عربستان عامل بی‌ثباتی منطقه؛ چرا؟

سرویس اطلاعاتی آلمان در گزارشی اعلام کرد: عربستان از سیاستی تنش‌زا و مداخله‌جویانه در کشورهای خاورمیانه پیروی می‌کند و تمام جنگ‌های خاورمیانه از سوی سعودی‌ها هدایت می‌شود و گروه‌های تروریستی با واسطه یا بی‌واسطه با سعودی‌ها ارتباط دارند.
کد خبر: ۸۶۲۰۲۱
عربستان عامل بی‌ثباتی منطقه؛ چرا؟

در این گزارش علت این سیاست، تغییر رویکرد سعودی‌ها توصیف و آمده است: رویکرد دیپلماتیک محتاطانه‌ اعضای پیر خانواده سلطنتی سعودی، جای خود را به سیاست مداخله‌جویانه‌ پرتحرک داده است.

گزارش سرویس اطلاعاتی آلمان انتشار و تائید آن چیزی است که در صحنه خاورمیانه جریان دارد و همگان شاهد آن هستند. حمایت از گروه‌های تروریستی سلفی و تکفیری در خاورمیانه، شمال آفریقا، قفقاز، آسیای مرکزی، شبه قاره هند، و کشورهای آسیایی و مداخله در بحرین، یمن، عراق، سوریه، و لبنان در سال‌های اخیر هسته سیاست خارجی عربستان را تشکیل داده است.

سعودی‌ها با این سیاست می‌کوشند روندهایی را که به زیان خود ارزیابی می‌کنند تحت‌تاثیر قرار داده به سمت دلخواه هدایت کنند. پرسش این است که این سیاست عربستان از کجا ناشی شده و از چه دغدغه‌هایی ریشه می‌گیرد؟ پاسخ این پرسش را با بررسی تحولات بین‌المللی، منطقه‌ای، و داخلی عربستان می‌توان یافت.

1ـ نظام سیاسی عربستان نظامی است بسته که توانمندی پاسخگویی به تقاضاهای گسترده و متنوع را ندارد. اما این کشور از نظر اجتماعی در حال دگرگونی است. نسل جدید آموزش دیده و مرتبط با جامعه جهانی از یک سو و ظهور گروه‌ها و اقشار اجتماعی که به شکل‌گیری و تقویت جریان‌های سیاسی ـ اجتماعی منجر شده از سوی دیگر، موجب مطرح شدن تقاضاهای متنوعی در جامعه بسته عربستان شده است. این تقاضاها که ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گسترده و متنوعی دارد، بعد از آغاز جنبش‌های اجتماعی و بیداری اسلامی در خاورمیانه قوت گرفت. نظام بسته قبیله‌ای و سنتی عربستان که توانایی پاسخگویی به این تقاضا‌ها را ندارد به‌شدت تحت‌فشار قرار دارد. در وضع موجود عربستان جامعه‌ای است در غلیان و جوشش با پوسته‌ای سخت.

حاکمان عربستان نگران آن هستند که این جوشش و غلیان دیر یا زود منجر به شکسته شدن این پوسته سخت شود. وضعیتی که سرنوشت حاکمان سعودی را در هاله‌ای از ابهام فرو برده است. از این‌رو می‌کوشند با ماجراجویی و موج‌آفرینی جریان‌های سیاسی و اجتماعی را از مسیری که می‌تواند برای نظام سیاسی آنها خطرساز باشد منحرف سازند.

عملیات‌های نظامی در خارج و مداخله‌های منطقه‌ای از این نظر که نمایشی از قدرت به حساب می‌آید و توجهات را به تهدیدهای بیرونی جلب می‌کند، می‌تواند این هدف سعودی‌ها را تامین کند.

2ـ تحولات منطقه‌ای در یک دهه گذشته تحت‌تاثیر جریان‌های اجتماعی در کشورهای عربی به سمتی بوده که موجب تغییر موازنه قدرت در منطقه به زیان سعودی‌ها شده است. این فرآیند نیز بعد از قدرت گرفتن جنبش‌های اجتماعی و بیداری اسلامی در خاورمیانه تقویت شد. عربستان از سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم همواره به عنوان حکومتی محافظه‌کار در پی حفظ وضع موجود بوده و از بروز هر گونه تغییر در نظم منطقه‌ای احساس ناامنی کرده و آن را تهدیدی برای خود دانسته است.

از این‌رو سعودی‌ها با سقوط دولت‌هایی که حضور آنها موازنه قدرت منطقه‌ای را حفظ می‌کرد به گونه‌ای که خطری را متوجه عربستان نسازد، احساس خطر کردند. سقوط صدام در عراق، مبارک در مصر، و صالح در یمن، و بی‌ثبات شدن برخی دولت‌ها مانند بحرین این احساس خطر و ناامنی را افزایش داد.

از این‌رو سعودی‌ها می‌کوشند با مداخله‌های خود فرآیند تغییر موازنه منطقه‌ای را به عقب برگردانند تا بر احساس ناامنی خود غلبه کنند.

3ـ از نظر بین‌المللی تحولات دهه اخیر به‌گونه‌ای بوده که سعودی‌ها احساس می‌کنند جایگاه و اهمیت خود را از دست داده‌اند. این احساس از زمانی آغاز شد که آمریکا و قدرت‌های اروپایی تحت‌فشار جریان‌های اجتماعی در کشورهای منطقه و به منظور کنترل و مدیریت این فشارها، در چارچوب طرح خاورمیانه بزرگ‌تر خواستار اصلاحات در کشورهای عربی شدند. سعودی‌ها اصلاحات را مترادف با متزلزل شدن پایه‌های سنتی قدرت خود دانستند و در مقابل این در خواست واکنش نشان دادند. اما سیاست قدرت‌های غربی در قبال تحولات مصر و سقوط مبارک آشکار کرد اگر تحولات اجتماعی و تقاضاهای داخلی قدرت بگیرد متحدان غربی حفظ منافع خود را در همراه شدن با تحولات می‌بینند نه حمایت از حکومت‌های سنتی به هر قیمت. مبارک که در آستانه سقوط به حمایت آمریکا چشم‌داشت ولی چنین حمایتی را دریافت نکرد، در عبارت معروفی گفت: «کسی که به امید دریافت لباس از آمریکایی‌ها بماند تا آخر عمر عریان می‌ماند.» این جمله معروف مبارک امروز در گوش سعودی‌ها زنگ می‌زند. آنها نگران آن هستند سیاست‌های آمریکا تغییر یابد و در موقع اضطرار لباسی که بناست آمریکا برای آنها بدوزد دوخته نشود. از این‌رو با ماجراجویی و مداخله‌های منطقه‌ای می‌کوشند نشان دهند همچنان بازیگری باثبات هستند که باید در منطقه به آنها اتکا شود.

رویکرد جدید عربستان و ماجراجویی‌های این کشور موجب دیده شدن این کشور می‌شود، اما به‌شدت با کلان روندها جاری در جهان، منطقه و در داخل عربستان تعارض دارد. از سوی دیگر ابزار و روشی که سعودی‌ها برای پیشبرد سیاست خود برگزیده‌اند (مانند مداخله نظامی، حمایت از تروریست‌ها و بمباران مردم و مراکز غیرنظامی) موجب بدبینی، بی‌اعتمادی، و بی‌اعتباری سعودی‌ها در عرصه بین‌المللی می‌شود. بنابراین نمی‌تواند در شرایط جدید از جوشش و غلیان درون پوسته سخت عربستان بکاهد، فرآیند تغییر موازنه منطقه‌ای را به عقب برگرداند، و اعتماد غربی‌ها را به حکومت سعودی‌ها به عنوان بازیگری باثبات و قابل اتکا جلب نماید. از این روست که اغلب ناظران بروز تغییرات بزرگ در عربستان را انتظار می‌کشند.

دکتر حاکم قاسمی

عضو هیات علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها