در گستره نیازهای بشری، مهم‌ترین نیاز انسان، نیاز به محبت کردن و مورد محبت واقع شدن است و تامین این مهم، در دوران نوجوانی و جوانی به بالاترین حد و درجه اهمیت می‌رسد و رابطه با جنس مخالف یکی از طرق انتخابی فرزندان برای تامین نیاز احساسی ـ عاطفی است.
کد خبر: ۸۸۳۷۳۴
والدین و‌دوستی‌های ‌نوجوانان

به گزارش جام جم آنلاین، دختران و پسران جوان در قالب دوستی، رابطه ای نسبتا صمیمانه، گرم و گاه پنهانی با یکدیگر برقرار می‌کنند و از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل‌کردن هدیه یا برقرار ساختن ارتباط تلفنی و ... سرخوش می‌شوند.

در سال‌های اخیر، گسترش پدیده معاشرت و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج در بین جوانان، به‌عنوان یک واقعیت اجتماعی نوظهور، نه تنها موجب نگرانی والدین شده است بلکه پایه‌های خانواده سالم را که هسته ای از تشکیلات اجتماع است ‌متزلزل کرده است.

طولانی‌تر شدن دوره نوجوانی و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باعث بالا رفتن سن ازدواج و تمایل نداشتن جوانان به تشکیل خانواده شده است، البته نمی‌توان از نقش و تاثیر دنیای ارتباطات در شیوع این معضل بسادگی عبور کرد.

در یک دهه قبل، جوانان در کوی و برزن با‌ هم آشنا می‌شدند اما حالا کافی است با عضویت در یکی از شبکه‌های اجتماعی، در مدت زمان اندکی که شاید به ثانیه‌ای هم ختم نشود، با یکدیگر آشنا شوند و دل به هم بازند.

در باب بازار داغ دوستی و ازدواج، سخن بسیار است اما مهم‌ترین آنها نتایج تحقیقات متعدد و تجارب بالینی روان شناسان در مراکز مشاوره است که نشان می‌دهد فقط درصد اندکی از ارتباطاتی که قبل از ازدواج در میان دختران و پسران وجود دارد به ازدواج منجر می‌شود، معمولا عاقبت اکثریت این نوع روابط، بی‌سروسامان بوده و با گذشت زمان به جدایی ختم می‌شود.

شکست‌های عاطفی و آسیب‌های متعاقب آن، نه‌تنها بر دل جوان همچون دشنه‌ای خواهد نشست بلکه والدین را هم مجبور به دیدن روزهای تلخی خواهد کرد که جگرگوشه‌شان، در خلوتی عزلت گزیند و بر غم هجران و فراق بگرید، اگر چه گاهی نیز درد، درمان‌ناپذیر است و عمر یک جوان را به بهای ارزان لحظه‌ای از بی‌فکری خواهد فروخت.

خانواده همواره، به‌عنوان یکی از ساز و کار‌های اساسی جامعه‌پذیری، در انتقال ارزش‌ها، باورها و نگرش‌های اجتماعی به نسل‌های جدید و جوان مورد توجه است چه بسا نحوه برخورد و عملکرد والدین با فرزندان، نقش بسیار مهم و بسزایی در شکل‌گیری اخلاق، منش، روحیات و فرهنگ آنها دارد و برهمین اساس است که کارشناسان روان‌شناسی ریشه همه اعمال و فعالیت‌های نوجوانان و جوانان را در نوع عملکرد والدین‌شان می‌بینند.

عکس‌العمل والدین با مساله دوستی

خانواده‌های ایرانی از برقراری رابطه‌ دوستی با جنس مخالف، نه تنها استقبال نمی‌کنند بلکه بروز این اتفاق را بسیار ناخوشایند قلمداد می‌کنند.

هیچ پدر ایرانی دوست ندارد از رابطه دختر 15ـ14 ساله خود با پسری مطلع شود ‌یا هیچ مادر ایرانی دوست ندارد متوجه شود پسر 16ساله اش با دختری رابطه‌ غیرعرفی دارد.

دوستی با جنس مخالف از نظر خانواده‌های ایرانی، هنوز مساله‌ای مطرود ‌است، اما اختلاف نظر با نوجوانانی که می‌گویند: «این ارتباط، یک ارتباط ساده ومعمولی است مانند ارتباط با یک همجنس» باعث شده نسبت به این مساله احساس درماندگی و استیصال کنند.

در مواجهه با واقعه دوستی‌های دوران نوجوانی و جوانی، معمولا والدین به سه شیوه مشخص رفتار می‌کنند: یک دسته از پدر و مادرها بسیار سرسختند و وقتی با این موضوع روبه‌رو می‌شوند.

بدون بررسی علت به وجود آمدن آن، سریعا وارد عمل شده و با اعمال محدودیت‌های شدید و مجازات سنگین، درصدد رفع آن بر می‌آیند و معمولا نیز از ابزار رعب و ترس استفاده می‌کنند.

برخی از این والدین به نتیجه دلخواه می‌رسند و عده ای خیر. البته باید توجه داشت اغلب در مقابل والدینی که این هیبت را ایجاد کرده، رفتار نوجوان به‌طور موقت خاموش می‌شود.

اما باور و فکر او همچنان مشغول بوده و ممکن است از جاهای دیگری سر برآورد، گرچه گاهی نیز منجر به اتفاقات ناخوشایندتری شده و نوجوان را تا مرز آسیب‌های جدی پیش می‌برد.

دسته دوم والدینی هستند که در شرایط موجود کاملا تسلیم می‌شوند و همگام با این اندیشه «چون هرگز نمی‌توانیم جلوی این مساله را بگیریم، مصلحت بر این است به ظاهر همراهی داشته باشیم تا حداقل تحت نظر خودمان این رابطه انجام شود» حرکت می‌کنند.

بی‌تردید این روش مواجهه هم سرانجام به جایی می‌رسد که خانواده گرفتار شده و والدین دیگر نمی‌توانند بر آن کنترل داشته باشند، چه بسا حتی ممکن است فرزندان جسارت را به حد اعلی برسانند و خانواده را مسئول ارتباطات خود بدانند زیرا آنها اجازه دوستی را تائید کرده‌اند.

اما دسته سوم از والدین سعی می‌کنند به خودشان بقبولانند واقعیت جامعه امروز همین است، چه بخواهند چه نخواهند، باید خود را آماده این اتفاقات کنند.

اگرچه در باطن به این امر معترضند و از ناتوانی در هدایت این مسیر، احساس استیصال و ناامیدی می‌کنند.

البته والدین هوشمند و بادرایتی نیز داریم که خیلی خوب توانسته‌اند از ابتدا این مساله را کنترل و پیشگیری کنند یا به‌طور اصولی با شیطنت‌های فرزندانشان مواجه شوند‌ و اینها والدین موفق جامعه ما هستند.

از دوستی‌های ساده تا دلبستگی‌های عمیق

معمولا دختران و پسران جوان صرفا به لحاظ برقراری یک رابطه عاطفی و صمیمانه، شروع به ارتباط می‌کنند، اما ادامه این رابطه و ‌کنترل نکردن آن، موجب دلبستگی‌های کاذب و تمناهای نابجایی می‌شود که گاه عرضه جسم‌ها نیز به ارزانی میسر می‌شود.

اندک نیستند دختران جوان نادمی‌ که به هوای عشق و وصال معشوق، تن به تن نامحرمی‌داده‌اند که هرگز گمان بد به محبت و علاقه راستین‌شان نمی‌بردند.

برای مقابله با عشق‌های آتشین دوروزه نوجوانان و پرهیز از مصائب متعاقب آن، والدین نقش مهمی‌دارند؛ بر پدرو مادرها واجب است این مطلب علمی‌را تفهیم نوجوانان و جوانانشان کنند که:

«عشق یک مفهوم زیباست که باید در زمان و فرصت مساعد به فرد مناسب ابراز شود و بی‌تردید رابطه جنسی، آخرین مرتبه ابراز عشق و محبت است.

رابطه جنسی یک رابطه شریف انسانی است که در فضای سالم، قابل احترام است. در واقع در عمق رابطه جنسی، اعتماد و احترام نهفته است.

عشق واقعی را باید در سه رکن اساسی و تعادل میان آنها جستجو کرد: در بعد اول شهوت و میل است، بعد دوم آن صمیمیت (ارتباطی که بتوان با کسی حرف دل را زد و از همنشینی و معاشرت با وی، احساس رضایت و لذت داشت) و در بعد سوم، تعهد (پذیرش مسئولیت رابطه و تلاش برای حفظ پایداری آن)».

متاسفانه در عشق‌های نوجوانی، تعادل میان این سه بعد کم است و نمی‌توان انتظار داشت که نوجوان به عشق سالم و متعادل دست یابد.

از سوی دیگر، بسیاری از عشق‌های خیابانی و یا مجازی، فاقد بعد اصلی یعنی «تعهد» است. نوجوانان برخلاف بزرگسالان، قدرت ترمیم و خلاصی از شکست عاطفی را ندارند و پایان قصه عاطفی‌شان را پایان همه چیز تصور می‌کنند.

بی‌شک از زبان جوانان شنیده‌اید که می‌گویند: «عشق اول، چیز دیگریست»، و این دقیقا به آن معناست که کیفیت رابطه تجربه شده، چیز متفاوتی است که گاهی اوقات به شکل مرضی، موجب دلتنگی نیز می‌شود. مراقب باشید فرزندتان در دام عشق اول گرفتار نیاید.

وظیفه اصلی آموزش جنسی را برعهده بگیرید

اغلب نوجوانان در سنین دوازده ـ سیزده سالگی، به‌دلیل تغییرات هورمونی و بیداری غریزه جنسی نسبت به جنس مخالف مشغولیت ذهنی بسیار پیدا می‌کنند.

معمولا نوجوانان فقط به هدف ارضای حس کنجکاوی و دانستن این مطلب که جنس مخالف آنها چگونه افرادی هستند وسوسه برقراری ارتباط دارند.

حال اگر در چنین شرایطی، اطلاعات درستی به آنها داده نشود، نوجوان در جهت کاهش عطش درونی و دریافت پاسخ سوالاتش مجبور می‌شود به دوستان و اطرافیانی متوسل شود که گاه ناآگاه‌تر از او هستند.

اطلاعات غلط دوستان، سایت‌ها ‌یا دوستی‌های خطرناک با جنس مخالف، گاه نوجوان را تا ناکجاآبادی پیش می‌راند که برگشت از آن مسیر، امکان‌ناپذیر می‌شود.

خانواده باید پاسخگوی سوالات جنسی فرزندانشان باشد. ارائه نشدن آموزش صحیح والدین به فرزندان در مورد جنس مخالف، یکی از عمده ترین مشکلات خانواده ایرانی در مواجهه با دوران نوجوانی و تلاطمات روحی و اخلاقی وابسته به آن است.

بر والدین واجب است در این خصوص با فرزندانشان به گفت‌وگو بنشیند و به آنها توضیح دهند که در بلوغ چه منتظرشان است و این همان فرصتی است که والدین می‌توانند با توسل بر آن، به فرزندشان یادآور شوند که اگر با چیز جدیدی مواجه شدند ‌یا اگر سوالاتی داشتند، از تغییرات جسمی ‌گرفته تا گرایشات، احساسات و تمایلات، بدون خجالت از آنها پرسش کنند و بی‌گمان، چه فضایی امن تر از خود پدر و مادر، در چنین جو صمیمانه و دوستانه است که والدین با آسودگی‌خاطر می‌توانند مطالب آموزشی را با توجه به چارچوب‌ها و خط قرمزهای خانوادگی و فرهنگی و از همه مهم‌تر صلاحدید خود، در ذهن فرزندانشان جا بیندازند.

اگر والدین به فرزندشان توضیح دهند و او را تفهیم کنند که چرا معتقد به فلان موضوع هستند یا ضوابطی که قبول دارند چیست، بی‌تردید آسان‌تر می‌توانند آنها را کنترل و حمایت کنند، چه بسا بسیاری از توصیه‌های رفتاری ما به دختران و پسران، برای کنترل انگیزه‌های جنسی است.

در خیابان بلند نخند، لباس این مدلی نپوش، طرز نشستن و حرف زدنت با حیا و متانت باشد و... این یعنی اولا شأن و کرامت انسانی‌ات را حفظ کن و ثانیا مواظب پیام‌های غلطی که به آدم‌های اطرافت می‌دهی، باش تا موجب جذب افراد نادرست به سمت خودت نشوی!

دل به حرف‌های عاشقانه دهید

ارتباط و ابراز علاقه قبل از ازدواج، بدون نظارت والدین، قطعا مسائل و مشکلاتی را ایجاد می‌کند که جوان ممکن است سالیان سال، تاوان اشتباهات خود را پس دهد، بنابراین کنترل و نظارت پدر و مادر بر این روابط مهم است.

چه بسا آگاهی والدین می‌تواند مانع از شرایط جبران‌ناپذیری شود که گاه راه برگشتی برای آنها وجود ندارد.

اگر شرایط تربیتی مناسب و اعتماد در خانواده برقرار باشد، فرزندان می‌توانند خانواده و بخصوص مادر را از این ارتباط آگاه کنند.

بی تردید والدین می‌توانند به طرقی شایسته ،در همان ابتدای شروع رابطه، جلوی توسعه آن را بگیرند ‌یا با مشخص کردن خط قرمزها از پیامدهای ناگوار اجتناب کنند.

گرچه گاهی حرکت بر مدار هیجان جوان، کار پدر و مادر را سخت می‌کند، اما باید پذیرفت که نمی‌شود جلوی این رابطه‌ها را گرفت، نمی‌توان تلفن و اینترنت را جمع‌آوری کرد.

اما می‌شود پا به پای احساس فرزند قدم برداشت و با نفوذ در اعماق سخنان و عواطف شان و با به دست گرفتن سکان ذهن و روان‌شان، کشتی مسیر زندگی جوان را به سلامت و منفعت پیش راند.

والدین، هر دو گوش به زنگ باشند

متاسفانه روابطی که از طریق ایمیل، چت و موبایل بین دختر و پسر انجام می‌گیرد، در سایه بی‌اطلاعی و نبود‌ ‌نظارت و کنترل والدین است.

معمولا بیش از 95 درصد این ارتباطات در خفاست. آگاهی والدین نسبت به ارتباط، از سوی والدین دختر باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

پدر و مادر، هردو ‌باید از چگونگی و کیفیت رابطه آگاهی داشته باشند. متاسفانه بسیاری از مادران، از سر مهر نابجای مادرانه، باوجود اطلاع از رابطه‌های نامتعارف فرزندشان، آن را از پدر پنهان نگاه می‌دارند.

چه بسا این رفتار بسیار ناشایست، عواقب تلخی را به همراه دارد که دود آن معمولا چشم همان مادر مهربان را پر اشک می‌کند.

نسرین دهخوارقانی / مشاور خانواده

ضمیمه چاردیواری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها