گفت‌وگو با هدایت هاشمی که برای «افسانه ببر» سنگ‌تمام گذاشت

21 نقش در یک تئاتر

هدایت هاشمی برای اهالی تئاتر، بازیگری برجسته و صاحب سبک و تفکر است. لازم است یک بار پای صحبت با او بنشینید تا اشرافش بر جهان هنرهای نمایشی به شما ثابت شود. هاشمی که البته در سینما و تلویزیون هم بازیگری جاافتاده و شناخته‏شده است، در سی‏وپنجمین جشنواره بین‏المللی تئاتر فجر، تک‏بازیگر نمایش «افسانه ببر» به کارگردانی هادی عامل بود؛ نمایشی کمدی در یک پرده، که تماشاگرش را بارها می‏خنداند و در نهایت هم راضی به خانه می‏فرستد. اجرای شنبه‏شب این نمایش در سالن سایه تئاتر شهر، با شوخی‏های بداهه هدایت هاشمی با تماشاگران، هیات داوران، و علی مرادخانی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در سالن حاضر بود، همراه شد تا تماشاگر علاوه بر متن داریوفو، به افزونه‏های هاشمی به متن این نمایش نیز یک دل سیر بخندند.
کد خبر: ۹۹۶۵۸۰
21 نقش در یک تئاتر

این روزها سر هدایت هاشمی حسابی شلوغ است و از چند روز دیگر نیز در نمایش «حرفه‏ای» که رضا کیانیان قرار است روی صحنه ببرد، حاضر خواهد بود.

با او پس از اجرای پرتحرک «افسانه ببر» در جشنواره تئاتر فجر به گفت‏وگو نشستیم.

داریو فو، سال گذشته درگذشت؛ نمایشنامه‏نویسی که حالا در این دوره از جشنواره در نمایشی از متن او بازی می‏کنید. به نظر شما، با مرگ فو، جهان هنرهای نمایشی چه چیزی را از دست داده؟

داریو فو، منتقد صریح و خلاق جهان خودش بود. از مهم‏ترین نویسندگانی که با تجهیز به نگاهی انتقادی، خلاقیت را به جهان نمایش آوردند. بنابراین وقتی او را از دست داده‏ایم، مهم‏ترین نماینده این نگاه صریح و بی‏محابا منتقدانه را از دست داده‏ایم. دقت داشته باشیم که آکادمی نوبل هم وقتی جایزه‏اش را به داریو فو اهدا کرد، در دلایل این انتخاب به صراحت در نقد اجتماعی و سیاسی و رویکرد برجسته او به نمایش انتقادی تک‏پرده‏ای اشاره کرده بود.

نمایش‏هایی که براساس متن‏های داریو فو در ایران اجرا می‏شود، همیشه پرتماشاگر است؛ مثلاً «همه دزدها نیستند» از او سال 1392 در شیراز روی صحنه رفت و پرتماشاگرترین نمایش آن سال لقب گرفت. پس از تجربه اجرای عمومی و حالا اجرا در قالب جشنواره فجر، فکر می‏کنید این اتفاق برای «افسانه ببر» هم افتاده است؟

مسلما «افسانه ببر» پرتماشاگرترین نمایش تک‏پرسوناژ سال‏های اخیر بوده است. البته این را من نمی‏گویم، تئاتر باران و لابی تئاتر شهر هم گواه این ادعا هستند. متن داریو فو از طرفی به خاطر صراحت مثالزدنی‏اش و نیز به دلیل قرابت با مناسبات اجتماعی حال حاضر کشور ما، همیشه مورد استقبال قرار می‏گیرد.

ابتدای نمایش از آشنایی با تئاتر شرق می‏گویید و روایتی دارید از این‏که «افسانه ببر» را در حوالی پکن روی صحنه دیده‏اید. این تک‏گویی، طوری اجرا می‏شود که گویی شما، یعنی هدایت هاشمی، پیش از شروع نمایش، توضیحی درباره نحوه آشنایی خودتان با این‏گونه نمایش‏ها ارائه می‏دهید، در حالی که همین توضیح، چنانچه آگاهم کردید، ابتدای متن داریو فو در «افسانه ببر» هست. شما چطور با تئاتر شرق به صورت کلی و با تک‏گویی مبتنی بر تمهیداتِ نقالی چینی مشخصا آشنا شدید؟

بخشی از آشنایی من با نمایش در شرق، مربوط به سال‏های دانشجویی است. بخش دیگری هم به مطالعات خودم در این باره مربوط می‏شود. اما درباره «افسانه ببر» و مشخصا این شیوه تک‏گویی چینی، باید بگویم به مطالعات و تحقیقات وسیع هادی عامل به عنوان کارگردان باید اشاره کرد. راهنمایی‏های او با توجه به اشرافش بر تئاتر شرق، بسیار راهگشا بود.

آیا استندآپ‏کمدی می‏تواند مرزی باریک با یک نمایش کمدی تک‏پرسوناژ و تک‏پرده‏ای داشته باشد یا شما از اساس این دو را از هم جدا می‏دانید؟

به نظرم مرزشان باریک نیست. استندآپ‏کمدی صرفا به بازگویی اتفاقات و رویدادهای شخصی مشغول است، در حالی که یک کمدی تک‏پرسوناژ تک‏پرده‏ای لزوماً چنین نیست و بسیار فراتر از این می‏رود. در همین «افسانه ببر» من به‌عنوان تک‏بازیگر نمایش، 21پرسوناژ را بازی می‏کنم. مهم‏ترین تفاوت‏ها را در نمایش‏های تک‏پرسوناژ انتقادی داریو فو و آنتوان چخوف می‏توانید پیدا کنید.

بازی در قالب 21شخصیت که دوتای آنها هم ببر هستند! باعث شده، این نمایش پر از حرکت باشد. این روزها کمتر نمایشی را با این همه جنب و جوش روی صحنه می‏بینیم. دلیلش را در چه می‏بینید؟ بازیگران نسل جدید به لحاظ بیان و بدن دچار مشکل‏اند؟

البته خب، علاقه‏مندی‏ها مختلف است و شاید گرایش‏ها طی مدتی عوض شود و مدام در حال تغییر باشد. هر چند من در این مدت هم بازی‏های پرتحرکی دیده‏ام. خودم چنین نمایشی را ترجیح می‏دهم، شاید به این دلیل که از ابتدا بیان و بدن تدریس کرده‏ام، حالا هم این قدر افت و خیز دارم.

در این مدت که با اهالی تئاتر درباره جشنواره صحبت کرده‏ایم، دو نگاه غالب را می‏توانیم رصد کنیم: نخست نظرگاهی که معتقد است نمایش‏ها باید برای بار اول در جشنواره به نمایش دربیایند و موضع دوم که با ارائه نمایش‏هایی که پیش از این به‌صورت عمومی اجرا شده‏اند، موافق است. موضع اول معتقد است آثار جشنواره باید تازگی داشته باشد و دومی بر این باور است که نمایش‏ها در این صورت به دور از شتابزدگی در جشنواره حاضر می‏شوند. شما با کدام‏یک از این مواضع احساس نزدیکی دارید؟

من طرفدار تولید هستم. وقتی نهادهای دولتی، بودجه‏های معمول را قطع می‏کنند، طبعا با کاهش تولید مواجیهم. با جشنواره‏ای مواجهیم که نمایش‏های اجرارفته را دوباره اجرا می‏کند. ما در جوانی‏مان در همین جشنواره تئاتر فجر، بالیدیم چون حمایت از تولید، نگاه مسلط حاکم بر تئاتر بود. هم‏نسلان من، محصول همین اصلاحات جشنواره‏ای هستند. اما کاش روند حمایت از تولید ادامه می‏یافت. ما این فرصت را از جوانان گرفته‏ایم.

صابر محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها