ازدواج از آن نوع مسائل مهمی است که در مورد آن نمی‌توان بی‌گدار به آب زد و برای انجام آن باید تمام جوانب ریز و درشت کار را سنجید. عده‌ای با توجه به این موضوع و بدون تکیه بر احساسات زودگذر و آنی و با اتکا به عقل و منطق از میان گزینه‌های پیش‌رو، بهترین را انتخاب می‌کنند.
کد خبر: ۷۹۰۹۰۱
تفاوت‌ها را پیش از ازدواج بهتر ببینیم

نقطه مقابل اینها افرادی هستند که با دیدن فردی، احساساتشان بشدت غلیان می‌کند و بدون در نظر گرفتن نقاط مشترک یا تفاوت‌های رفتاری فرد مورد نظرشان، زمین و آسمان را به هم می‌دوزند تا با او ازدواج کنند و برای تحقق آن به خیلی چیزها از جمله ارزش‌هایشان پشت می‌کنند، اما پس از ورود به زندگی مشترک و با متعادل شدن احساساتشان نسبت به یکدیگر، تازه متوجه تفاوت‌های اخلاقی یکدیگر می‌شوند. نسیم و علیرضا هم با عشقی پرشور زندگی‌شان را شروع کردند، اما پس از مدتی طعم تلخ تفاوت‌های رفتاری، آنها را به دادگاه خانواده کشاند.

عشق در یک نگاه

نسیم: «عشق در یک نگاه» جریان من و همسرم است. فقط یک‌بار همدیگر را در جشن عروسی یکی از اقوام‌مان دیدیم و از آن موقع خواب و خوراکمان شد ازدواج با هم. بجز علیرضا به مرد دیگری فکر نمی‌کردم. علیرضا هم مثل من بود و به خواستگاری‌ام آمد اما پدرم قبول نمی‌کرد، چون از لحاظ طبقاتی خیلی با هم فرق داشتیم. در آن لحظه به این چیزها فکر نمی‌کردم و با این‌که همه می‌گفتند شما به درد هم نمی‌خورید، کر بودم و کور و چیزی نمی‌شنیدم. از هر نظر که فکرش را کنید با هم فرق داشتیم. اما تمام اینها برایم بی‌معنی بود. با وجود مخالفت‌های شدید پدرم و این‌که اگر با علیرضا ازدواج کنم، دیگر دخترش نخواهم بود و هر مشکلی پیش بیاید خودم مسئول هستم و حق ندارم شکایتش را به خانواده‌ام بکنم، راهی خانه بخت شدم. سه ماه اول زندگی‌مان همه چیز خوب بود. انتظار داشتم علیرضا هم به پاس فداکاری‌ای که کرده‌ام، از من حمایت کند. اما پس از مدتی رفتارش عوض شد و یک روز در عین ناباوری گفت که از من خسته شده و برایش تکراری شده‌ام. در تمام طول هفته کار می‌کند و حتی از من می‌خواهد با او زمانی که سر کار است، تماس نگیرم. فکر می‌کردم او خیلی رمانتیک باشد اما پس از مدتی فهمیدم که این‌طور نیست. توجهی به من ندارد. روز زن نه زنگ زد و نه کادو خرید. یک شب که از رفتارهای او به ستوه آمده بودم، بشدت با هم مشاجره کردیم و برای اولین بار دست رویم بلند کرد و کتکم زد. ظاهر او قبل از ازدواج به قدری مهربان بود که فکرش را هم نمی‌کردم پشت این چهره بظاهر مهربان، فردی عصبی و خشن باشد. به خاطر برخوردهای بد و توهین‌هایی که به من کرد، دیگر علاقه‌ای به ادامه زندگی با او ندارم. شوهرم مدام سر اقوامش با من جنگ و دعوا راه می‌اندازد. رفتارش با خانواده من خوب نیست، اما توقع دارد من با خانواده‌اش خوش‌رفتاری کنم. یک بار که با زن برادرش بحثم شده بود، او هر چه دلش خواست به من‌گفت و شوهرم فقط ایستاد و نگاه کرد و بعد هم گفت برو با او آشتی کن چون کوچک‌تر هستی. شوهرم با آن چیزی که در رویاهایم ساخته بودم، خیلی فرق دارد و فکر می‌کردم در مشکلات حامی‌ام باشد، اما او به تنها چیزی که اهمیت نمی‌دهد، من هستم.

اجباری کنار هم هستیم

علیرضا: فکر می‌کردم اگر با نسیم ازدواج‌کنم، خوشبخت‌ترین مرد روی زمین خواهم بود. اما او انحصارطلب است و همه چیز را برای خودش می‌خواهد. از وقتی ازدواج کرده‌ام محدود شده‌ام. گاهی اوقات نظراتی می‌دهد که زمین تا آسمان با نظر و حرف من فرق دارد. بعضی وقت‌ها احساس می‌کنم از روی اجبار کنار هم روزگار می‌گذرانیم. زمان زیادی نیست که ازدواج کرده‌ایم اما در این مدت از بس مشکلات مختلف به‌وجود آمده، خیلی زودرنج شده‌ام و تا اتفاقی می‌افتد، ناراحتی‌ام را با داد و فریاد سر همسرم خالی می‌کنم. با این‌که خیلی سعی می‌کنم خودم را کنترل‌کنم ولی... .

محیط خانه زجرآور شده است و به خاطر همین یا پای تلویزیون هستم یا با رفقایم یا در محل کارم. حرف مشترکی با هم نداریم و خیلی وقت‌ها جز سلام چیزی بین من و همسرم رد و بدل نمی‌شود. کوچک‌ترین حرفی بین من و او تبدیل به یک دعوای حسابی شده و آخرش هم با گریه‌های همسرم تمام می‌شود. تحمل این وضع برایم بسیار سخت است.

احساسی عمل نکنیم

دکتر پرویز رزاقی، روان‌شناس و مدرس دانشگاه: یکی از دلایلی که باعث می‌شود تفاوت‌ها پس از ازدواج به چشم بیاید این است که افراد زمانی دست به انتخاب شریک زندگی‌شان می‌زنند که خلأ احساسی و عاطفی داشته باشند. فردی‌که خلأ عاطفی و ارتباطی و روانی دارد، وقتی کسی وارد زندگی‌اش می‌شود و این خلأ را پر می‌کند، تفاوت‌ها را نمی‌بیند یا این‌که نادیده می‌گیرد. یعنی از منظر او هیچ تفاوتی وجود ندارد. از نگاه او مهم خلأیی است که باید پر شود و از نظر روانی چیز دیگری نمی‌بیند. دلیل دوم این است که در ارتباط و ازدواج قبلی‌اش یا تعاملات و دوستی‌اش شکست خورده و حالا معیار انتخاب فرد بعدی چیزی است که در نفر قبلی وجود نداشت. یعنی در انتخابی ‌که داشته از ویژگی‌ای که در آن فرد بوده شکست خورده، حالا دنبال فردی می‌رود که آن ویژگی را نداشته باشد. سومین علت بر اساس الگوهای تفکر قانون همه یا هیچ است. برای مثال مرد فکر می‌کند که چون دختر تحصیلکرده و درسخوان است، پس همه ویژگی‌های سازگاری را در زندگی مشترک دارد. این انتخاب می‌تواند فرد را دچار مشکل کند. علت بعدی انتخاب افراد بر اساس احساس است. دخالت احساس در انتخاب باعث می‌شود تفکرات منطقی در آنها کمتر شکل بگیرد. اکثر انتخاب‌ها هیجان‌مدار است و کمتر تفکراتی بر پایه منطق وجود دارد. دلیل دیگر این است که در ارتباطات اجتماعی به آن ارتباط و احساس و دوستی می‌رسند که تصور می‌کنند برای ازدواج با هم تمام ویژگی‌ها را دارند. به طور مثال همکار هستند و ده بار با هم به ماموریت رفته‌اند یا در همایش سخنرانی داشته‌اند، چند سال با هم برو بیا داشته‌اند، نتیجه این می‌شود که پس طرف مقابل دختر یا پسر خوبی است و حالا در سایه این ارتباطات علاقه به وجود می‌آید، اما این انتخاب از روی احساس و ارتباط بین فردی است. اما پس از مدتی مشخص می‌شود که این فرد دوست و همکار خوبی است اما مرد یا زن خوبی در زندگی مشترک نیست. درخصوص این تفاوت‌ها ما باید به گونه‌ای عمل کنیم که معیارهایی‌ را که در زندگی به شکست منجر می‌شود نداشته باشیم.

چه کنیم؟

برای این‌که افراد در انتخاب‌هایشان دچار مشکل نشوند، چند پیشنهاد داریم، اول این‌که معیارهای همسران برای ازدواج بر اساس منطق باشد و نه احساس و در آن عوامل مختلف نظیر همفکر بودن از نظر مذهبی، فرهنگی، تحصیلات، قیافه و پذیرش ظاهر، نگرش به زندگی و... را بررسی کنند. یعنی انتخاب بر اساس خلأ عاطفی و احساسی که در زندگی فردی وجود دارد، شکل نگیرد. چون در زندگی مشترک خلأ عاطفی تامین می‌شود و پس از آن زن یا مرد متوجه می‌شود که هیچ توافقی با هم ندارند. مساله دیگر این که در انتخاب یکدیگر سعی کنند ارتباط و تعاملشان با هم بیشتر باشد. یعنی به جای انجام رفتارهای وسواس‌گونه، روی رفتارها دقیق شوند و همدیگر را بشناسند و ارزیابی‌کنند. با نظارت خانواده‌ها و برای شناخت بیشتر، با هم ارتباط بین فردی و تعامل داشته باشند. در این میان هرچه میزان شناخت دو طرف از یکدیگر بیشتر باشد، میزان خطا نیز کمتر خواهد بود. این شناخت و آگاهی که نسبت به یکدیگر پیدا می‌شود در زندگی مشترک کمکشان خواهد کرد. مساله بعدی در یک انتخاب خوب، در نظر گرفتن پارامترهای ازدواج است. یکی از آنها می‌تواند در نظر گرفتن سن باشد. از سوی دیگر، باید دید میزان ظرفیت و تغییرپذیری افراد چقدر است؟ گاهی اوقات افراد بسادگی تغییر می‌کنند، ارزش‌ها برایشان مهم است و چون این تغییر را براحتی تجربه می‌کنند و برای آن می‌جنگند، راحت‌تر هم به هدف موردنظرشان دست پیدا کرده و خودشان را با طرف مقابلشان هماهنگ می‌کنند. مثلا فرد نگوید «من همینی‌ام که هستم، اخلاقم این‌طور است» اگر این‌طور باشد در معرض خطر است.

به دختران و پسران جوان توصیه می‌کنیم قبل از اقدام به ازدواج حتما یک مشاوره قبل از ازدواج داشته باشند و با یک متخصص صحبت کنند تا از تفاوت‌های فردی همدیگر آگاهی پیدا کنند.

لیلا حسین‌زاده / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها