سفرنامه کربلای معلی ادیب الملک

بر در آستان آن عرش نشان بوسه زدم

عبدالعلی‌خان ادیب‌الملک، پسر ارشد میرزا علی‌خان حاجب‌الدوله و برادر محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه وزیر «وظایف و اوقاف» سفر خود به عتبات عالیات را 14 محرم 1273 از تهران آغاز کرد. ادیب الملک با گذر از شهرهای همدان، کرمانشاه و قصر‌شیرین به عراق وارد شده و به بغداد، کاظمین، سامرا، کربلا و نجف رفت. او در سفرنامه‌اش که آن را « دلیل الزائرین» نامیده، به شرح مشاهدات و تجربیات خود در این سفر و توصیف شهرها، مردمان و ابنیه پرداخته است.
کد خبر: ۸۵۰۲۹۰

«در روز سیم ماه ربیع الثانی در اول طلوع، به آرزوی زیارت جناب سیدالشهدا(ع)، رهسپار شدیم. به لب جسر کوچک رسیده، هر چهار نفر یک قران دادیم و گذشتیم. به قدر چهارصد نفر سرباز و چهار عراده توپ در آنجا بود. سبب توقف سربازها را در آنجا معلوم کردم، به جهت این بود که مبادا زوار، از راه دیگر، کربلا برود و آن وجه معین را ندهد، زیرا که از بالای جسر راهی است که کسی آب و جسر را نمی‌بیند و از این راه، نزدیک‌تر است.

از یک فرسنگ و نیم به کربلا مانده، نخلستان است و متصل، باغ و بستان. یک فرسنگی کربلای معلی پل سفید است و گذشتن از آنجا برای زوار، مایه امید. کربلا معلی قلعه محکمی دارد و درون آن به تخمین نیم فرسنگ است و مکان متوقفین از مجاور و مسافر، تنگ. آن قلعه را صد سال پیش از این آصف‌الدوله هندی کشیده و به تمنای دنیا و آخرت خود رسیده، شش دروازه دارد که یکی دروازه بغداد و یکی دروازه نجف و یکی دروازه خیمه‌گاه و یکی به دروازه حر مشهور است و یکی دروازه امام جعفر صادق(ع) و یکی باب‌الخان.

و از قرار تفصیل 9 حمام دارد: حمام قبله، حمام شیرین، حمام شور، حمام نواب، حمام حاجی حمزه، حمام میرزا حسن، حمام میرزا عبدالباقی و حمام تازه.

و شش نفر مجتهد معروف دارد: یکی حاجی میرزا علی‌نقی طباطبا و یکی شیخ محمد طاهر رشتی و یکی شیخ محمد حسین قزوینی و یکی حاجی میرزای محیط و یکی شیخ زین‌العابدین مازندرانی و یکی ملاآقای دربندی.

به قدر شش هزار خانه در کربلای معلی است و روی هم خانه را شانزده نفر برآورد کرده‌اند، که صدهزار جمعیت عرب و عجم است و به قدر چهارصد دکاکین دارد. صحن مبارک سیدالشهدا سلام الله علیه، شش در دارد: باب قبله، باب قاضی الحاجات، باب صحن کوچک، باب الصدر، باب سلطان و باب زینبیه. صحن مبارک، نود ذرع طول و هفتاد ذرع عرض دارد.

بالای سر مطهر منور جناب ابی‌عبدالله الحسین سلام الله علیه، مکانی است که عقب آن منتهی می‌شود به مسجد و قرآن‌ها و رحل‌ها گذاشته، هر کس میل می‌خواهد در آنجا قرآن می‌خواند و در سه وقت در آن جا نماز جماعت می‌کنند و هر کس در آن جا نماز می‌خواند مشهور به بالاسری است و از رواق، پنجره پولادی است که از رواق، نگاه به زیر قبه مبارکه می‌کند.

هر شب را می‌دیدم که صدای سینه زن از پشت پنجره می‌آید که چنان می‌نمود که به قدر سی چهل نفر در آن جا سینه می‌زند، ابدا ملتفت نبودم. یک شب دیدم که آوازی به علاوه سینه زدن، شخصی می‌خواند که به صدای اعراب و اعجام نمی‌ماند. بعد از زیارت به طرفه به آنجا رفتیم. دیدیم که یک شخص هندی به‌طوری حرکت می‌کند و سینه می‌زند که چنان می‌نماید که سی نفر سینه می‌زند و به قدر نیم ساعت که فاصله می‌شود، به زبان هندی شعری می‌خواند و باز مشغول می‌شود. چون تفحص کردم معلوم شد که سال‌هاست هر شب تا درب حرم باز است او را کار، این است و با حضرت در راز و نیاز است.

در ابتدا در آستان عرش نشان را بوسیده بر در، ایستاده دعای اذن خوانده، داخل آن بقعه مطهر شدم، دربرابر ضریح مبارک آن غریب تشنه‌کام و وحید مظلوم ایام و قبله انام، ایستاده به عجز و نیاز زیارت نمودم. به آستان ملک پاسبان، خسرو ناس، حضرت عباس، سلام الله علیه آمده، غبار درگاهش را به چشم ارادت کشیده و زمین بوسیده، دعای اذن خوانده، داخل بقعه مطهر منورش گردیدم.

بالجمله قتلگاه جای اشک و آه و ناله جانکاه است. نظر به این که رواق و بقعه مطهر را کرسی‌وار ساخته‌اند، چهار پله می‌خورد تا داخل قتلگاه می‌شود و الان بلاتشبیه مثل سرداب کوچکی است و جای قتلگاه، دورش محجر سنگ دارد و رویش دری دارد و چون تربت از آنجا پیش از اینها برداشته بودند، بسیار گود شده است و از قتلگاه که بیرون می‌آیی، قبر حبیب ابن مظاهر است که والده آقاخان، ضریح برنجی از برای وی ساخته و سعادت آن پیرمرد شهید آن قدر بوده است که ضریح وی در درب بقعه مطهر اتفاق افتاده که زوار در اول ورود و بیرون آمدن از حرم، آن پیرمرد با سعادت شهید را زیارت می‌کنند.

صحن مبارک حضرت عباس را مرحوم حاجی محمد حسین ساخته است و با تمام گنبد مبارک و دو منار کاشی را نیز او با کمال ارادت پرداخته است. صد قدم در صد قدم عرض و طول حرم مبارک است و پنج در دارد. در برابر ایوان چند درخت خرماست و مناره‌ها تخمینا هر یکی سی ذرع طول دارد و از ایوان که داخل رواق مطهر می‌شوی و ضریح مبارک، یکی از پولاد است و یکی از نقره و علم‌های بسیار در میان بقعه مطهر آویخته‌اند و اشک زوار در آن جا ریخته، چهلچراغی در پایین پای مبارک است. دور بالای سر، قرآن‌های بسیار بزرگ وقف نموده، گذاشته‌اند و زوار تلاوت می‌کنند و همه روزه در ایوان و رواق مبارک روضه‌خوانی می‌شود.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها