حاشیه‌ای بر ناهمخوانی سبک زندگی اجتماعی و فرهنگ عمومی

ما و پدیده تکراری «مرتضی پاشایی»

بگذارید بروم سر اصل مطلب و زیاد به حاشیه نپردازم. ابتدا تسلیتی می‌‌‌گوییم به خانواده، بستگان، دوستان و آشنایان و صد البته هواداران واقعی مرحوم مرتضی پاشایی که این روزها داغدارند.
کد خبر: ۷۳۸۷۹۶
مرتضی پاشایی و یک بام و دو هوای واقعیت و مجاز

بی‌شک از دست دادن یک هنرمند جوان که امید می‌رود روزهای پربار بهتری داشته باشد، همچون از دست دادن هنرمندی پیر و کارکشته که جای بهره‌مندی از تجربه‌اش با رفتنش خالی می‌شود، اندوهناک و غمگنانه است.

این روزها شاهد مرگ نابهنگام مرتضی پاشایی بودیم. مرگش که کنش‌ها و واکنش‌هایی را بویژه در جامعه مجازی برانگیخت و عده‌ای که گویی واله و شیدای هنر و هنرمندان این سرزمین هستند از انواع آه و حسرت و دریغا کم نگذاشتند.

با مشاهده انبوهی از این کنش‌ها و واکنش‌ها به این فکر می‌کنم که ما چقدر مردم هنردوست و هنرمندپروری هستیم.

همچنان که در مواجهه با واکنش‌های مجازی به برخی آسیب‌های اجتماعی از جمله اسیدپاشی‌ها یا رفتارهای خشن دیگر چنین فکری به ذهن متبادر می‌شود که چه مردم نوع دوست و دردشناسی داریم که هوای همدیگر را دارند و نمی‌گذارند خدای ناکرده کوچک‌ترین رخداد تلخی در مقابل چشم آنان در جامعه واقعی و نه مجازی، شکل بگیرد.

اما با کمی فاصله‌گیری از این موضعگیری‌های راحت‌طلبانه پشت‌میز نشینی و مجازی، آنگاه که سری به دنیای واقعی خود می‌زنیم می‌بینیم که چگونه برخی آسیب‌های اجتماعی دقیقا در مقابل چشمان ما رخ می‌دهند و ما تنها واکنش‌مان فیلم گرفتن با موبایل‌هایمان است.

می‌بینیم که ما این روزها کمتر حتی برای پیرمردی یا پیرزنی خسته و رنجور در اتوبوس و مترو برمی‌خیزیم و جایمان را به او می‌دهیم.

می‌بینیم که سرانه سینما رفتن و توجهمان به محصولات فرهنگی اسفبار است و بیشتر آهنگ‌ها و نواهایی که گوش می‌دهیم از مرتضی پاشایی و سایر هنرمندان دانلودی مفت و مجانی است. با این حال همچنان در فضای مجازی برای مرگ هنرمندانمان ناله سر می‌دهیم.

صولت فروتن - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها