پیام‌های خودتان را به شماره 300011219 پیامک بزنید تا در صفحه پیامک‌های چاردیواری منتشر شوند
کد خبر: ۸۷۱۱۷۱

علیرضا ماهری: عجب شعری چه اشعارش فخیم است/ شبی آش و شبی دیگر حلیم است/ نه تصویری، بدیع اصلاً، که شاعر/ فقط دیوان بی‌روحش حجیم است.

سید امیرحسین کلانتر هاشمی از شوشتر: ما پیرو نور، نور خورشیدیم/ از نور سپید جرعه‌ای نوشیدیم/ ترسی نه اگر غبار می‌آید/ عمری‌ست لباس ابر پوشیدیم.

منیره مرادی فرسا از همدان: تب آغوش باز کرده به روی غصه‌هایم. سایه‌ها تنهایی‌ام را می‌رقصند، می‌بلعند این خواب آشفته را کابوس‌های نیمه‌شب‌هایم. کجایی تو که ببینی بذر اندوه در دلم به گیاه نشسته. فریاد بی‌اثر است. این لحظه‌ها هوسناک و شوم شدند. گریه بی‌اختیار می‌بارد. ماجرای خیال‌انگیز من فریاد بی‌اثر است.

آنا صالحی از تویسرکان: سلامی به بلندی کوه الوند، به بزرگی ایران‌زمین، به شما و همه کسانی که چاردیواری می‌خونند، باهاش آشپزی می‌کنند، جدولش رو حل می‌کنند و روز دوشنبه که می‌شه به عشق خریدن و خوندن چاردیواری از خونه بیرون می‌روند. من سال است که هر روز جام‌جم می‌خرم. ضمیمه‌های زیادی داشته اما چاردیواری از همه بهتر بوده. من دلم می‌خواد همه شادی‌ها و سلامتی‌ها و موفقیت‌ها و همه چیزهای خوب دنیا برای همه مردم دنیا از هر دین و نژاد و هر دیاری باشه. به امید چنان روزهایی.

قنبر یوسفی لاویج از آمل: خوشا آلودگی‌های فراوان/ دلیل خوب تعطیلی در ایران/ خداوندا به آمل هم ببخشش/ نکن آن را فقط از آن تهران.

بدون نام: لطفاً طرز پخت انواع آش و پلو و انواع خوراک را توضیح دهید.

پورحسین از خوی: می‌دونی وقتی واسه‌ت پیام نمی‌دم یعنی چی؟ یعنی پیامی در حد مرامت ندارم بامرام.

بدون نام: کجا رفتی پاسخگو جان؟ تنهای تنها شدم. دیگه جز خدا هیچ‌کس رو ندارم که دردام رو بهش بگم. کاش بودی.

مهران از مراغه: وقتی به کسی می‌گوییم برایمان مهم است باید تا آخرین نفس برای رسیدن به سعادت و خوش‌بختی‌اش تلاش کنیم.

آمانج وفایی از کردستان: دلم امشب در حسرت نور، با ستاره و مهتاب سخنی بس دراز دارد. آسمان مملو از مهمان، خانه دل شوق یاران، در سرش سودای پرواز دارد. کوی آرام آرامش جان، فکر فردا پایان امشب. جوی احساس جریان دارد. دل آکنده از شور و غوغا، در تمنای نور حیات، تا صبح فردا غصه دارد.

شیوا بابادی از مسجد سلیمان: لطفاً درباره طرز درست کردن راحت‌الحلقوم در صفحه آشپزی بنویسید.

بدون نام: گاهی شکستن دل آن‌چنان غوغایی می‌کند که مغز استخوان‌هایت از ضجه زدن تکه‌تکه شدن دلت به گریه می‌آیند. با آن غرور سختی، رفته‌رفته غرور و سختی استخوان‌هایت به سستی می‌گراید و ناگهان فرومی‌ریزد. حال که به صدای ضجه‌های دلم گوش می‌دهم تازه می‌فهمم که این غوغا هر غرور و سختی را از پایی درمی‌آورد.

بدون نام: درباره بیماری وسواس فکری مطلب بنویسید چون من یک سالی می‌شه به این بیماری مبتلا شده‌ام.

ف‌ از اردبیل: زندگی من خیلی خوبه ولی بچه ندارم. 9 ساله‌ ازدواج کردم. هزینه آی‌وی‌اف هم که گرونه. لطفاً در مورد نازایی بیشتر مطلب بنویسید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها