تعزیه زیر شلاق نظمیه

وقتی نام «‌شب دهم» را می‌شنوید یاد چه چیزی می‌افتید؟ احتمالا بعضی‌ها یاد سرود محبوب و خاطره‌انگیزش می‌افتند که در تیتراژ پایانی سریال پخش می‌شد:‌ «مستم از جام تهی حیرانی... باده نوشیده شده پنهانی»
کد خبر: ۷۳۵۷۳۳
تعزیه زیر شلاق نظمیه
بعضی‌ها هم یاد خاطره نوروز سال 80 می‌افتند و شب‌هایی که پس از دید و بازدیدهای نوروزی همه به صفحه تلویزیون خیره می‌شدند و ماجراهای «حیدر خوش مرام» را دنبال می‌کردند. حیدر خوش‌مرام در تهران دوران رضاخان قبول کرد که ده مجلس تعزیه را در ملاعام برگزار کند. آن هم در روزهایی که هرگونه برپایی مجالس تعزیه، قدغن بود و با برخورد شدید روبه‌رو می‌شد.

شب دهم بعد از گذشت 13 سال از زمان ساختش هنوز یکی از بهترین سریال‌های مناسبتی تلویزیون است که باورهای عاشورایی مردم کشورمان را به تصویر می‌کشد. در ایام عزاداری سالار شهیدان بد ندیدیم سراغ شخصیت‌های سریال برویم و تجدید خاطره‌ای با این اثر موفق داشته باشیم.

حیدر و تنهایی و آن چشم سیاه

حیدر: حسین یاری در این سریال نقش جوانی لوطی را بازی کرد که نسبت به لوطی‌های دیگر بیشتر به اصول اخلاقی پایبند بود. حیدر وقتی دید لوطی‌ها برای شاهزاده خانم ایجاد مزاحمت کرده‌اند، با آنها دست به یقه شد و کلی گرد و خاک به پا کرد. غافل از آن‌که لوطی‌ها با پلیس همدست هستند و دارند صحنه‌سازی می‌کنند که نیروهای امنیتی را خوب جلوه بدهند. لوطی‌ها می‌خواستند شاهزاده خانم را گروگان بگیرند و بعد وانمود کنند نظمیه او را نجات داده است. حیدر که دست لوطی‌ها را نخوانده بود قربانی ماجرا شد و بعدها هم تاوانش را پس داد. نیروهای نظمیه را در این سریال نظمیه چی و آژان صدا می‌زدند. حیدر ابتدا اسیر عشقی زمینی شد سپس طعم عشق آسمانی را هم چشید. او برای رسیدن به فخرالزمان (کتایون ریاحی) مجبور به برگزاری تعزیه شد و مبارزه با دشواری‌های این مسیر آن‌قدر برایش شیرین بود که تصمیم گرفت تا آخر خط برود. حیدر در آخرین قسمت به دست ماموران امنیتی کشته شد.

مرشد که از راز دل شاگردش باخبر شده بود، در اجرای مراسم تعزیه به حیدر کمک کرد. او برخلاف یاور معتقد بود که برگزاری تعزیه حتی اگر انگیزه‌ای زمینی داشته باشد باز هم قداست دارد. مرشد به حیدر گفت: «جلودارت نشدم؛ رفیق راهت شدم. این شعله به جونت افتاده تا مثل شمع آب بشی؛ پاک بشی.»

ننه: ثریا قاسمی در نقش مادر حیدر ظاهر شد که این جوان لوطی او را ننه خطاب می‌کرد. ننه نگران فرزندش بود و دوست نداشت او با لوطی‌های دیگر نشست و برخاست کند. در قسمت‌های پایانی پدر حیدر به خواب ننه آمد و برگه‌ای به او داد که رویش متن تعزیه نوشته شده بود. ننه و حیدر رابطه صمیمانه‌ای با هم داشتند. این دیالوگ خاطره انگیز رابطه دوست داشتنی مادر و پسر را به یادمان می‌اندازد. دیالوگ مربوط به سکانسی است که حیدر می‌خواهد مادرش را به خواستگاری فخرالزمان بفرستد.

حیدر (با لبخند): بد به دلت نیار ننه، راهی شو، مهر و محبت یه رنگیه بالادست همه سیاه رنگا که آدمو می‌ترسونه، تو هم که پسرتو می‌شناسی، طرف چیزی نمیره، اگه رفت ردخور نداره (خنده)

مادر حیدر: پس با این حساب خیلی آقایی

حیدر: توهم ننمی، علی علی

رسم رفاقت صداقته

یاور: نقش رفیق صمیمی حیدر را پرویز فلاحی پور بازی می‌کرد. او همدم و همراه یاور بود و در مراسم تعزیه به کمکش شتافت. یاور در این مراسم شمرخوان شد و کمک کرد تعزیه پابرجا بماند. اما هنگامی که از راز دل رفیقش حیدر باخبر شد او را تنها گذاشت. اگر یادتان باشد دیالوگ یاور در لحظه خداحافظی این بود: «رسم رفاقت صداقته، نه لاپوشونی و بی‌صداقتی». او برای ترک رفیقش دو دلیل داشت. یکی این که حیدر حقیقت ماجرا (شرط ازدواج با شاهزاده و برگزاری تعزیه) را به یاور نگفته بود. نکته دوم هم این بود که از نظر یاور عزاداری رفیقش خالص نبود و با هوس و عشق زمینی آمیخته شده بود. او حیدر را سرزنش کرد که چرا می‌خواهی چند نفر را به آتش هوس خودت بسوزانی.

آغاز تیموریان و 40 سالگی ریاحی

عمه خانم: رویا تیموریان زمانی که در «شب دهم» جلوی دوربین رفت بازیگر شناخته شده‌ای نبود. عمه خانم یکی از بازماندگان حکومت قاجار بود که دل‌خوشی از رژیم پهلوی نداشت و بدش نمی‌آمد که حیدر با برگزاری تعزیه ماموران امنیتی رژیم را به دردسر بیندازد.

فخرالزمان: نقش این شاهزاده قجری را کتایون ریاحی بازی می‌کرد که در آن زمان 40 سال داشت. او خودش را در حد و اندازه‌ای نمی‌دید که حتی با حیدر هم کلام شود. اما بعدها که سماجت و شجاعت این مرد را دید به او علاقه‌مند شد.

احسان رحیم‌زاده / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها