خوب شدن زمان می‌برد

حتما برای شما هم اتفاق افتاده که یک روز تصمیم می‌گیرید ناگهان همه خصایل خوب را در زندگی خود عملی کنید. تصمیم می‌گیرید از فردا هر روز نماز خود را اول وقت بخوانید و نوافل را هم بجا بیاورید، تصمیم می‌گیرید هر روز یک جزء از قرآن را ختم کنید، تصمیم می‌گیرید هر روز 100 صفحه کتاب بخوانید و در کنار همه این کارها هر روز به کلاس آموزش زبان بروید و...
کد خبر: ۸۳۶۴۰۷
خوب شدن زمان می‌برد

ملال و استیصال

این وضع معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که انسان از وضع فعلی‌اش خسته می‌شود و احساس می‌کند نیاز به تغییر دارد. این که ما دست‌کم نزد وجدان خودمان بپذیریم نیازمند تغییر هستیم، پسندیده است. این نشان دهنده این است که ما دست‌کم به خودمان دروغ نمی‌گوییم و آماده تغییر هستیم.

اما آماده تغییر بودن و از تغییر استقبال‌کردن، شرط لازم تغییر است و نه شرط کافی. تصمیم به تغییر و تهیه یک فهرست از کارهای پسندیده می‌تواند باعث شود انسان برای چند روز، یک هفته، یک ماه یا در نهایت (هرچند بعید است) چند ماه خود را مجبور به انجام مجموعه‌ای از کارهای پسندیده کند، اما احتمالا این فرآیند ادامه پیدا نمی‌کند؛ چرا که ما می‌خواهیم برخی امور را بر خود تحمیل کنیم که از آنها لذت نمی‌بریم، بلکه آنها را کارهای خوبی می‌دانیم که باید انجامشان دهیم، آنها وظیفه هر انسانی است که می‌خواهد خوب زندگی کند!

عادت؛ پاسخ مسائل دشوار

برای این‌که کارهای خوب در زندگی ما ماندگار و پایا شود چه کنیم؟ چه کنیم که از انجام این کارها خسته نشویم؟ چه کنیم که همیشه به شکل راحت و آسوده، کارهای خوب را انجام دهیم؟ راه حل آن چندان دشوار نیست، ما باید به اهمیت مساله عادت توجه کنیم، آنچه یک کار را برای ما دشوار و کار دیگر را برای ما سهل می‌کند، چیزی نیست جز عادت. ما باید برخی عادت​ها را از زندگی خود حذف کنیم، اما این کار نیز یکباره میسر نیست، برای این کار نیز باید به شکل تدریجی پیش برویم. مهم‌ترین چیز این است که ما حذف یک عادت بد و ایجاد یک عادت خوب را از درون بخواهیم.

دعا و خواست درونی

دعا کردن می‌تواند نشانه خوبی برای این خواست درونی باشد. بهتر است از خداوند بخواهیم تغییری که مورد نظر داریم، در زندگی ما ایجاد شود، همین دعا و خواست درونی موجب می‌شود ناخودآگاه زندگی ما در همین مسیر قرار گیرد.

خرد کردن هدف‌های بزرگ

نکته بعد این که عادت‌های بد را یک به یک و به نوبت از زندگی‌مان حذف کنیم، نباید همه چیز را یکباره حذف و یکسری امور را یکباره ایجاد کرد. این انتظار زیادی است. ما می‌توانیم به تدریج یک خصلت ناپسند را از زندگی‌مان حذف کنیم. مثلا اگر تا دیروز با وجود اعتقاد به وجوب نماز، در به جا آوردن آن سستی می‌کردیم، نباید از امروز یکباره خود را مجبور به همه نمازهای نافله کنیم. ابتدا باید به نمازهای واجب اکتفا کنیم، لزومی هم ندارد هر نماز خود را به اندازه نیم ساعت طول دهیم به شکلی که همه مستحبات را بجا بیاوریم، بلکه در حد متعارف نماز واجبمان را بجا آوریم و به مرور و پس از این که روحمان با لذت نماز خو گرفت، در باب مستحبات نیز تامل کنیم.

درخصوص مسائل دیگر نیز وضع مشابه است. اگر تا دیروز فقط به زبان مادری صحبت می‌کردیم، نباید امروز یکباره تصمیم بگیریم همزمان تحصیل و فراگیری سه زبان مختلف را آغاز کنیم. باید به مرور به این مساله پاسخ دهیم که کدام زبان برای ما اهمیت بیشتری دارد و سپس تحصیل و یادگیری همان زبان را آغاز کنیم. سنگ بزرگ علامت نزدن است. این ضرب‌المثل را نباید به این معنا بدانیم که هیچ‌وقت نباید هدف بزرگی را در زندگی برای خود تعریف کنیم؛ بلکه این جمله وقتی معنای درستی پیدا می‌کند که بدانیم هدف را باید جزئی و خاص و با توجه به نیازمان تعیین کنیم و سپس در مسیر تحقق آن حرکت کنیم. خو پیدا کردن نفس ما با یک عادت جدید به زمان نیاز دارد. حتی اگر هدف بزرگی را در زندگی برای خود در نظر داریم، باید مراحل مختلفی را برای رسیدن به آن هدف تعیین کرده و به مرور هر مرحله را طی کنیم.

حسین برید

دین و زندگی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها