سرنوشت محتوم: انقراض

حیات‌وحش ایران در مسیر انقراض

برخی گونه‌های جانوری کشور در خطر انقراض قرار دارد، این شرح حال حیات‌وحش کشور است به دور از هر گونه سیاه‌نمایی.
کد خبر: ۷۹۸۷۴۸
حیات‌وحش ایران در مسیر انقراض

نباید این واقعیت را انکار کرد که پرداختن به حیات‌وحش کشور تاکنون اولویت سازمان حفاظت محیط‌زیست نبوده، بنابراین اطلاع دقیقی از گونه‌های جانوری کشور در دست نیست. هرچند جمع‌آوری اطلاعات در این حوزه آسان نیست، اما تجربه ثابت می‌کند که در کشورمان اراده و مدیریت مناسبی برای حل این مشکل وجود ندارد، چون می‌توان به شرایط یوزپلنگ اشاره و اعتراف کرد با این‌که بیش از 10 سال از تلاش برای نجات این گونه در کشور می‌گذرد، اما هنوز آمار‌های متناقضی از جمعیت آن ارائه می‌شود، بنابراین پیش‌بینی این‌که تا چند سال آینده سرنوشت شیر ایرانی و ببرمازندران برای گونه‌های جانوری بیشتری تکرار شود، خیلی دور از ذهن نیست.

تاکنون1140 گونه جانوری اعم از پستاندار، پرنده، خزنده، دوزیست و ماهیان آب‌های داخلی در اکوسیستم‌های خشکی و آب‌های داخلی کشور شناسایی شده و این درحالی است که حدود 650 گونه ماهی نیز در آب‌هایی دریایی شناسایی شده‌اند. در این میان پستانداران‌197 گونه، پرندگان 535‌، خزندگان 227‌، دوزیستان 21 و ماهیان آب‌های داخلی160 گونه را به خود اختصاص می‌دهند. اما نکته اینجاست که نباید به گونه‌های متنوع جانوری کشور دل‌ خوش کرد، زیرا در سایه نبود اطلاعات از جمعیت این گونه‌ها نمی‌توان به حفظ این ذخایر با ارزش امیدوار بود.

هوشنگ ضیایی،کارشناس حیات‌‌وحش و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد در این باره به جام‌جم می‌گوید: به طور کلی می‌توان گفت نسل بیشتر گونه‌های جانوری کشور در خطر انقراض قرار دارد و بسیاری از گونه‌های جانوری قبل از شناسایی شدن منقرض می‌شوند.

ضیایی تصریح می‌کند: گونه‌های کوچک زیادی ممکن است منقرض شده باشند در حالی که ما هنوزآ نها را نشناخته‌ایم. برای نمونه در کتاب پستانداران ایران که 15 سال پیش منتشر شد 160 گونه پستاندار معرفی شد، اما با تحقیقات بیشتر اکنون تعداد آنها به 197 گونه رسیده است.

به گفته وی به دلیل سمپاشی بی‌رویه و تخریب زیستگاه‌ها بسیاری از حشرات و پروانه‌های کشور منقرض شده‌اند و از آنها اطلاعی در دست نیست.

درباره شرایط گونه‌های جانوری تقسیم‌بندی جهانی و ملی وجود دارد، در تقسیم‌بندی ملی حیات‌وحش به گونه‌های در معرض خطر انقراض مانند یوزپلنگ و گور خر ایرانی و گونه‌های حمایت شده مانند آهو و قوچ و میش تقسیم می‌شود. در این میان برخی گونه‌ها مانند آهوی کوهی در گروه جانوران آسیب‌پذیر قرار می‌گیرند‌، زیرا هرچند جمعیت آنها قابل قبول است، اما زیستگاه‌شان تخریب شده و چنانچه به آنها رسیدگی نشود در خطر انقراض قرار خواهند گرفت.

ضیایی درباره نحوه طبقه‌بندی گونه‌های جانوری در کشورمان عنوان می‌کند: به نظرم این تقسیم‌بندی مناسب نیست، زیرا گونه‌های در معرض خطر انقراض حمایت شده نیز هستند . این درحالی است که اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت (IUCN)نیز گونه‌های جانوری را براساس شرایط آنها طبقه‌بندی کرده است، ضیایی دراین باره توضیح می‌دهد:IUCN برای گونه‌های جانوری چند طبقه‌بندی دارد، ‌اما مهم‌ترین آنها شامل گونه‌هایی است که اطلاعاتی از آنها وجود ندارد، گونه‌هایی که منقرض شده‌اند و گونه‌هایی که در طبیعت منقرض شده، اما در اسارت وجود دارند.

هر سال اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت فهرستی را منتشر می‌کند که بر اساس آن می‌توان وضع حفاظتی گونه‌های جانوری را مشخص کرد. در این لیست که به فهرست سرخ معروف است نام 76 گونه جانوری کشور به چشم می‌خورد که در گروه‌های بحرانی، در معرض خطر انقراض و آسیب‌پذیر طبقه‌بندی شده اند.

نباید فراموش کرد که ‌ممکن است گونه‌ای در کشورمان شرایط مناسبی داشته باشد، اما در جهان به عنوان گونه‌ای که‌ در معرض خطر انقراض‌ قرار دارد، شناخته شود. برای نمونه می‌توان به حشره‌خوار شوش اشاره کرد، زیرا ‌هرچند جمعیت این گونه ممکن است در شوش فراوان باشد، اما در دنیا تعدادش اندک بوده و ممکن است به شکل ناگهانی و در اثر عواملی مانند سمپاشی منقرض شود‌.

افزون براین کنوانسیون تجارت بین‌المللی گونه‌های جانوری و گیاهی در معرض خطر انقراض(CITES) نیز گونه‌های جانوری را طبقه‌بندی کرده است، این کنوانسیون براحتی اجازه جا به جایی گونه‌ها و تجارت آنها را نداده و برای این کار 2 ضمیمه در نظر گرفته است، در ضمیمه اول این تقسیم‌بندی گونه‌هایی مانند یوزپلنگ یا گورخر ایرانی که بشدت در خطر انقراض قرار دارند جای گرفته و گونه‌هایی که در باغ وحش‌ها تکثیر می‌شوند در ضمیمه 2 این کنوانسیون طبقه‌بندی می‌شوند.

CITES در تمام کشورها نمایندگی دارد و با توجه به قوانین آن زمانی که تصمیم به انتقال گونه‌ای جانوری گرفته می‌شود نمایندگی‌های این کنوانسیون در کشور مبدا و مقصد باید برای این جا به جایی مجوز صادر کنند.

گونه‌های جانوری، تار و پود طبیعت

درباره اهمیت حفظ گونه‌های جانوری باید گفت حیات انسان مانند حلقه و زنجیره به طبیعت متصل است به بیان دیگر گونه‌های جانوری مانند تار و پود قالی هستند که محیط‌زیست را تشکیل می‌دهند همان‌طور که اگر تار یا پود آسیب ببیند قالی از بین می‌رود طبیعت نیز با حذف یکی از گونه‌های جانوری به شکل جدی آسیب خواهد دید.

برای نمونه می‌توان به نقش پلنگ در اکوسیستم اشاره کرد، گونه‌ای که با این‌که کمتر از دو ماه از آغاز سال 94 می‌گذرد،اما خبر کشف لاشه 9 قلاده پلنگ تاکنون گزارش شده است، این درحالی است که پلنگ کنترل‌کننده جمعیت حیوانات علفخواری مانند کل و بز است. پلنگ با شکار علفخوار‌هایی که مریض یا پیر شده‌اند شرایطی را به‌وجود می‌آورد که در آن گونه‌های باهوش و قوی‌تر مجال زندگی پیدا می‌کنند، این روند سبب می‌شود نسل بهتری از جانوران باقی بماند، این را باید نقش اصلی گونه‌هایی مانند پلنگ و یوزپلنگ دانست.

باید یادآور شد برخی کشورها نقش گونه‌هایی مانند گرگ را در طبیعت نادیده گرفته و نسل آنها را از بین بردند، در نتیجه جمعیت علفخواران در این مناطق به یک‌باره زیاد شد، اما این جمعیت زیاد نمی‌تواند دوام بیاورد، زیرا یک‌باره بیماری در چنین گله‌هایی شیوع پیدا کرده و به مرگ تمامی آنها منجر می‌شود. به همین دلیل باید تاکید کرد گونه‌هایی مانند پلنگ نقش زیادی در اقتصاد کشور دارند برای نمونه این روزها جمعیت پلنگ در برخی زیستگاه‌های کشور از بین رفته و به همین دلیل جمعیت گونه‌ای به نام تشی (بزرگ‌ترین جونده ایران) به قدری زیاد شده که به کشاورزان و باغداران آسیب می‌زنند.

ضیایی عنوان می‌کند: چون این گونه مدام باید در حال جویدن باشد به درختان آسیب می‌زند، اکنون این مساله در جنوب کشور و مناطقی مانند کرمان، جهرم بلوچستان بیداد می‌کند و باغداری و کشاورزی را با چالش رو‌به‌رو کرده به همین دلیل می‌توان گفت حذف گونه‌ای مانند پلنگ سالانه هزینه زیادی به کشاورزی کشور تحمیل خواهد کرد.

افزون براین که علفخواران مانند آهو، کل و بز و قوچ ومیش نیز نقش موثری در محیط‌زیست کشور دارند، اما برخلاف گذشته که جمعیت گله‌های آنها به 10 هزار راس می‌رسید، این روزها جمعیت گله‌های آنها به 20 راس رسیده است، این درحالی است که اگر جمعیت علفخواران حدود ۲۰۰ راس نیز باشد و حفاظت از آنها نیز به بهترین شکل انجام شود در مدت100 سال جمعیت آنها از بین خواهد رفت، زیرا درون‌آمیزی و تغییرات ژنتیکی سبب کاهش شدید زاد و ولد آنها می‌شود.

ضعف مدیریت

بی‌توجهی به محیط‌زیست و اهمیت حیات‌وحش در کشور سبب شده از بسیاری از گونه‌های جانوری آمار دقیقی وجود نداشته باشد برای نمونه حدود 10 سال است که سازمان حفاظت محیط‌زیست با همکاری سازمان‌های بین‌المللی برای نجات یوزپلنگ تلاش می‌کند، اما متاسفانه درباره جمعیت آن آمار ضد و نقیضی ارائه می‌شود.

ضیایی با بیان این‌که آمار‌برداری سخت است، بیان می‌کند: اما سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز پرسنل تحقیقاتی و اجرایی ندارد اکنون پرسنل حفاظتی محیط‌زیست کمتر از پرسنل قبل از انقلاب است، افزون بر این مراجع قضایی نیز به‌درستی به وظیفه خود عمل نمی‌کنند برای نمونه در مقابل شکارچیان غیر مجاز می‌گویند آنها حیوانی را کشته‌اند و نباید به آنها سخت گرفت، این دیدگاه سبب شده در دادگاه‌ها متخلف زودتراز محیط بان آزاد شود.

باید یاد آور شد در بیشتر زیستگاه‌های کشور مسئولان محیط‌زیست به شکل درست و عملی اقدام به آمار‌برداری از گونه‌های جانوری نمی‌کنند، آنها برای این‌که از خود سلب مسئولیت کنند هر سال به جای مطالعه و تحقیق حدود 5درصد آمار سال قبل استان خود را افزایش می‌دهند، این درحالی است که باید تاکید کرد آمار‌سازی صدمات غیرقابل جبرانی را به محیط‌زیست کشور وارد کرده است.

وی ادامه می‌دهد: سازمان محیط‌زیست باید توجه بیشتری به حیات‌وحش کند،زیرا مساله ریزگرد و آلودگی هوا بودجه این سازمان را می‌بلعد، نکته اینجاست که بودجه را باید برای حفظ دارایی‌هایمان هزینه کنیم، آلودگی هوا با اجرای درست قوانین بر طرف می‌شود، اما از دست رفتن گونه جانوری قابل جبران نیست.

محیط‌زیست جدی گرفته نمی‌شود

دلیل زیادی سبب بحرانی شدن شرایط محیط‌زیست کشور شده، اما عمده دلیل را می‌توان این دانست که در کشورمان محیط‌زیست به حال خود رها شده و به آن بها داده نمی‌شود، این درحالی است که محیط‌زیست زیر بنای اقتصاد کشور است، ضیایی در این باره خاطرنشان می‌کند: زمانی که مردم به محیط‌زیست توجه نداشته باشند مسئولان نیز نسبت به آن بی‌تفاوت بوده و بودجه و نیروی انسانی مناسبی برای آن در نظر نمی‌گیرند.

وی با اشاره به این‌که به طور کلی تخریب زیستگاه و شکار بی‌رویه عامل اصلی از بین رفتن حیات‌وحش است، ادامه می‌دهد: حدود یک میلیون قبضه اسلحه شکاری دست مردم و افرادی است که ارزشی برای محیط‌زیست قائل نبوده و فرهنگ حفاظت از آن را نیز ندارند.

افزون براین سیاست‌های اشتباه سبب شده در مناطق کویری دامداران چشمه‌ها را تصرف کرده و به حیات‌وحش اجازه ندهند برای آب خوردن به این مناطق نزدیک شوند، علاوه بر این معادن و جاده‌هایی زیادی بدون توجه در قلب زیستگاه‌ها احداث شده است.

در کنار رفع این مسائل باید روی فرهنگ‌سازی نیز سرمایه‌گذاری کرد، زیرا در کشورمان هنوز یک پارک وحش استاندارد وجود ندارد تا در آن کودکان با حیات‌وحش آشنا شده و به این شکل ارتباط عاطفی بین انسان و حیات‌وحش شکل بگیرد.

این در حالی است که وزارت علوم و آموزش و پرورش نیز باید برای حذف روایت‌ها و رفتارهایی که سبب ترس مردم از حیات‌وحش شده قدم بردارند، برای نمونه هنوز برخی والدین به بچه‌ها می‌گویند اگر کار بدی انجام دهند گرگ آنها را خواهد خورد یا ضرب‌المثل‌هایی مانند ترحم بر پلنگ تیز‌ دندان، ستم کاری بود بر گوسفندان هنوز شایع است، نباید فراموش کرد که این رفتار‌ها سبب می‌شود انسان نسبت به حیات‌وحش کینه و دشمنی پیدا کند.

مهدی آیینی / گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها