گفت‌و‌گوی جام‌جم با حدیث فولادوند، بازیگر معمای شاه

نقش فوزیه هیجان‌زده‌ام کرد

نقدی بر فیلم «این سیب هم برای تو» ساخته سیروس الوند

کلاغ انتقام، کبوتر صلح می‌شود!

در دو سال اخیر در سینمای ملودرام اجتماعی چند فیلم درباره خیانت و انتقام ساخته شده‌ است؟ سینمای ایران در این ژانر به ایده‌های فراوانی دسترسی دارد، اما عمده فیلمنامه‌نویسان ما ترجیح می‌دهند بر موج سوار شوند.
کد خبر: ۸۶۵۴۳۶
کلاغ انتقام، کبوتر صلح می‌شود!

در حال حاضر مثلث خیانت و انتقام و ایثار برای یک روایت سینمایی مد شده است. بدبختی اینجاست که این اضلاع در یک روایت مغشوش سینمایی یک مثلث ناقص‌الخلقه را پدید می‌آورند.

فیلمنامه این سیب هم برای تو، نوشته سیروس الوند و نازنین فراهانی یک سناریوی لفاظ و بسیار کشدار از کار درآمده است.

الوند در مقام کارگردان فیلمنامه‌ای را به دست گرفته که خود خالق کمیت و کیفیتش بوده و داستانک‌ها را براساس گفتار چیدمان کرده است.

در واقع در این سیب هم برای تو تماشاگر فقط می‌شنود و چیز خاصی نمی‌بیند. حجم گفتارها مدام به سوی وی شلیک می‌شود و در همین خصوص بحران‌های نخ‌نما یکی پس از دیگری رونمایی می‌شود.

شایسته، مهرداد، کیان و بیتا شخصیت‌های اصلی فیلم سیروس الوند هستند. احتمالا قرار بوده جمع چهار نفره آنها با حضور یکی دو شخصیت دیگر مانند شاهین کامل شود.

اما داستانک‌های شخصیت‌های اصلی اینقدر بی‌پیرنگ از کار درآمده که دیگر وجود شخصیت‌های دیگر هیچ توجیهی ندارد.

در این سیب هم برای تو انگاره‌های عشق و ایثار و در لابه‌لای آن انتقام یا حداقل تهدید از سوی شخصیت‌ها روایت می‌گردد.

سیروس الوند ظاهری برای هر کدام از کاراکترهایش ساخته که هیچ کدام قابل باور نیست، چون اصلا ناقص خلق شده و روایت شده‌اند. رفتار‌های آنها معقول نیست و هرچه شده یا قرار است بشود با گفتار حل و فصل می‌شود.

کل ماجرای این سیب هم برای تو ابتدا به ساکن به خیانت نزدیک است. سپس مقوله انتقام مطرح می‌شود و در نهایت این ایثار است که اختتامیه‌ای است بر این داستانک‌های بی‌منطق است

و متاسفانه هیچ کدام از این انگاره‌ها نیز اساس درستی برای روایت ندارد و عناصر داستان در کل خالی از پیرنگ است.

فیلم الوند، نه جنگ و جدل و نه ایثار و وقار را در شخصیت‌هایش به درستی مطرح می‌کند. شخصیت‌های شایسته و مهرداد معلوم نیست با چه رمل و اسطرلابی عاشق هم شده و ازدواج کرده‌اند؟

اصلا تقابل و تشابه بیتا و شایسته قرار بوده چه چیزی را به تماشاگر منتقل کند؟ شایسته همسر مردی می‌شود که یک روده راست در شکمش نیست و پدر متمولش نیز با خیال آسوده نه‌تنها به این وصلت تن در می‌دهد که خود مشوق این دو است و در کمال ناباوری همین آقای کیان دقیقا خصوصیات اخلاقی و رذایل داماد آینده‌اش را می‌شناسد.

مهرداد، بیتا، مهرداد و شایسته در کنار کیان هر کدام می‌خواهند نقش‌هایی را بازی کنند که انگاره اجتماعی داشته باشند. غافل از این که در جامعه امروزی تماشاگر برای قصه‌های ثروتمندان تره هم خرد نمی‌کند.

حالا بگذریم از این که چرا پس از به زندان افتادن مهرداد؛ نه شایسته و کیان هیچ کدام تلاشی برای بیرون آوردن او انجام نمی‌دهند؟ یا بیتا که مثلا نماد انتقام در فیلم است یکباره به سمبل ایثار و وقار در داستان تبدیل می‌گردد.

او هر آنچه دارد مصروف این مهم می‌نماید تا از مهرداد و بقیه انتقام بگیرد، اما وقتی درمی‌یابد شایسته باردار است ناگهان به قدیس تبدیل می‌شود؛ روندی که هرگز قابل باور نیست.

باورپذیری در سینمای ملودرام اجتماعی و همذات‌پنداری با شخصیت‌های ماجرا، کلید اصلی و برگ برنده در این ژانر است.

این سیب هم برای تو متاسفانه هیچ کدام از این انگاره‌ها را ندارد که هیچ در پاره‌ای مواقع تبدیل به یک کمدی اجتماعی سرگردان می‌شود.

در واقع در حالی که فیلم هیچ تعلقی به سینمای کمدی خانوادگی ندارد، اما در لحظات بسیاری تماشاگران می‌توانند به روند پیگیری این فیلم بخندند.

سیروس الوند جدای از فیلمنامه دم دستی و کارگردانی متوسط، بازی‌های ضعیفی از بازیگران گرفته است.

البته وقتی فیلمنامه‌ای در کار نبوده و جایی برای رشد شخصیت‌ها فراهم نباشد چطور می‌شود کاراکترها را پرداخت کرد؟

بازی چنگیز جلیلوند در نقش کیان غلوآمیز، اما به هر حال گرم است، اما بقیه بازیگران نوع فیزیک حرکتی و بیان دیالوگ و گفتارشان بسیار تصنعی است.

سابقه سینمایی سیروس الوند در ساخت ملودرام اجتماعی قابل توجه و محترم است، اما این سیب هم برای تو حقیقتا اثری ضعیف در کارنامه سینمایی وی به حساب می‌آید.

ضمیمه قاب کوچک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها