افسر جوان که منتظر همین جمله بود پاسخ داد: «زمان زیر عکس را نگاه کن. اینها از دوربینهای جادهای گرفته شده که به محل جنایت ختم میشود. ساعت و زمان پایین صفحه، نشان میدهد که تو قبل از جنایت در محل حضور داشتی و بعد از قتل آنجا را ترک کردهای. البته دلایل دیگر وجود دارد که اثبات میکند تو جنایت را مرتکب شده ای.» افسر جوان سکوت کرد و منتظر ماند. اما این انتظار زمان زیادی طول نکشید و کوروش به جنایتی که مرتکب شده بود اعتراف کرد.
رسیدگی به این پرونده با تماس یکی از اهالی روستایی در اطراف گرگان آغاز شد. مرد جوان از قتل یکی از اهالی خبر داده بود و پلیس با اعلام این خبر، راهی صحنه جنایت شده بودند. آنها با حضور در محل با جسد مرد میانسالی مواجه شدند که تحقیقات تیم پزشکی قانونی علت اولیه مرگ را شلیک گلوله نشان میداد.
شناسایی مقتول
شناسایی هویت قربانی، کار سختی نبود. چرا که اهالی محل او را به خوبی میشناختند. خسرو یکی از زمین داران روستا بود و تمامی اهالی او را میشناختند. در تحقیقات میدانی، تعدادی از اهالی روستا مدعی بودند که دو نفر را در حال فرار در زمینهای کشاورزی دیدهاند و احتمال میدهند این دو نفر جنایت را مرتکب شده باشد.
با بهدست آمدن این اطلاعات، مشخصات دو مرد جوان به تمام واحدهای گشت اعلام شد و دو مظنون این پرونده دستگیر شدند. اما آنها مدعی بودند در این جنایت نقشی نداشته و با دیدن جنازه، ترسیده و فرار کردهاند.
در حالی که دو مظنون پرونده منکر جنایت بودند، پرونده قتل کشاورز میانسال برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی استان گلستان قرار گرفت. با ورود تیم تحقیق اداره آگاهی استان گلستان، تحقیقات نشان میداد دو مظنون بازداشت شده در این جنایت نقشی ندارند و بلافاصله هر دو مرد جوان آزاد شدند.
دستگیری قاتل
در ادامه تحقیقات کارآگاهان دریافتند برادرزاده خسرو، با او اختلاف قدیمی بر سر زمین کشاورزی دارد و مدتهاست اهالی روستا شاهد درگیری آنها بودهاند. درحالی که کوروش، برادرزاده مقتول بهعنوان اصلیترین مظنون پرونده شناسایی شده بود، کارآگاهان به بررسی دوربینهای مداربسته مسیری پرداختند که به محل جنایت ختم میشد.
بازبینی دوربینها مدرکی بهدست کارآگاهان داد که شک آنها را به یقین تبدیل کرد. طبق زمانی که روی فیلم دوربینهای جادهای داشت، کوروش لحظاتی قبل از جنایت به طرف زمین کشاورزی رفته بود. دوربینها بازگشت او از زمین کشاورزی را نیز ثبت کرده بودند و زمان ثبت شده، با زمان وقوع جنایت مطابقت داشت.
اعتراف به قتل
با بهدست آمدن تصویر متهم و اطمینان از این موضوع که او در زمان قتل در آن محل حضور داشته، کارآگاهان جنایی با دریافت نیابت قضایی وارد خانه کوروش شدند. در بازرسی از خانه مرد جوان اسلحه شکاری به دست آمد که در آزمایشهای صورت گرفته توسط تیم تشخیص هویت، مشخص شد گلولهای که با آن خسرو به قتل رسیده است همان کالیبر با اسلحه کشف شده در خانه کوروش است. با به دست آمدن مدارک پلیسی ـ قضایی، کوروش بار دیگر در مقابل افسر پرونده قرار گرفت و به قتل عمویش اعتراف کرد.
«جنایت را من مرتکب شدم. همیشه باهم مشکل داشتیم و این اختلاف به خاطر زمین کشاورزی و مسائل مالی بود. اختلاف روزبه روز بیشتر میشد تا اینکه روز حادثه سوار موتورسیکلت به طرف زمینهای کشاورزیمان رفتم. همانجا عمویم را دیدم و دعوایمان شد و من از شدت عصبانیت با اسلحه شکاری که همراه داشتم به طرفش شلیک کردم.»
پسر جوان ادامه داد: «ناگهان عمویم روی زمین افتاد، ترسیده بودم. نمیدانستم چه کار باید انجام دهم. سوار موتورسیکلت شدم و آنجا را ترک کردم. بعد از فرار من دو نفر با جنازه عمویم روبهرو میشوند و آنها هم با دیدن جسد وحشت میکنند و پا به فرار میگذارند.
اهالی روستا آن دو نفر را هنگام فرار میبینند و تصور میکنند آنها عاملان قتل عمویم هستند. با اظهارات اشتباه اهالی روستا آن دو نفر به اتهام قتل بازداشت میشوند. وقتی خبر بازداشت آنها را شنیدم خیلی خوشحال شدم. با خودم گفتم خطر از بیخ گوشم رد شد.»
کوروش گفت: «بیشک با دستگیری آن دو نفر پلیس به جستوجویش ادامه نمیداد و من میتوانستم به زندگیام ادامه دهم. در این مدت چند بار عذابوجدان گرفتم که دو بیگناه به خاطر من بازداشت شدهاند، اما ترس از بازداشت و مرگ باعث شد حرفی نزنم. اما تصورم از این ماجرا اشتباه بود، چرا که باوجود اظهارات اهالی روستا، با تحقیقات صورت گرفته توسط کارآگاهان جنایی استان گلستان، تایید شد که دو جوان دستگیر شده در این جنایت نقش ندارند. چند روز پس از آزادی آن دو نفر به اتهام قتل بازداشت شدم. ابتدا نمیخواستم حرفی بزنم، با خودم تصور میکردم که با کتمان واقعیت من هم بیگناه شناخته میشوم و خیلی زود آزاد میشوم، اما اطلاعاتی که بهدست آمده بود، باعث شد تا واقعیت را برملا کنم.»
سرهنگ اکبری، رئیس پلیس آگاهی استان گلستان در رابطه با این خبر میگوید: «بهدنبال اعترافات پسر جوان او با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و تحقیقات ادامه دارد.»
هلیا نصرتی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: