سروان بعد از یک روز کاری راهی خانهاش شد. در میان راه بود که وقوع جنایتی در شرق تهران به او اطلاع داده شد. تغییر مسیر داد و به سمت محل جنایت رفت. جمعیت زیادی در محل جمع شده و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود. کارآگاه مجبور شد خودرو را پارک کند و پیاده به محل قتل برود. با نشان دادن کارت به مامور کلانتری وارد صحنه جرم شد.
جسد مرد جوان در کنار موتورسیکلت افتاده بود. کارشناسان بررسی صحنه جرم در حال عکسبرداری و نمونهبرداری از محل جنایت بودند. یکی از شاهدان جنایت در حال تشریح آن به مامور کلانتری بود.
«حدود ساعت چهار عصر مغازهام را باز کردم. مقتول سوار موتور بود و زن جوانی ترک آن نشسته بود. حدود 15 دقیقه بعد صدای شلیک گلولهای را شنیدم. وقتی به مقابل مغازه آمدم، مرد موتورسوار غرق در خون روی زمین افتاده بود. زن جوان هم به آن سوی خیابان رفت و با یک پراید از محل فرار کرد. مرد جوانی راننده پراید بود.»
سروان از ماموران کلانتری خواست دوربینهای مداربسته محل جنایت را بررسی کنند. هیچ مغازهای در آن منطقه دوربین مداربسته نداشت. مشخص بود زن و مرد جوان آن منطقه را از قبل بررسی کردهاند. در فاصله 300 متری جنایت بانکی قرار داشت. کارآگاه از مامور کلانتری خواست همراه شاهد ماجرا به بانک رفته و فیلم آنجا را بررسی کنند.
پزشک جنایی هم پس از معاینه جسد اعلام کرد، گلوله از پشت سر و با فاصله شلیک شده و مستقیم به قلب اصابت کرده و در میان دندهها گیر کرده است.
مامور کلانتری برگشت و برگهای را به سروان داد و گفت: شماره پلاک خودرو را از طریق بازبینی فیلم توانستیم به دست آوریم.
کارآگاه موضوع را به بازپرس جنایی اطلاع داد و دستور توقیف خودرو را گرفت. تحقیقات ماموران نشان داد خودرو متعلق به مرد جوانی به نام رامین است که در همان حوالی زندگی میکرد. سروان همراه قاضی ویژه قتل راهی خانه رامین شدند. خودروی پراید همانجا پارک بود. سروان وقتی زنگ آپارتمان را زد مرد جوان در را باز کرد. او با دیدن سروان شوکه شد. در این لحظه همسر او به مقابل در آمد که کارآگاه متوجه شباهت او با زن حاضر در صحنه قتل شد.
زن و مرد جوان بازداشت و به کلانتری منتقل شدند که در آنجا هر دوی آنها از سوی شاهدان شناسایی شدند. سروان معمای قتل را حل شده میدانست، اما اظهارات این زوج معمای جدیدی را مقابل کارآگاه قرار داد. آنها قتل را به گردن یکدیگر انداختند.
زن جوان با رد اتهام قتل گفت: من با مقتول ارتباط پنهانی داشتم و همسرم مرا مجبور کرد با او قرار بگذارم. من هم مرد جوان را به محل جنایت کشاندم. در حال صحبت با او بودم که همسرم شلیک کرد. من هم از ترس از محل فرار کردم.
سروان متوجه زخم عمیق پانسمان روی دست چپ زن جوان شد. وقتی علت آن را پرسید، او مدعی شد در حال خرد کردن سبزی بوده که چاقو دستش را بریده است.
کارآگاه بعد از بازجویی از مظنون به قتل از او خواست زیر اظهاراتش را امضا کند که او به دلیل پانسمان نتوانست و سروان از او خواست با دست راست زیر اظهارات خود اثرانگشت بزند.
بعد سراغ رامین رفت. مرد جوان خونسرد و آرام گفت: «همسرم برای اینکه جزئیات ارتباطش فاش نشود مرد جوان را کشت. او بعد از قتل اسلحه را در جوی آب انداخت.»
اسلحه را از کجا تهیه کرده بود؟
اسلحه متعلق به من بود.
چرا اسلحه را به او دادی؟
من اطلاعی نداشتم. بیاجازه اسلحه را برداشت.
سروان بعد از بازجویی از این زوج هر دوی آنها را راهی بازداشتگاه کرد و فردا در گزارش خود با اشاره به دو دلیل رامین را به عنوان قاتل معرفی کرد.
وحید شکری
پاسخ معمای پلیسی
سروان میری با اشاره به دلایل زیر عزیز را به عنوان قاتل معرفی کرد:
1ـ عزیز مدعی بود برای بردن مصالح به پشتبام آمده در حالی که غیر از بشکه هیچ وسیله دیگری آنجا نبود.
2ـ عزیز از کجا میدانست داخل کیف زن جوان پولی وجود داشته است.
3ـ اگر زن جوان خودکشی کرده بود، بشکه باید زیر طناب قرار میگرفت در حالی که با محل خودکشی فاصله داشت.
4ـ به علت ارتفاع دیوار، مقتول نمیتوانسته از بالای آن وارد ساختمان شود.
در مسابقه این هفته 394 نفر از خوانندگان شرکت کردند که 206 نفر پاسخ صحیح دادهاند. از میان خوانندگانی که پاسخ صحیح دادهاند، خانم مریم ابراهیمزاده از گرگان به قید قرعه برنده شده است.
از میان نظرات خوانندگان
در این شماره مطالب متنوعتر بود، مطالب هشدار هفته، گفتوگو، نگاه و هشدار کارشناس، تلنگر، معمای پلیسی، ترینها و درنگ و حوادث در گذرزمان را حذف نکنید. دست همتون درد نکنه. محمد امینیان از دامغان
با عرض سلام و خسته نباشید. لطفا صفحات خاطرات اهالی هنر و ورزش و... و بخش سرگذشت رهاشدگان توابین از بزه و گناه را دوباره چاپ کنید. حسنزاده از گرمی مغان
اگر میشود تپش هفتهای دو بار چاپ شود و صفحات آن را بیشتر کنید. 09130007724
مطالب را کوتاهتر و متنوعتر کنید. 09120006801
خواستم پیشنهادی داده باشم در رابطه با حوادث خارجی تپش. اگر آنها حذف و از حوادث عبرتآموز داخلی نوشته شود بسیار جالبتر است. با تشکر، فاهمی ا ز زنجان.
اگر میشود در صفحات از رنگ بیشتر استفاده شود. 09140008796
تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد