین خانه‌ای است؟ کنجکاوی‌ام مرا به سمت بی‌شمار سایت‌های اجاره خانه در تهران می‌کشاند، به کرامت گمشده انسانی در این آگهی‌ها. خانه‌های 20 متری با اجاره‌های حالا میلیونی شده. خیلی زود حس کنجکاوی‌ام را سرکوب می‌کنم و می‌روم دنبال این‌که فارغ از این کرامت گمشده حتما چیز دیگری در این تصویر وجود دارد که بازنشرکننده‌های این تصویر در توئیتر را مجاب کرده است آن را با آثار آنتونی گائودی معمار مدرن اسپانیایی یا سالوادور دالی نقاش فراواقع‌گرای اسپانیایی وصل می‌کند. انگار که هنر توانسته التیامی باشد بر این کرامت سرکوب شده، برای پر‌کردن جای خالی حس خوب گذشته،‌ برای نوستالژی. برای این‌که چقدر خوب می‌شد می‌توانستیم دل بکنیم از این همه هیاهو و پابرهنه روی این ختایی‌های کف خانه لم بدهیم و شاید کتابی ورق بزنیم.
کد خبر: ۱۱۹۴۹۸۸

این خانه تاریخی است؟
سوال مهم و اولیه همین است. مهندس کیارش اقتصادی، معمار این خانه است،‌ مرمتگر تبریزی که حالا یکی از تئوریسین‌های بوم‌گردی در ایران است. این خانه حاصل ذوق او در معماری است. قصه این خانه بر می‌گردد به اوایل سال 90. وقتی یکی از دوستان او که کاشانی است با او تماس می‌گیرد و پیشنهاد خرید خانه‌ای تاریخی به او می‌دهد که در حال ویرانی است. او خانه را با شراکت فرد دیگری می‌خرد. خانه شامل یک بخش اصلی است که در این تصاویر دیده نمی‌شود و یک حیاط پشتی که چیزی جز ویرانه از آن باقی نمانده است. کیارش اقتصادی، کارشناس معماری است و کارشناس ارشد مرمت. هر دو تخصصش را در این سازه به کار می‌برد. بخش اصلی را که نشانه‌هایی برای مرمت دارد با حفظ اصالت مرمت می‌کند و حیاط ویران را می‌سازد. آن‌طور که اکبر رضوانیان، دوست گرمابه و گلستانش به من می‌گوید این خانه در یک زمین خالی پایه‌گذاری شد،‌ به این مفهوم که هیچ چیزی جز یک زمین خالی از آن شکوه گذشته‌اش نمانده بود. هرچند تصویر منتشرشده با توضیح یک خانه تاریخی در کاشان دست به دست می‌شود اما تصحیح این اشتباه مهم بود که بدانیم این یک خانه قدیمی نیست. خانه با متراژ حدودی 450 متر در همان سال به قیمت 50 میلیون تومان فروخته می‌شود و بعد از بازسازی به بابک اخوان فروخته می‌شود، کارآفرین برتر حوزه پوشاک الیاف طبیعی که اهل تهران است و دلبسته بافت تاریخی کاشان. حالا هم به همان اسم معروف شده، خانه اخوان که البته انگار قرار است تبدیل شود به مجموعه اقامتی تا دیگران هم کمی از لذت زندگی در این خانه را بچشند.
چرا فکر کردیم خانه تاریخی است؟
هرچند دستمان از خانه کوتاه بود اما ملاک را همین عکس گذاشتم و با وحید پرهیزکاری کارشناس مرمت صحبت کردم. او که خودش اهل کاشان است همان ابتدای گفت‌وگو می‌گوید که حرف‌هایش به استناد همین چند فریم عکس منتشر شده چرا که خانه شخصی بوده و امکان بازدید آن را نداشته است. هرچند با همین عکس‌ها هم خیلی زود می‌گوید اساسا چنین معماری در سطح بوم کاشان در گذشته نداشتیم و سطوح و منحنی‌های آزاد به این شکل اساسا متعلق به معماری مدرن است. پس چه چیزی در این عکس وجود دارد که همه فکر می‌کنند خانه تاریخی است؟
«جنس متریال استفاده شده مثل کاهگل در ساخت این خانه شاید دلیل اولیه این استدلال برای عوام در رسانه‌ها باشد که این خانه تاریخی است، البته که همراه این عکس توضیحی به اشتباه آمده است به این مضمون: یک خانه تاریخی در کاشان. از آنجا که یکی از وجوه بارز گردشگری در کاشان خانه‌های تاریخی است این استدلال اشتباه را تشدید کرده است. هرچند صرفا متریال به کار رفته در ساخت خانه تاریخی بودن آن را به ذهن نمی‌آورد و مشخصه‌های دیگری هم هست که اصرار سازنده آن را به تاریخی‌بودن نشان می‌دهد. مثل شباهتش به معماری گودال باغچه که به نوعی ویژه کاشان است یا قوس‌های به کار رفته در این سازه که از مشخصات معماری گذشته است.»
مرمت یا معماری؟
می‌توانیم یک‌سری عناصری از معماری کاشان را در این تصاویر ببینیم. به این مفهوم که جزئیاتی حداقل در این عکس‌ها دیده می‌شود که بتوانیم بگوییم شباهت دارد به معماری تاریخی کاشان یا برداشتی از این معماری است؛ اما برای این‌که اسم این کار را ایده بگذاریم نیاز داریم مطالب دیگری از این خانه داشته باشیم. وحید پرهیزکاری به جام‌جم می‌گوید: یک‌سری عناصری در عکس دیده می‌شود مثل مشبک‌های لاجوردی که نمونه‌های زیادی در معماری قاجاری کاشان دارد. از تصور غالب برای تاریخی بودن این خانه استفاده از کاهگل در ساخت این سازه است که طبیعی است در معماری امروز استفاده‌ای ندارد؛ بنابراین دیدن همین کاهگل با ختایی‌های کف حیاط به سرعت ذهن را به سمت تاریخی بودن بنا می‌برد.
در این‌که چقدر مرمت‌گر حق مداخله در سازه را دارد بحث‌های زیادی مطرح است اما درباره این خانه و این عکس می‌شود گفت این خانه حاصل مرمت نیست. جالب است که بسیاری گمان می‌کنند کار مرمت این است که عینا همان خانه‌ای را که در گذشته بوده با همان اصالت وجودی‌اش بازسازی کنند. اما پایبندی به اصالت خانه صرفا محور کار مرمت نیست.
وقتی وارد بحث فنی مرمت بشوید متوجه می‌شوید که برخورد ما با بناهای مختلف متفاوت است؛ به این مفهوم که حق نداریم در بنایی مثل خانه بروجردی‌های کاشان یا تخت‌جمشید دست ببریم، چرا که یک بنای درجه یک است. در انگلستان این بناها به چهار درجه تقسیم‌بندی شده و به‌واسطه همین دسته‌بندی میزان مداخله مرمت مشخص شده است.
دلبستگی مکان
در حوزه روان‌شناسی شهری مفهومی وجود دارد با عنوان دلبستگی مکان؛ به این مفهوم که افراد باید در جایی زندگی کنند که دوستش داشته باشند. انسان اگر محل زندگی‌اش را دوست داشته باشد آن محل به او عزت‌نفس می‌دهد؛ بنابراین اگر من در محلی که دوست دارم زندگی کنم و عزت نفس داشته باشم دیگر در آن محل قانون‌شکنی نمی‌کنم یا آشغال نمی‌ریزم. همین را ملاک بگیرید و از همین فردا چشم چشم کنید اطرافتان را خوب ببینید تا متوجه شوید ما چقدر دلبسته آن جایی هستیم که در آنیم.

میثم اسماعیلی

گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها