با وجود این، توجه کافی و بسنده نداشتن به استعداد افراد، ازجمله معضلاتی است که روند آموزش و پرورش حال حاضر ایران، چه در مراحل ابتدایی و چه در مراتب عالی با آن روبهرو است. این نقص آشکارتر از آن است که نیاز به توضیح اضافه داشته باشد. پذیرش دانشجویان در دانشگاهها آن هم تنها با توجه به رتبهای که در آزمونهای سراسری کسب میکنند و البته نبود آگاهی در میان بسیاری از برگزیدگان دانشگاهها نسبت به رشتهای که در آن برای ادامه تحصیل پذیرفته شدهاند، خود نشانی بر درستی این مدعاست.
اگرچه میتوان تقلید و الگوبرداری ناقص از روشهای آموزش غربی را عمده دلیل این غفلت برشمرد، اما به کار نبستن آن دسته از آموزههایی را که در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی ریشه دارد، نیز میتوان از جمله دلایل اصلی این عدم التفات پنداشت. زیرا نگاهی کوتاه به انبوه آثار به یادگار مانده از دورانهای مختلف تاریخ ایران و بویژه کتابهایی که در زمینههای اخلاق، آداب، تعلیم و تربیت و... نوشته شدهاند، نشان میدهد که دانشمندان ایران زمین توجه به ضرورت شناخت استعدادها را در زمره اصلیترین مقدمات آموزش و پرورش میدانستند. به عنوان نمونه، خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری به روشنی باور خود را در این زمینه مشخص کرده و با صراحت بیان داشته است که چون افراد دارای استعداد یکسان نیستند، در فرآیند آموزش و حتی واگذاری امور باید این نکته را مدنظر قرار داد که افراد با توجه به استعدادشان در چه زمینهای میتوانند موفقتر باشند. عبید زاکانی، نگارنده اخلاق الاشراف نیز این گونه میاندیشیده و بر آن عقیده بوده است که آموزش باید متناسب با استعداد باشد تا پرورش یابنده براساس آن دانش کسب کند.
شاعر شیرین سخن شیراز، سعدی نیز افراد را دارای گرایشهای فطری گوناگون دانسته و آن نوع آموزش را موثر شناخته است که متناسب با استعداد انجام پذیرد. حکایتی که سعدی از تربیت نیاموختن فرزند بیاستعداد یکی از وزیران در کتاب گلستان روایت کرده و همچنین قطعه شعری را که او در پایان این داستان سروده میتوان نمادی برجسته از وجود چنین عقیدهای در ذهن او محسوب داشت.
چون بود اصل گوهری قابل / تربیت را در او اثر باشد
هیچ صیقل نکو نداند کرد / آهنی را که بدگهر باشد
جلالالدین دوانی، اندیشمند سرشناس و نویسنده کتاب مشهور اخلاق جلالی، هم در این زمینه همانند دیگر اندیشمندان تاریخ ایران میاندیشیده است. به عقیده او، توجه به استعدادهای خدادادی در روند تربیت دارای بالاترین درجه اهمیت است و بیتوجهی به آن آموزش را بیفایده میکند.
سیاستمدار مقتدر و دانشمند پرآوازه روزگار مغول، خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی، هم نهتنها در عرصه نظر به این نکته توجه داشت، بلکه در پهنه عمل نیز تلاش میکرد به بهترین وجه استعدادها را بیابد تا واجدان آنها را به نیکوترین شیوه آموزش دهد. گفتنی است، براساس آنچه در برخی مکاتبات خواجه رشیدالدین آمده است، در مجتمع آموزشی عظیم ربع رشیدی که وی در تبریز بنیان نهاده بود، تفکیک و تقسیم دانشجویان براساس استعداد آنان انجام میپذیرفت.
حقیقت آن است که در این جستار کوتاه بازبینی هر آنچه بزرگان علم و ادب ایران زمین در این باره گفتهاند، ممکن نیست، اما به عنوان سخن آخر میتوان گفت یاری گرفتن هوشمندانه از آنچه در این زمینه در فرهنگ کهن ایران ریشه دارد، همراه با بهرهگیری مدبرانه از روشهای آموزشی نوین نهتنها توسعه فرهنگ پژوهش و تولید دانش را آسانتر میکند، بلکه کار پرورش نیروی انسانی متخصص و کاردان مورد نیاز جامعه را نیز راحتتر میسازد.
دکتر امیر نعمتی لیمائی، پژوهشگر تاریخ ایران
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد