گرچه سینماگران خارجی مدت‌هاست که به ظرفیت حرفه خبرنگاری و دنیای روزنامه‌نگاری پی برده‌اند اما فیلمسازان ایرانی خیلی کم سراغ این حرفه رفته‌اند و آثار سینمایی و تلویزیونی در این زمینه انگشت شمار است.
کد خبر: ۷۷۰۸۸۸

سرب (1367): مسعود کیمیایی در یکی از بهترین آثار بعد از انقلابش «سرب» شخصیتی را قهرمان اصلی فیلمش قرار می‌دهد که شغلش خبرنگاری است. میرزاحسن در پی یک توطئه متهم به قتل یک پیرمرد یهودی می‌شود. او برادر کوچکش، نوری با بازی مرحوم هادی اسلامی را به یاری می‌خواند تا زوج جوانی را که شاهد قتل بوده‌اند و قاتل اصلی را می‌شناسند، بیاید و او را از زندان خلاص کند. شغل این برادر کوچک که اتفاقا گوشه‌گیر است و از فامیل فاصله گرفته، روزنامه‌نگاری است؛ آن‌هم در دوران مصدق و آیت‌الله کاشانی و قضایای مربوط به ملی شدن صنعت نفت. نوری شاهد اصلی قتل را می‌یابد و به دادگاه می‌آوردش برای شهادت دادن و خلاصی برادر بزرگ‌تر از زندان و در این راه از بذل جانش نیز دریغ نمی‌کند.

سرب یکی از معدود فیلم‌های تاریخ سینمای ایران است که یک خبرنگار را در مقام شخصیت اول و اصلی خود قرار می‌دهد. بازی مرحوم اسلامی در این نقش نیز همچنان خاطره‌انگیز و به یاد ماندنی است برای سینمادوستان در وهله اول و برای هواداران دوآتشه مسعود کیمیایی در مرتبه دوم. جلال مقدم، فریماه فرجامی، امین تارخ، جمشید مشایخی و فتحعلی اویسی دیگر بازیگران فیلم خوب کیمیایی هستند.

کلوزآپ (1368): خبرنگار فیلم کلوزآپ یا نمای نزدیک عباس کیارستمی نقشی فرعی دارد اما حضورش بسیار تاثیرگذار است. اصلا خود اوست که با افشاگری‌اش اتفاقات بعدی فیلم را رقم می‌زند، به تعبیر بهتر، محرک درامی است که شکل می‌گیرد.

«جوانی دوستدار سینما به‌دلیل شباهت ظاهری و فیزیکی‌اش خود را به‌عنوان محسن مخملباف به یک خانواده معرفی و قالب می‌کند و به بهانه ساختن فیلم پایش به خانه آنها باز می‌شود. پدر خانواده که به وی مشکوک است به کمک یکی از دوستانش که آهنگساز تلویزیون است از طریق حسن فرازمند، خبرنگار وقت مجله سروش، هویت جوان را برملا می‌کنند و پس از دستگیری او را به دادگاه می‌کشانند...»

نکته جالب فیلم کیارستمی این است که تمام بازیگرانش در اصل نقش خود را بازی می‌کنند. مثلا سربازی که جوان عشق سینما را در فیلم دستگیر می‌کند دقیقا همان سربازی است که در عالم واقع او را دستگیر کرده بود. خبرنگار فیلم هم که واقعا خبرنگار است. چند سال بعد کلوزآپ توسط نشریه «سایت اند ساوند» در فهرست ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما قرار می‌گیرد.

قرمز (1377): فیلم روان‌شناسانه فریدون جیرانی بر مدار اختلافات یک زن با شوهر روان‌پریش‌اش دور می‌زند. در این میان زن جوان در راه آمدوشد به دادگاه خانواده با یک زوج خبرنگار آشنا می‌شود که کارشان تهیه خبر و گرفتن مصاحبه از زوج‌هایی است که دامنه اختلاف‌شان آن‌قدر بالا گرفته که به پایان خط رسیده‌اند. نقش این زوج خبرنگار را شهره سلطانی و پیمان شریعتی بازی می‌کنند.

جیرانی که خود سابقه سال‌ها کار مطبوعاتی دارد از یک زوج خبرنگار در فیلمش بهره می‌گیرد، هر چند که نقش‌شان آنچنان که باید و شاید پررنگ نیست و دیده نمی‌شود. زوج هدیه تهرانی و محمدرضا فروتن همه نگاه‌ها و توجهات را یکسره برای خود قبضه کرده‌اند. قرمز در گیشه یکی از موفق‌ترین فیلم‌های اکران شده در سال 1377 می‌شود.

پارتی (1378): این فیلم تحت تاثیر فضای بوجود آمده پس از دوم خرداد 76 ساخته می‌شود. در اثر سامان مقدم، علی مصفا در نقش روزنامه‌نگار جوانی ظاهر می‌شود که بر اثر چاپ مطلبی در نشریه خود به زندان افتاده و دوستان نزدیکش در تکاپو و تلاش هستند تا راهی برای خلاصی او بیابند. فیلم بشدت متاثر از شعارزدگی‌های سال‌های میانی دهه 70 است و همین نقطه ضعف باعث می‌شود که تاریخ مصرف پیدا کند و شمایل فرازمانی‌اش را از دست بدهد.

هدیه تهرانی، مهدی خیامی، سروش گودرزی، اسماعیل شنگله و سعید بزرگی دیگر بازیگران این فیلم هستند. بازی بشدت احساسی و تصنعی هدیه تهرانی شعارزدگی و بیانیه صادرکردن فیلم را مضاعف می‌کند. پارتی البته به علت نام جذاب و حاشیه‌هایش در گیشه موفق است و گلیم خودش را از آب بیرون می‌کشد.

زندگی خصوصی (1390): یکی از آثار جنجالی به نمایش درآمده در سال 90 است که البته با جدی‌ شدن مخالفت‌ها از پرده سینماها پایین کشیده می‌شود. حسین فرح‌بخش که اهالی سینما او را بیشتر به عنوان تهیه‌کننده می‌شناسند برای ساخت دومین فیلمش زندگی روزنامه‌نگاری به نام ابراهیم را دستمایه قرار می‌دهد که در ابتدا فردی تندرو بوده و پس از اخراج از مقام‌های دولتی خود به‌عنوان اپوزیسیون در روزنامه‌اش مطالب جنجالی‌ را منتشر می‌کند و شیوه زندگی‌اش به‌طور کامل عوض می‌شود. او با وجود تاهل وارد یک رابطه چند روزه با زنی جوان می‌شود غافل از آن‌که تبعات این مراوده هر چند کوتاه به همین سادگی او را رها نخواهد کرد. اصرار و الحاح معشوقه تازه از راه رسیده چنان عرصه را بر ابراهیم تنگ می‌کند که در نهایت دست به قتل او می‌زند.

حواشی و مخالفت‌های همزمان با اکران فیلم «خصوصی» باعث می‌شود فرصتی برای نقد کارشناسانه و بی‌غرض فیلم و بررسی نقاط قوت و ضعف آن از سوی کارشناسان فراهم نیاید.

در قلب من (1377): این‌بار هم علی دهکردی خبرنگار می‌شود در سریال حمید لبخنده «در قلب من». البته تصویری که بیننده از این خبرنگار می‌بیند، شخصیت حاشیه‌ای و در عین حال خنثی و مثبتی است که فقط در حال آب‌دادن گل‌ها و رسیدگی به گلدان‌هایش است. دهکردی در این سریال نقش دایی پویا امینی و رزیتا غفاری، دو جوان یک خانواده مرفه را بازی می‌کند که عمده فعالیتش در جلوی دوربین به مشاوره دادن به خواهرزاده‌هایش خلاصه می‌شود. سریال در قلب من اما به مانند سلفش «در پناه تو» پرمخاطب می‌شود.

کیف انگلیسی (1378): فضای سریال قابل دفاع سیدضیاءالدین دری به سال‌های میانی دهه 20 شمسی موسوم به سال‌های طلایی باز می‌گردد. منصور ادیبان، جوانی برآمده از خانواده‌ای متوسط و فارغ‌التحصیل رشته حقوق از فرانسه پس از راهیابی‌اش به مجلس شورای ملی به‌عنوان نماینده، درصدد چاپ روزنامه‌ای با عنوان «ایران آزاد» برمی‌آید. منابع مالی راه‌اندازی روزنامه هم توسط جوان مشکوک‌الهویه‌ای به نام هوشنگ با بازی محمدرضا شریفی‌نیا تامین می‌شود. ادیبان البته در پایان سریال عاقبت به‌خیر نمی‌شود و می‌رود زیر یوغ انگلیسی‌ها، اما کیف انگلیسی با موسیقی خاطره‌انگیز فرهاد فخرالدینی یکی از ماندگارترین آثار بصری تلویزیون نام می‌گیرد. در این سریال بیننده عام تا حدودی با مصائب و مشکلات کار روزنامه‌نگاری آشنا می‌شود. لیلا حاتمی، سیروس گرجستانی، فرهاد اصلانی، صبا کمالی و قطب‌الدین صادقی دیگر بازیگران سریال خوش‌ساخت دری هستند.

پلیس جوان (1380): سریالی که آمده است تصویری بومی و ایرانی از پلیس کشورمان ارائه دهد در بطن خود یک شخصیت ویژه هم دارد؛ یک خبرنگار خانم که اتفاقا زیاد هم به کلانتری رفت و آمد می‌کند تا مگر کمک‌حال پلیس جوان خوش‌تیپی با بازی شهاب حسینی در پیداکردن سرنخی از نامزدش و البته رتق و فتق پرونده‌های جاری باشد. سریال باوجود موفق بودن در جذب مخاطب اما تصویر واقع‌بینانه‌ای از خبرنگاران معاصر ایرانی به نمایش نمی‌گذارد. مریلا زارعی در نقش خانم خبرنگار گویا بیشتر دلبسته پلیس جوان است تا شغلش و سبب‌ساز حضور پررنگش هم همین علاقه یکطرفه است تا وجدان کاری و تعهد اخلاقی.

داریوش ارجمند، پروانه معصومی، سعید نیکپور، فرهاد اصلانی و میترا حجار در کنار شهاب حسینی و مریلا زارعی تیم بازیگری ساخته سیروس مقدم را تشکیل می‌دهند.

شب‌های برره (1384): مهران مدیری، سردبیر یک روزنامه خیالی دهه ۲۰ شمسی را در ناکجاآبادی به نام برره قرار می‌دهد تا از تقابل دو فرهنگ متفاوت اتفاقاتی را خلق کند و داستان را به جلو ببرد.

کیانوش استقرارزاده با بازی سیامک انصاری، سردبیر یک روزنامه در زمان رضاشاه پهلوی است. وی با نوشتن مقاله‌ای انتقادی به تبعید در نقاط دوردست ایران محکوم می‌شود. در بین راه اتفاقاتی پای او را به روستایی به نام برره باز می‌کند. او که از رفتارهای عجیب و گاه مضحک اهالی روستا شگفت‌زده شده تلاش می‌کند با چاپ روزنامه‌ای هر چند کوچک و کم محتوا گامی بردارد در آموزش عامه و بالابردن سطح سواد و فهم و درک‌شان از مسائل زندگی به‌طور کل. استقرارزاده حتی سعی در تربیت دو خبرنگار برای روزنامه خود هم می‌کند که البته به مرور زمان متوجه می‌شود کار سختی در پیش دارد.

آشپزباشی (1388): در میان دعوای زناشویی شخصیت‌های اصلی سریال محمدرضا هنرمند «آشپزباشی» ناگهان سر و کله یک خبرنگار در رستوران‌شان پیدا می‌شود که آمده است سر و گوشی آب بدهد. مرد خانواده (پرویز پرستویی) که می‌پندارد توسط همسرش تحقیر شده آن‌هم جلوی آشنا و غریبه و از این بابت اعصاب ندارد، خبرنگار مذکور را می‌نوازد. خبرنگار تهدید به شکایت می‌کند. زن خانواده او را به رستوران فرامی‌خواند و با یک وعده غذای چرب و چیل از شکایت منصرفش می‌کند و قضیه ختم به خیر می‌شود.

بسیاری نشان دادن چنین تصویری از خبرنگاران را یک توهین و ظلم به این قشر می‌خوانند. حتی کار به صحن مجلس هم کشیده می‌شود و نماینده‌ مردم اردبیل نسبت به توهین به خبرنگاران در این سریال‌ تذکر می‌دهد.

ساختمان 85 (1389): در سریال مهدی فخیم‌زاده با خبرنگاری مواجه هستیم که شخصیتش بیشتر شبیه جنایی‌نویسان مطبوعاتی است. او که فرزند یک بازپرس جنایی است سعی می‌کند از موقعیت پدر استفاده کرده و حتی از او در حاضر شدن بر سر صحنه‌های جنایت سبقت بگیرد تا مگر خوراک خوبی برای صفحه حوادث جریده‌ای که در آن مشغول به کار است فراهم کند.

«ساختمان 85» به نوعی بازتاب‌دهنده بخشی از کوشش‌های شبانه‌روزی و گاه و بیگاه خبرنگاران حوزه حوادث است که در همه ساعات شبانه‌روز بر سر صحنه‌های جنایتی که دیدنشان کار هر کسی نیست، حاضر می‌شوند.

محسن محمدی / گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها