بررسی نقاط قوت و ضعف بخش کشاورزی ایران در گفت‌وگو با مدیر بخش کشاورزی مرکز پژوهش‌های مجلس

پیشران اقتصاد در دوران تحریم و پساتحریم

بخش کشاورزی به عنوان یکی از بخش‌های بسیار مهم در اقتصاد کشورمان همواره مورد توجه مسئولان قرار داشته است؛ به همین دلیل عملکرد وزارت جهاد کشاورزی به عنوان نهاد تصمیم‌گیرنده در این زمینه می‌تواند تأثیر بسزایی در آینده صنعت کشاروزی‌مان داشته باشد. از این رو با توجه به ماه‌های پایانی فعالیت دولت یازدهم، جام‌جم برای بررسی شیوه عملکرد این وزارتخانه گفت‌وگویی با مهران برادران نصیری مدیر بخش کشاورزی مرکز پژوهش‌های مجلس داشته که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۱۰۰۰۷۱۴

در مجموع عملکرد وزارت جهاد کشاورزی را طی دولت یازدهم چطور ارزیابی می‌کنید؟

عملکرد وزارت جهاد کشاورزی طی دولت یازدهم از نظر کلی جهت مثبت داشته است چون برای پاسخ علمی و اصولی به این پرسش یا باید با عملکرد همین بخش در سال‌های گذشته یا در قیاس با دیگر بخش‌های اقتصادی آن را بسنجیم. اما این که بگوییم تمام اهداف و نیازها به شکل صد در صد حاصل شده باشد خیر.

براساس آمار و اطلاعات، بخش کشاورزی همچنان عاملی در رشد اقتصادی کشورمان بوده، آیا این جایگاه درحال حاضر هم حفظ شده است؟

در سال‌های گذشته، بخش کشاورزی همواره به عنوان مطمئن‌ترین و قابل اتکاءترین بخش برای رشد اقتصادی ایران شناخته شده و به نوعی رشد اقتصادی ایران مدیون این بخش بوده است. اما پس از اجرای برجام و حذف برخی تحریم‌ها، فروش نفت افزایش یافت و کشاورزی جایگاه خود را به نفت داد، ولی همچنان نقش بی‌بدیل در اقتصاد غیر نفتی کشور دارد. به عنوان مثال طی دو سال اخیر، رشد بخش کشاورزی تقریبا 5 درصد بوده است درحالی که صنعت و خدمات رشد بسیار کمتری داشته‌اند.

برخی کارشناسان معتقدند سیاستگذاری‌های منطقی دولت توانسته در دوره‌ای کشاورزی را توسعه دهد و خود وزارتخانه به تنهایی تاثیرگذار نبوده است. نظر شما در این باره چیست؟

به طور کلی در اداره سازمان‌ها و نهادهای دولتی یا وزارتخانه‌ها زنجیره‌ای از عوامل و سیاستگذاری‌های همزمان می‌تواند تاثیرگذار باشد و نقش سیاستگذاری در رشد یا رکود بسیار موثر است. به عنوان مثال چند سال پیش در تولید شکر دچار بحران شدیم چون به‌واسطه کاهش شدید تعرفه واردات بی‌رویه محصول، تولید داخل را با چالش جدی مواجه کرده بود؛ اما پس از مدتی شاهد رونق تولید و کاهش واردات شدیم که با بررسی دقیق می‌بینیم سیاستگذاری صحیح در این صنعت باعث این رویداد شده است. بنابراین اگر بخواهیم بگوییم فقط وزارت جهادکشاورزی تعیین‌کننده است، درست نیست، بلکه باید این‌گونه بیان کنیم که شناسایی نقاط ضعف و قوت و برنامه‌ریزی اصولی این وزارتخانه در چارچوب اختیارات قانونی آن، با همکاری و همسویی دیگر دستگاه‌ها نتیجه مثبت را سبب خواهد شد.

فکر نمی‌کنید همین امتیاز بخش کشاورزی باعث شده در دوران کارشکنی‌های غرب علیه اقتصاد ایران و تحریم‌های خصمانه، کمترین آسیب را متحمل شود؟

دقیقا این امتیاز بخش کشاورزی است که باید مسئولان مدنظر داشته باشند. به دلیل این که وابستگی بسیار کمی به منابع ارزی و دنیای خارج از مرزهای کشورمان دارد، می‌تواند یکی از نمادهای اصلی اقتصاد مقاومتی در توسعه و سرمایه‌گذاری باشد. این صنعت متکی به دانش، منابع و توانمندی‌های داخلی است.

برسیم به بحث صادرات محصولات کشاورزی و اهمیت آن در ایجاد منافع اقتصادی برای تولید‌کنندگان، آیا در زمینه صادرات موفق عمل شده است؟

در بخش صادرات محصولات کشاورزی آنچنان که باید نتوانسته‌ایم موفق عمل کنیم البته این نکته، به کل صادرات
غیر نفتی ما مربوط بوده نه این که فقط در بخش کشاورزی مشکل داشته‌ایم. بنابراین باید برای کل صادرات غیر نفتی، تامین زیرساخت‌های مورد نیاز را درنظر داشته باشیم؛ چون این مشکلات در بخش کشاورزی بیشتر از دیگر بخش‌ها خودنمایی خواهد کرد. به عنوان مثال در یک سال اخیر بازار صادراتی روسیه به روی تولیدات کشاورزی ما باز شد؛ اما دستاورد مناسبی از این بازار بزرگ نداشتیم؛ چون برنامه‌ریزی تولید با شناسه کالا و قابل رهگیری و همچنین تولید مناسب بازارها انجام نشد. درباره بازار روسیه مشخصا توضیح می‌دهم که دیگر بازارها را هم بتوانیم با چنین ویژگی‌هایی متصور شویم. در این بازار یک توزیع‌کننده عمده به بازار ایران مراجعه و اعلام می‌کند مثلا یکصد هزار تن مرغ با استانداردهای مشخص، حجم مشخص در ایام سال و قابل رهگیری در زنجیره تولید نیاز دارد؛ آیا ما چنین شرکتی داریم که این حجم مرغ را به این خریدار ارائه کند؟ اغلب صادر‌کنندگان با خرید از مرغداری‌ها حداکثر توان ارسال تعداد چند کامیون گوشت مرغ بدون درنظر گرفتن نیازهای خریدار را دارند. منظور از شناسه این است که از ابتدای تولید جوجه، تا کشتار و بسته‌بندی تک‌تک مراحل قابل رصد و بررسی باشد تا در صورت بروز مشکل بتوان معضل را شناسایی کرد.

به نظر شما این موارد و ناتوانی در دریافت سهم بازار، به دلیل پراکندگی تولید در کشورمان نیست؟

یکی از موارد چنین است. اجازه دهید دوباره به مثال قبلی بازگردم؛ مثلا ترکیه در مجموع تقریبا به اندازه ایران تولید گوشت مرغ دارد، ولی در سال چند صد هزار تن گوشت مرغ به روسیه صادر می‌کند درحالی که ما توفیقی نداشته‌ایم. دلیل این است که ما تعداد بسیار زیادی تولید‌کننده پراکنده با ظرفیت‌های محدود و بدون ساماندهی در قالب زنجیره تولید و تامین داریم. بنابراین موفقیت نداریم. در ترکیه چند کمپانی یا برند تولید‌کننده در این بخش‌ با داشتن کل زنجیره وجود دارد و با توجه به قراردادی که با خریدار خارجی دارند، به ساماندهی تولید اقدام می‌کنند و براساس استاندارد مورد قرارداد خود محصول تولید و متناسب با بازار داخلی و خارجی عرضه می‌کنند و این موفقیت، مدیون چرخه تولید محصول با شناسه و استاندارد است. درحالی که در ایران ساماندهی وجود ندارد و نمی‌توانیم آنچنان که باید، در بازارهای بین‌المللی موفق عمل کنیم.

آیا این نقیصه در برنامه ششم مورد توجه قرار گرفته است؟

بله؛ در برنامه ششم توسعه این مشکل از سوی نمایندگان محترم کاملا شناسایی و برای آن حکم قانونی در نظر گرفته شده است. بنابراین می‌توان به برنامه‌ریزی برای تکمیل زنجیره تولید و شناسه‌دار کردن محصولات کشاورزی کشور امیدوار بود.

یکی از مشکلات دولت طی دوره‌های گذشته، اعلام قیمت خریدهای تضمینی و پرداخت مطالبات بوده است. شما در این زمینه چه نظری دارید و تأثیر این رویه در تولید را چه می‌دانید؟

درباره اعلام نرخ خریدهای تضمینی، باید ابتدا به قوانین موجود در این زمینه و اجرای آنها توجه داشته باشیم . ضروری است دولت براساس آنها حرکت کند و اگر تصمیم به انجام خرید تضمینی ندارد باید زیرساخت‌های ارائه محصولات در بورس و شرایط اجرای سیاست‌ قیمت تضمینی را فراهم کند. درحالی که عملکرد خرید تضمینی مثلا گندم و تاخیر در پرداخت‌های آن بیانگر ضعف در اجرای این قوانین است که در میان مدت بروز چنین مشکلاتی در عملکرد تولید‌کنندگان نیز تأثیرگذار است و مشکلاتی را برای تولید ایجاد خواهد کرد.

به نظر شما این مشکلات به مسائل اقتصادی و کمبود منابع دولتی مربوط بوده است؟

فکر می‌کنم مشکل اصلی منابع مالی ناکافی دولت بوده که باعث اجرای ناقص قانون شده و خریدهای تضمینی با چنین چالشی مواجه شده است.

درباره تأخیر و عدم انجام تعهدات دولت در برنامه ششم، آیا برنامه‌ریزی شده است؟

در برنامه ششم توسعه قرار براین است که اگر دولت به گفته‌های خود عمل نکرد، باید جبران خسارت و تولید‌کننده را با این شیوه حمایت کند. تاکید درباره جبران خسارت کشاورزان بیانگر آن است که این‌گونه تاخیرها یا عدم انجام تعهدهای دولت می‌تواند تأثیر مستقیم بر عملکرد تولید کشاورزان داشته باشد. به این دلیل که کشاورزان با منابعی که دارند نه تنها معیشت، بلکه کشت بعدی خود را باید برنامه‌ریزی کنند. البته نباید فراموش کنیم مشکل فقط اصلاح قانون نیست، بلکه درباره اجرایی شدن آن نیز باید دقت و اراده جدی وجود داشته باشد.

به طور کلی شما موافق خرید تضمینی با این شیوه هستید؟

خیر؛ این شیوه منابع را به طور صحیح دست تولید‌کننده نمی‌رساند و برای دولت نیز هزینه بیشتری ایجاد می‌کند و مشکلاتی را فراهم می‌کند که آثار آن در تولید خودنمایی می‌کند. بنابراین لازم است سیاست‌های بهتر و کارآمدتری داشته باشیم.

لطفا در این زمینه توضیح بیشتری بدهید.

شیوه کنونی باعث می‌شود دولت در تمام محصولات دخالت کرده و تعادل و توازن موجود را برهم بزند. اشکال این نوع دخالت در بازار، این است که سیگنال‌های طبیعی مورد نیاز بازار به منظور تنظیم خود به خودی بازار دستکاری شده و اشتباه ارسال می‌شود به این ترتیب واکنش بازار و تولید‌کننده به هیچ عنوان مناسب نیست. شاهد مثال آن، نوسان تولید برخی محصولات کشاورزی بویژه در محصولات سبزی و صیفی است که در نهایت علاوه بر افزایش ضایعات می‌تواند عاملی در هدر رفت منابع نیز باشد. دربخش کشاورزی حمایت دولت را نیاز دارد، اما این حمایت باید اصولی باشد که مستقیم به تولید‌کننده کمک کند.

بهترین نوع حمایت از نظر شما چیست؟

من اعتقاد دارم بهترین گزینه حمایت از کشاورزان قیمت تضمینی است. به این صورت که محصولات باید در بورس ارائه شوند و مابه‌التفاوت قیمت فروخته شده و قیمت تعیین شده دولت مستقیم به خود تولید‌کننده پرداخت شود. به این ترتیب تولید‌کننده بهره‌مند خواهد شد. البته اجرای این سیاست نیز الزاماتی دارد که باید فراهم شود.

تنظیم بازار، یکی از وظایف وزارت جهاد کشاورزی است. نظر شما در این زمینه چیست؟

مشکل تنظیم بازار، تقریبا همیشگی بوده است. به این صورت که تنظیم بازار دو طرف دارد که یکی تولید‌کننده و یکی به مصرف‌کننده مربوط است. با این شیوه اغلب به این رویه بسنده می‌کنیم که وقتی قیمت‌ها ارزان باشد، بگوییم ممنونیم از این رویه اما در مقابل وقتی قیمت‌ها روبه صعود حرکت کرد، به دنبال استفاده از شیوه‌های ضربتی هستیم که بعضا تولید را با مشکل و چالش مواجه می‌کند. در این زمینه باید درنظر داشته باشیم تولید‌کنندگان هم همان مردم هستند، بنابراین باید قیمت‌ها به گونه‌ای تنظیم شوند که هم تولید‌کننده حمایت شود و هم مصرف‌کننده مشکلات اقتصادی را تجربه نکند. مشکل اصلی اینجاست که همیشه به دنبال ‌راه‌حل آسان هستیم مثلا قیمت‌ها را مقایسه می‌کنیم و وقتی دیدیم قیمت فلان کالا خارج از مرزها ارزان‌تر از داخل بود، با کم توجهی به تولید و تولید‌کننده، سریع به تهیه و واردات کالاها اقدام می‌کنیم. اما در نقطه مقابل، وقتی می‌بینیم انبوه تولید در برخی محصولات دیده می‌شود؛ حداکثر سیاست خرید و خروج از گردونه بازار را دنبال می‌کنیم که گاه معدوم شدن و فساد کالاها را تجربه خواهیم کرد. این تنظیم بازار شیوه‌ای غیراصولی و اقتصادی است.

پیشنهاد شما در این بخش چیست؟

من اعتقاد دارم باید عمیق‌تر در این بخش وارد شویم چون سیاست تنظیم بازار مثل حرکت کردن روی طناب است، باید آمار دقیق داشته باشیم به این ترتیب که به اندازه بازار تولید کنیم یعنی آنچه نیاز داریم، آنچه توان ذخیره‌سازی داریم و آنچه توان صادراتی داریم را درنظر داشته باشیم و براساس آن برنامه‌ریزی کرده و منابع را هزینه کنیم. این شیوه به ما امکان می‌دهد مشوق‌ها و جریمه‌ها را به گونه‌ای تنظیم کنیم که تولید‌کننده براساس برنامه و نیازی که اعلام شده و به عبارت دیگر رعایت الگوی کشت عمل کرده و برنامه‌ریزی کند.

عماد عزتی

اقتصاد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها