معمای پلیسی

کـورس مــرگ

دو مرد جوان سراسیمه خود را به نگهبانی باشگاه سوارکاری رسانده و از قتل هولناک میثم خبر دادند. مرد نگهبان همراه آنها به رختکن آمد و با جسد غرق در خون سوارکار جوان روبه‌رو شد. رختکن به هم ریخته و میثم با صورت روی زمین افتاده بود. نگهبان به اتاقش بازگشت و موضوع را به پلیس اطلاع داد.
کد خبر: ۸۰۷۱۳۸
کـورس مــرگ

سروان میری در حال تعمیر کولر بود که همسرش به پشت‌بام آمد و گوشی تلفن همراه را به او داد و گفت: از کلانتری تماس گرفته‌اند.

افسر کلانتری 29 بود و از قتل مرد جوانی در یک باشگاه سوارکاری در شمال تهران خبر داد. روز جمعه خیابان‌ها خلوت بود و سروان سریع به محل جنایت رسید.خودروهای پلیس و پزشکی قانونی مقابل در ساختمان سه طبقه باشگاه دیده می‌شدند. اطراف ساختمان پیست‌های اسب سواری بود. در گوشه‌ای از محوطه اسطبل قرار داشت.

سروان با راهنمایی سربازی وارد ساختمان شد. در طبقه اول و دوم چند اتاق رختکن و حمام بود. افسر کلانتری با مشاهده کارآگاه به سمت او آمد و پس از احترام نظامی گفت: مقتول مرد 28 ساله‌ای به نام میثم است که صبح زود برای اسب‌سواری به باشگاه آمده بود. او از قهرمانان این رشته است که هر هفته برای تمرین به اینجا می‌آمد. دو نفر از سوارکاران ساعت 11 جسد را پیدا کرده و موضوع را به نگهبان اطلاع داده بودند. نگهبان باشگاه هم ماجرا را به پلیس اطلاع داد.

سروان وارد رختکن شد. جسد مرد جوان در گوشه‌ای از اتاق روی زمین افتاده بود و زخمی عمیق پشت سرش دیده می‌شد. میثم لباس سوارکاری به تن داشت و آثار به هم ریختگی در اتاق دیده می‌شد که حکایت از درگیری مقتول با عامل جنایت داشت.

پزشک جنایی پس از معاینه جسد اعلام کرد، ضربه سختی به سر مقتول وارد شده که باعث قتل او شده است. قتل حدود ساعت 10 صبح رخ داده و آثار درگیری بر بدن مقتول دیده می‌شود.

سروان مشاهداتش را در دفترچه یادداشت کرد. کفش‌های مقتول در گوشه‌ای از اتاق بود، اما رد ماسه‌های پیست اسب‌سواری در کف اتاق دیده می‌شد .

کارآگاه پس از بررسی اتاق از افسر کلانتری خواست، دو سوارکاری که جسد را دیده بودند و نگهبان را برای تحقیق به دفتر باشگاه بیاورد.

اشکان نخستین فردی بود که بازجویی شد. او به کارآگاه گفت: ساعت 10 صبح به باشگاه آمدم و مشغول تمرین شدم. ظهر مهمان داشتم و باید زود برمی‌گشتم. میثم رقیب من در مسابقات بود و در پیست دیگری تمرین می‌کرد. حدود ساعت 12 اسب را به اسطبل برده و به سمت رختکن رفتم. در مقابل در احسان را دیدم که تازه به باشگاه آمده بود. همراه هم وارد ساختمان شده و با جسد میثم روبه‌رو شدیم.

مورد مشکوکی در محل ندیدید؟

موقع تمرین مردی را دیدم که اطراف ساختمان پرسه می‌زد و تا حالا او را در باشگاه ندیده بودم.

احسان هم در بازجویی‌ها گفت: ساعت 12 به باشگاه آمدم و با اشکان مقابل در ورودی رو به رو شدم. همراه هم وارد ساختمان شده و با جسد در رختکن روبه‌رو شدیم.نگهبان باشگاه هم گفت: میثم ساعت 7 صبح به باشگاه آمد. در اتاق نگهبانی بودم که دو سوارکار آمده و خبر از قتل دادند.

متوجه حضور فرد غریبه‌ای نشدید؟

نه. فقط اعضای باشگاه اجازه ورود دارند.

سروان پس از بررسی صحنه و اظهارات شاهدان، اشکان را به‌عنوان قاتل معرفی کرد.

اشکان وقتی همه دلایل را علیه خود دید، لب به اعتراف گشود و گفت: من و اشکان رقیب هم بودیم و تا زمانی که او در مسابقات بود، نمی‌توانستم به قهرمانی فکر کنم. بهترین راه برای رسیدن به قهرمانی حذف او بود. روز حادثه صورتم را پوشانده و فقط می‌خواستم کاری کنم که نتواند در مسابقات هفته آینده شرکت کند، اما او مقاومت کرد و مجبور به قتل شدم.

پاسخ معمای قتل در آپارتمان شماره 24:

سروان میری با توجه به سه دلیل زیر سعید را به‌عنوان قاتل معرفی کرد:

1ـ برخلاف ادعای قاتل در مورد تمیز کردن خانه، وسایل به هم ریخته بود.

2ـ زمان قتل با زمان حضور سعید در خانه یکی بود.

3ـ سعید از کجا می‌دانست کیف مقتول سرقت شده است؟

در مسابقه این هفته 1874 نفر از خوانندگان تپش شرکت کردند که 601 نفر پاسخ صحیح داده‌اند. از میان خوانندگانی که پاسخ صحیح داده‌اند خانم «نرگس خانی» از مشهد برنده اعلام می‌شود.

شما خواننده گرامی با اشاره به 2 دلیل کارآگاه برای اثبات قتل میثم می‌توانید در مسابقه معمای پلیسی شرکت کنید. پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.

وحید شکری / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها