جام‌جم دلایل بیکاری پیشکسوتان بازیگری را بررسی می‌کند

از یاد رفتگان سینما

بدیهی است بازیگران پیشکسوتی که سال‌ها برای مردم خاطره‌آفرینی کردند همیشه در ذهن‌ها خواهند ماند و هیچ‌گاه فراموش نمی‌شوند، اما چه اتفاقی باعث می‌شود بیشتر آنها در دوران پیری خانه‌نشین یا افسرده شوند؟ چه چیزی باعث می‌شود آنها که در این عرصه موسفید کرده‌اند، امروز به دشواری گذران زندگی کنند و از پس هزینه‌های معاش خود بسختی برآیند؟ آیا آنها واقعا دستمزد بالایی طلب می‌کنند؟ آیا میزان دستمزدی که طلب می‌کنند،خارج از عرف و تجربه‌های یک عمرشان است؟ یا این‌که تهیه‌کنندگان و کارگردانان ترجیح می‌دهند به‌دنبال کسانی از دوستان و آشنایان خودشان باشند که نصف همین دستمزد را بدهند و در عوض روی ستاره‌هایی سرمایه‌گذاری کنند که باعث فروش فیلمشان می‌شوند؟
کد خبر: ۹۳۷۰۶۰

اگر به این موارد فکر کنیم از خودمان می‌پرسیم مشکل از کجاست؟ از فیلمنامه‌هایی که در آن جایی برای کاراکترهای پدربزرگ و مادربزرگ وجود ندارد یا از ترس تهیه‌کنندگانی که تصور می‌کنند فیلم‌ها با چنین مضامینی نمی‌فروشند و سرمایه‌شان برنمی‌گردد؟ اگر سن‌تان به دهه 60 بخورد حتما فیلم «خواستگاری» را یادتان می‌آید. همان فیلمی که پیرمردی (با بازی زنده‌یاد هادی اسلامی) با داشتن چند نوه و فرزند، عاشق زن مسنی می‌شود که (ثریا قاسمی) همسایه روبه‌رویی خانه پسرش است. مرد تصمیم می‌گیرد با او ازدواج کند و... ما که آن سال‌ها بچه بودیم، اما شنیده‌ایم که در آن روزها چه فروشی کرد و هنوز که هنوز است وقتی تلویزیون آن را بازپخش می‌کند با وجود تغییر سلیقه مردم از آن استقبال می‌شود.

مردم در این روزهایی که خندیدن سخت شده هم با دیدن کش‌و‌قوس‌های رسیدن این پیرزن و پیرمرد به هم، می‌خندند و به قول معروف حالشان خوب می‌شود. این حال خوب یعنی جامعه هنوز طالب این‌گونه فیلم‌هاست.

پس چرا دیگر ردی از آنها در سینما دیده نمی‌شود؟چرا کسی به یاد این هنرمندانی که بعضا از دادن کرایه خانه‌شان هم عاجزند، نیست؟ نمی‌دانم شاید بعضی مسئولان عادت کرده‌اند وقتی حال هنرمندی بد می‌شود، سراغش می‌روند. یا وقتی کارد به استخوانش رسیده و جایی حرفی زده که برایشان گران تمام می‌شود! در این صورت قطعا چند نفر از مدیران به دیدار آن هنرمند می‌روند و کمک‌هایی می‌کنند که معمولا پاسخگوی نیازهای روزمره او هم نیست و اگر آن هنرمند به‌علت کهولت سن هزینه درمان هم نداشته باشد که دیگر با شرایط دشوارتری هم روبه‌روست. جام‌جم برای بررسی علل بیکاری این پیشکسوتان سراغ دو بازیگر شناخته شده و یک فیلمنامه‌نویس رفته و نظر آنها را در این مورد جویا شده که در ادامه می‌خوانید:

با حقوق بازنشستگی زندگی می‌کنم

شیرین یزدان‌بخش معروف به خاله شیرین سینما که در جشنواره فجر سال گذشته نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای بازی در فیلم «ابد و یک روز» شد در این باره گفت: من خودم را جزو پیشکسوتان هنرمند نمی‌دانم. چون سال‌ها کارمند دولت بودم و تازه پنج شش سال است که فیلم بازی می‌کنم اما به هر حال هر انسانی پیری و ناتوانی دارد. انصاف نیست فیلمسازها برای ایفای نقش سالخورده‌ها دنبال چهره‌های کمتر دیده‌شده‌ای (مثل خود من) بگردند و کسانی را‌ که سال‌ها بازیگری کرده‌اند، کنار بگذارند. او اظهار کرد: کسی که تمام عمر و جوانی اش را در این راه گذاشته، الان باید چه کار کند؟ هزینه زندگی‌اش را از کجا باید تامین کند؟ اگر نقشی هم برایشان نیست، حداقل امکاناتی برایشان فراهم کنند که مستمری ثابتی بگیرند، بیمه‌ای داشته باشند و طوری نباشد که نگران اجاره خانه‌شان باشند. من که خودم زندگی‌ام را بر مبنای حقوق بازنشستگی‌ام می‌گردانم. چون اطمینانی به درآمد بازیگری نیست. یک روز شما را می‌خواهند یک روز نه!

جامعه فقط از جوان‌ها تشکیل نشده

جمشید مشایخی استاد و بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر، تلویزیون و دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر است. او با گلایه از وضعیت معیشت بازیگرانی که عمری را در این راه گذاشته‌اند، گفت: یک سناریو برگرفته از جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم. در هر جامعه پیر، جوان، زن، مرد و در واقع همه کنار هم زندگی می‌کنند. بنابراین در یک سناریو هم باید نقش تمام این اشخاص در هر رده سنی و موقعیتی که هستند به شایستگی لحاظ شود. جامعه که فقط از جوان‌ها تشکیل نشده! البته من می‌بینم در فیلم‌ها یا سریال‌های تلویزیونی بعضا نقش‌های مربوط به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها وجود دارد، اما این نقش‌ها را فیلمسازان اغلب به دوست و آشناهای خودشان محول می‌کنند و اصلا هم توجه نمی‌کنند که اینها چطور و با چه کیفیتی بازی می‌کنند!

او ادامه داد: الان دو انجمن بازیگری فعال داریم که در یکی از آنها مسئولیتی دارم و در واقع خدمتگزاری دوستان را می‌کنم. آنجا دوستان بازیگری دارم که هنوز هم توان بازی دارند، اما از وجودشان استفاده نمی‌شود! حالا این‌که در این اوضاع اقتصادی این دوستان چطور زندگی می‌کنند، بماند!

فیلمنامه رضا عطارانی نداری!

پیمان عباسی، فیلمنامه‌نویس مطرح سینما و تلویزیون که آثاری چون «پرتقال خونی»، «توفیق اجباری» و... را در کارنامه کاری‌اش دارد در پاسخ به علل بیکاری هنرمندان کهنه‌کار توضیح داد: مجموعه‌ای از عوامل دست به دست هم داده که پیشکسوتان بازیگر ما الان بیکار یا کم کار باشند. اولین نکته ضعیف بودن بدنه اقتصادی سینماست. همین موضوع باعث شده قدرت ریسک تهیه‌کننده‌ها پایین بیاید و آنها را به سمت متدهای تجربه شده سوق بدهند. به عنوان مثال، اگر رضا عطاران در فیلمی فروش می‌کند به من ده‌ها تلفن می‌زنند که فیلمنامه رضا عطارانی نداری! بعد که می‌پرسم منظورت چیست، جواب می‌دهند یعنی فیلمنامه‌ای که رضا رضایت بدهد در آن بازی کند! قطعا در چنین ورطه تکراری برخی بازیگرها پرکار و به قول معروف گران می‌شوند و برخی از پیشکسوتانی که نان و نمک این کار را سال‌ها خورده‌اند، بیکار در خانه‌هایشان می‌نشینند.

او اظهار کرد: نکته دیگر حجم عظیم علاقه‌مندان به سینما در همه رشته‌ها (بازیگری، صدابرداری، فیلمبرداری و...) هستند که همه ساله از موسسات و دانشکده‌های سینمایی فارغ‌التحصیل می‌شوند و به هر ترتیبی که هست، می‌خواهند در این عرصه حضور داشته باشند. به هر ترتیب یعنی حقوق نمی‌خواهند، برای نقش گرفتن پول می‌دهند و... همین می‌شود که جا برای پیشکسوت‌ها یا خیلی از بازیگرهای دیگر تنگ می‌شود.

نویسنده سریال «مسیر انحرافی» تاکید کرد: به نظرم مدیران محترم تلویزیون با بودجه‌ای که دارند، می‌توانند در مورد این مساله کمک‌رسان باشند. مثلا یک سریال طولانی، شکیل و مفرح در فضایی مانند خانه سالمندان بسازند و از این بازیگران کم کار استفاده کنند، چراکه سینما نمی‌تواند در این مورد خیلی مفید باشد. چون یک‌سوم مبلغ فروش فیلم به تهیه‌کننده برمی‌گردد و بقیه خرج پخش، سینمادار، تبلیغات و... می‌شود و اساسا مسائل سینما را سرمایه‌داران خصوصی تعیین می‌کنند. بنابراین آنها ترجیح می‌دهند هزینه‌هایشان را طوری خرج کنند که فیلمشان در گیشه بفروشد.

ساناز قنبری

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها