سخنان اخیر جناب ایشان جای بسیاری برای بحث دارد که مجال برای همه آنها کافی نیست.اما یک فراز از سخنان رئیس جمهور محترم به حوزه سیاست خارجی و مذاکرات مربوط بود که چنین بیان شد: «تهدیدها، فرصت ها و منافع مشترک اساس بحث سیاست خارجی است و اصول و آرمان در سیاست خارجی بحث نمی شود.»
رئیس جمهور تصریح کرد: «تمام مذاکرات اینگونه است که می خواهد پلی بین خواست طرف و خواست ما وصل شود، آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست بلکه به قلب و اراده ما وصل است».
از مغالطه های این بحث که بگذریم یک موضوع صریح در این سخن وجود دارد و آن این که «اصول و آرمان در سیاست خارجی بحث نمی شود.»
جناب آقای روحانی در همین همایش به نقش و مسئولیت رئیس جمهور در اجرای قانون اساسی هم اشاره کردند و برای اجرا نشدن «همه پرسی»، به نوعی ابراز تأسف کردند! بگذریم که موضوع رفراندوم یک مجوز برای موارد خاص است و نه یک الزام که تفاوت این دو برای اهل نظر روشن است.
در اصل پنجاه و نهم قانون اساسی آمده است: در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه پرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.
در این کلمه دقت شود: «ممکن است» و نه باید! ضمن این که مسیر تصویب رفراندوم هم روشن شده است. اما در حوزه سیاست خارجی که به دلیل اهمیتش یک فصل مستقل در قانون اساسی یعنی فصل دهم به آن اختصاص پیدا کرده است ماجرا ممکن است و می توان و امثال آن نیست؛ بلکه تعابیر کاملا صریح و تکلیفی است تا جای هرگونه ابهام و اما و اگر را ببندد.
به این سه اصل از چهار اصل مربوط به سیاست خارجی توجه کنید. (اصل 4 به موضوع پناهندگی مربوط می شود واز موضوع خارج است)
دراصل152 آمده است: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضیکشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر وروابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.
و دراصل 153 تصریح شده: هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است.
و بالاخره اصل 154 که با صراحت بیشتری به «آرمان» اشاره شده آن هم در فصل سیاست خارجی: جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می شناسد؛ بنا بر این در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر، از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند.
حال این پرسش را از رئیس جمهور داریم که آیا نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه، عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر، جلوگیری از هرگونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه شود و... از نظر شما منافع است یا آرمان؟ ما اینها را آرمان می دانیم ومنافع جمهوری اسلامی را درهم تنیده با این آرمان ها، البته با حفظ واقع بینی.
ثانیا توجه به اینها آیا فقط درمغز و قلب است یا اتفاقا درست پای میز مذاکره؟ آیا می شود نتیجه مذاکره ای احیانا سلطه پذیری یا موجب سلطه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد و بعد مدعی شویم منافع کشورحفظ شده است؟در سیاست خارجی «گاهی» ممکن است «شرایطی» پیش آید که کوچک ترین عقب نشینی ولو در حد یک سانتریفیوژ، مصداق سلطه پذیری باشد و گاهی تعطیلی کل غنی سازی هم مصداق آن نباشد. این که امروز آیا جزو گاهی هست یا نه و شرایط چگونه است، بحث مستوفی و مستقلی را می طلبد که در مقام طرح آن نیستیم.
اگر امروز افتخار می کنیم در دفاع مقدس یک متر از خاک جمهوری اسلامی ایران در تصرف دشمن باقی نماند و پیکر مطهر صدها رزمنده و مجاهد فی سبیل الله به زمین افتاد تا چنین اتفاقی نیفتد آیا با این منطق نمی شد شهید و مجروح نداد و برخی مناطق در تصرف دشمن باقی می ماند ومی گفتیم مگر تمامیت ارضی کشور با یک شهرمرزی ازبین می رود؟
رئیس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد کرده پاسدار قانون اساسی باشد؛ سوگندی که موظف به اجرای آن است و پس از ادا برای وی مسئولیت شرعی و قانونی ایجاد کرده است.
جناب آقای روحانی! مراقب مشاورین خود باشید!
مهدی فضائلی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد