مسأله استقلال اقلیم کردستان پیش از آن که دارای ماهیتی اجتماعی و سیاسی باشد، ماهیتی امنیتی و ژئوپلتیکی برای تغییر موازنه قدرت در منطقه خاورمیانه و مدیریت تحولات جاری در سطح این منطقه است.
کد خبر: ۱۰۷۹۹۸۰

همهپرسی استقلال کردستان اگر چه دارای زمینهای تاریخی با تکیه بر احساسات و پایههای عاطفی و فکری مردم کردستان است، اما آنچه این پدیده را از یک حرکت طبیعی اجتماعی متمایز میکند در مؤلفههای مختلفی قابل بررسی است.

نخست شرایطی که کردهای منطقه در دوره صدام پشتسر گذاشتهاند دیگر پابرجا نیست و امروز قابلیت ادعا ندارد. آن شرایط ظالمانه که حقوق آنها را تضییع میکرد در دوره جدید و حکومتی که در عراق بر پایه دموکراسی شکل گرفته است، دیگر وجود ندارد. همچنین، بخش قابل توجهی از قدرت ملی عراق چه در اقلیم و چه در دولت مرکزی در اختیار کردهاست. در واقع، کردها بیش از استحقاقات اجتماعی و سیاسی خود در دوره جدید عراق امتیاز دریافت کردهاند. در واقع، شرایط فعلی ناشی از اختلاف نظرهای سیاسی و تأثیر متغیرهای خارجی یا رفتارهای ماجراجویانه برخی رهبران کرد در تنظیم روابطشان با دولت مرکزی عراق است.

از سوی دیگر، اگرچه عراق ترکیب دولت ـ ملت خود رادر شرایطی غیرعادی در سالهای پس از جنگ جهانی دوم شکل داده است، ولی موزائیک قومی و مذهبی چه در این کشور چه در ایران، نشاندهنده همزیستی قومیتها، نژادها و مذاهب مختلف در نقاط مختلف جهان در کنار یکدیگر است. اگر بنا باشد مبنای تأمین حقوق اجتماعی و احساس کرامت با حرکتهای واگرایانه شکل بگیرد، بیتردید دوره جدیدی از تنشهای امنیتی و منازعات بیپایان را بین واحدهای کوچک تازه استقلالیافته شکل خواهد داد و عملا دومینوی منازعات منطقهای میتواند از طریق یک حرکت تجزیهطلبانه در اقلیم کردستان پایهگذاری شود؛ حرکتی که زمینههای فراوانی در سطح منطقه دارد و سیاستهای علنی غرب برای هدایت منطقه از شرایط ثبات به شرایط بحرانهای مستمر گویای آن است. در واقع، غرب درصدد است از این طریق به بازیابی نظم و هژمونی از دسترفتهاش بپردازد.

ادامه پروژه تروریستی ـ تکفیری

پس از پروژه تروریستی ـ تکفیری داعش، پدیدهای که براساس اعلام مواضع رژیم صهیونیستی و غرب، ساخته و پرداخته خود آنها بود، اکنون معادلات قدرت در سطح منطقه وارد مرحله جدیدی میشود. در این مرحله شاهد حضور تضعیفشده آمریکا، رژیم صیهونیستی و قدرتهای حامی جریانهای تروریستی هستیم. از این رو، برای از بین بردن زمینه موازنه قدرت، آنها گزینه اضطراری همهپرسی استقلال کردستان و تجزیه عراق را در دستور کار قرار دادند که طبعا تأثیرات منفی بر محیط امنیت داخلی و منافع ملی ترکیه، جمهوری اسلامی ایران و سوریه خواهد داشت که نمیتوان در قبال آن رفتار سادهلوحانه و همسو با خواست غرب و لابیهای رژیم صیهونیستی اتخاذ کرد.

در واقع، این رخداد تهدیدآمیز بیش از آن که ناشی از خواست و اراده طبیعی در داخل کردستان عراق باشد، گزینهای اضطراری از سوی کشورهای غربی و رژیم صیهونیستی و لابیهای آنها در سطح کشورهای اروپایی است. بر این اساس، اولویتها یا جذابیتهای آزادیخواهانه و تأمین حقوق بخشی از یک ملت را در عراق نمیتوان به اولویتهای امنیتی، حاکمیتی و منافع ملی عراق یا کشورهایی با شرایط مشابه مانند ترکیه، ایران و سوریه ترجیح داد. آنچه مسلم است منافع ملی و امنیت ملی و منطقهای بازیگران موجود، بر پروژههایی با ماهیتی مشکوک برای ایجاد بحرانهای جدید و طولانی و تنشهای شدید میان قومیتهای مختلف اولویت دارد.

هماهنگی و همگرایی همسایگان

آنچه ماهیت کارکردی و پیامدهای تجزیه کردستان عراق در سطح منطقه به جای میگذارد، شباهت کاملی با پروژه تکفیری داعش داشته و بازیگران منطقهای برای جلوگیری از آسیبهای ویرانگری که داعش داشت، باید با تمام هوشمندی لازم به اجرا بگذارند. طبیعتا بازیگران و دولت ـ ملتهای منطقه نسبت به این تهدید رو به گسترش و متحرک باید واکنشی هوشمندانه و مهارکننده داشته باشند. از آنجا که بازیگران برنامه همهپرسی استقلال آمادگی لازم برای اجرای پروژهشان را در اختیار ندارند و نیازمند زمان برای استحکامبخشی به استقلال اقلیم هستند، فرصت مناسبی برای هماهنگیهای بیشتر و همگرایی بین کشورهای ایران، عراق و ترکیه فراهم شده است. در کنار مانورهای نظامی این کشورها در عرصههای مختلف میتوانند تدابیر مختلفشان را به اجرا بگذارند و با رایزنی با روسیه سایه این پدیده خطرناک را از منطقه دور کنند.

استانداردهای دوگانه

اگر بناست واگرایی قومیتی، نژادی، زبانی و... اساس واگراییهای حاکمیتی قرار بگیرد، ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی بیش از دیگر نقاط دنیا شایستگی این را دارند که شاهد تجزیه و استقلال کاذب و سرابگونه باشند، اما در دورهای که بیشتر جریانهای نخبه، سیاسی، فکری، دانشگاهی، رسانهای و... جهانیسازی یا جانیشدن را تبلیغ میکردند، به طور همزمان قدرت‌‌های بزرگ و شرکای غربی آنها بر نوعی ملیگرایی و استحکامبخشی مؤلفههای قدرت ملی تأکید میکردند و عملا با حفظ قدرت ملی و اندیشههای ناسیونالیستی تلاش داشتند بیش از گذشته بر ساز و کارهای نظام جهانی دست بگذارند و بر آن حاکم شوند، اما آنها در پدیدههای مربوط به استقلالخواهی نژادی و قومیتی در سطح جهان رفتار و استاندارد دوگانهای دارند. اگر مسأله استقلالخواهی در کردستان که مورد حمایت علنی رژیم صهیونیستی و محافل اطلاعاتی و نظامی غربی است، چرا در فلسطین پس از 70 سال اشغال این سرزمین و استمرار تراژدی خونین، اجازه شکلگیری یک کشور مستقل با همهپرسی داده نمیشود؟

در کاتالونیا همهپرسی به شکل خاصی به اجرا در آمد و اقدامات تنبیهی از سوی دولت اسپانیا سبب جراحت قریب هزار نفر و دستگیریهای گسترده شد. از سوی دیگر، رسانههای غربی به میزانی که به موضوع اقلیم کردستان اولویت و اهمیت میدهند به کاتالونیا نمیپردازند و حتی محافل رسمی و دیپلماتیک و اطلاعاتی در کشورهای غربی برای مدیریت و جلوگیری آن در اسپانیا یا نمونههای مشابه تلاش میکنند. حتی در ایالات متحده در کالیفرنیا و ایالات جنوبی که زمینههای واگرایی با دولتهای مرکزی وجود دارد، از هر گونه فعالیت واگرایانه ممانعت به عمل میآید. در انگلستان، از جدایی ایرلند شمالی و دیگر سرزمینهایی که پادشاهی انگلیس را تشکیل میدهند با تدابیر مختلف جلوگیری میشود. ولی به زعم غربیها تجزیه منطقه غرب آسیا با تدابیر موزیانه قابل تجویز است؛ منطقهای که از نگاه ژئوپلتیک و انرژی، قلب زمین محسوب میشود و هژمونی جهانی قدرتهای غربی از طریق تسلط بر این منطقه به وجود میآید و از گذر این هژمونی امکان امنیتسازی برای رژیم غاصب و اشغالگر صهیونیستی پدیدار میشود.

غربیها هیچ گاه دستورالعملهای واگرایانه را در کشورها و شرکای خود در منطقه دامن نمیزنند. پس از حادثه 11 سپتامبر برخی در داخل آمریکا با توجه به دست داشتن بخشی از مسئولان سعودی در این حادثه، خواستار تجزیه عربستان بودند، اما امروز عربستان یکی از شرکای جدی دولت آمریکاست. هر چند هزینه این همپیمانی با پرداخت چند صد میلیاردی عربستان حاصل شده، اما دولتهای غربی و رژیم صهیونیستی که دنبال ائتلاف با این رژیم که تولیدکننده تروریسم تکفیری است رفتار متفاوتی را به اجرا میگذارند. این سیاست دوگانه پیش از این که تکیهگاه منطقی و طبیعی حقوق اجتماعی و مدنی را تأمین کند، منافع استعماری با ماهیت امنیتی غرب را دنبال میکند.

دکتر هادی محمدی

کارشناس مسائل بینالملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها