در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سعید امیرسلیمانی 76 ساله بسیار پرانرژی و خوشحال از زندگی و حرفهاش راضی است.فرزندان او؛ کمند و سپند هر دو بازیگرند و سالهاست آنها را در آثار مختلف میبینیم.
کمند از نوجوانی وارد دنیای بازیگری شد و خیلی زود با آثاری مانند فیلم دخترک کنار مرداب و سریال پدر سالار و نقش آذر بین مردم به شهرت رسید و سپند که بیشتر در آثار کمدی بازی میکند با استندآپ کمدیهای خندوانه بین عموم مردم معروف شد.
با سعید امیرسلیمانی همصحبت شدیم تا از میزان رضایتمندیاش از زندگی و کارش بگوید.
چه خبر؟ مدتی است کمپیدا هستید.
زیاد هم کم پیدا نیستم، نقشهای کوتاهی در چند فیلم بازی کردهام که از میان آنها میتوان به فیلم سوفی و دیوانه اشاره کرد.بهرحال هر چه سن بالاتر میرود آدمیزاد دست به عصاتر میشود.مدتی است بیشتر فعالیتم را در تئاتر متمرکز کردهام چون به این هنر علاقه زیادی دارم و اول هم کارم را از تئاتر شروع کردم و عاشق این هنر هستم.دیروز دو کار به من پیشنهاد شد که قبول نکردم چون خستهام و میخواهم به سفر بروم.
البته بازی در تئاتر به انرژی بیشتری نیاز است تا بازی مقابل دوربین سینما یا تلویزیون.
بله ! اما وقتی عاشق کارت باشی، احساس خستگی نمیکنی ! من عاشق تئاترم و زمانی که روبه روی تماشاچی بازی میکنم و حس او به من منتقل میشود، خستگی معنایی ندارد.
مخاطبان تئاتر اما کمتر از تماشاچیان سینما و بینندگان تلویزیون هستند.
نزدیک به 60 سال است که بازیگری حرفه من است و در این سالها مخاطبان خودم را پیدا کردهام و مردم بسیار به من محبت دارند.همین که از روزنامهها و رسانههای دیگر با من تماس میگیرند، یعنی اینکه هنوز در یادها هستم و فراموش نشدهام.این که تئاتر مخاطب کمتری دارد برایم اولویت انتخابهایم نیست و بیشتر به محبوبیتی که بین مردم دارم ، فکر میکنم و از آن انرژی میگیرم. مردم دوستم دارند و گاهی از ابراز لطف آنها در کوچه و خیابان لذت میبرم.هشت سال در خارج از کشور زندگی میکردم و بعد از برگشتنم زیاد فعال نبودم اما مردم کارهای قدیمی مرا به یاد دارند و زمانیکه از خاطراتشان از آن آثار برایم میگویند، قوت قلب میگیرم.
شما دو فرزند دارید که هر دو بازیگر هستند و این هم میتواند دلیلی باشد که مردم به سادگی شما را فراموش نمیکنند.
بله ! و این نشان میدهد که فرزندانم را درست تربیت کردهام که نامم را زنده نگهدارند.خیلی خوشحالم که بچههایم کارم را ادامه دادند.اگر از انتخاب آنها را ناراضی باشم یعنی خودم و حرفه بازیگریام را نفی کردهام. برخی از بازیگران دوست ندارند فرزندانشان راه آنها را ادامه بدهند اما من این رویه را نمیپسندم.
من به حرفهام افتخار میکنم و خوشحالم فرزندانم بازیگر هستند.البته من به سمت این حرفه هلشان ندادم، انتخاب خودشان بود که بازیگر شوند و در هر مقامی که هستند، زحمت و پشتکار خودشان بوده و هست.
از گفتههایتان پیداست که از زندگی کاملا راضی هستید و همه چیز بر وفق مراد است؟
کاملا بر وفق مراد است ! مگر از زندگی چه میخواهم؛ همسری دارم عالی ؛ دو تا بچه هم دارم که یکی از دیگری بهتر.خدا را شکر؛ خطا و خلاف نکردم که الان پشیمان باشم.برای زندگی طوری برنامهریزی کردهام که الحمدلله محتاج کسی نبودم! پولدار نیستم اما محتاج هم نیستم.
برخی از بازیگران گلایهمندند که کار و پول نیست و اگر این روزها را پیشبینی کرده بودند، بازیگر نمیشدند اما شما دچار چنین بحرانهایی نشدهاید؟
معتقدم آدم باید دوراندیش باشد! در زمان حال زندگی میکنم اما فردا را نادیده نمیگیرم.نه تنها به فردای خودم که به آینده همسرم نیز فکر میکنم که اگر روزی نبودم همسرم با افتخار و در آسایش و آرامش زندگی کند. البته بچههایم به سنی رسیدهاند که خودشان باید به فکر آیندهشان باشند.
در گفتوگویی که با پسرتان سپند انجام دادم از مادرش خیلی تعریف کرد و اینکه حامی خوبی برای خانواده بوده و هست.
کاملا درست گفته است.همسرم بهترین یار و دوست من بوده و هست.زمانهایی بود که ما پول نداشتیم اما در کنار هم دلمان خوش بود.این را هم بگویم که آن اوایل من زیاد پول نگهدار نبودم ! مثلا یک تومان درآمد داشتیم ، همان را خرج میکردیم و بعد بیپول میشدیم و در این شرایط همسرم به دادمان میرسید ! الان هم همینجوری هستم ؛ دو، سه تا کار کرده و پول گرفتهام و دارم کارهایم را انجام میدهم که بروم سفر ! البته اینبار میروم آلمان که برادرم را ببینم، چون دچار آلزایمر شده و دیگر نمیتواند به ایران سفر کند.همسرم به دلیل گرانی دلار و یورو تصمیم دارد به این سفر نیاید اما من برایش ویزا گرفتهام... !
پس چطور میگویید که به فکر آینده هستید؟
پسانداز جای خود را دارد.از پسانداز خرج نمیکنم !
در ویکیپدیا نوشته شما نوه «مهدیقلیخان مجدالدوله» هستید، درباره این شخصیت هم توضیح بدهید.
از یک طرف پسردایی ناصرالدین شاه و همسر دو تا از دختران و یکی از مشاوران ناصرالدین شاه هم بوده.از طرفی پدربزرگ همسر رضاخان نیز بوده.یک جورایی به سلسله قاجار وصل هستم ! خدا رحمت کند زنده یاد مرتضی احمدی به من میگفت، شازده! در جوابش میگفتم اگر شازده بودم که الان اینجا نبودم! به من میگفتند شازده و ما الکی خوش بودیم و میخندیدیم.الان هم بنویسید همه سوالات را با خنده جواب داد و مثل همیشه شاد بود.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم