رنگ دوستی

روزی از روزها، جنگی پرآب و تاب در بین رنگ‌ها درگرفت. هرکدامشان اصرار داشتند که در دنیا مهم‌ترین، موثرترین و محبوب‌ترین رنگند.
کد خبر: ۷۲۵۱۲۲
رنگ دوستی

سبز گفت: شکی نیست که من مهم‌ترین رنگم. هرکس مرا ببیند، در دلش امید و حیات جوانه می‌زند. من انتخاب شده‌ام تا رنگ چمن‌ها، درختان و برگ‌ها باشم. نگاهی به دشت و دمن‌ها بیندازید تا مرا در اولویت ببینید.

آبی گفت: تو فقط به زمین فکرمی کنی، اما من رنگ دریا و آسمان هستم. ابرها از تبخیر آب دریا تشکیل می‌شود و به انسان‌ها آب زلال هدیه می‌دهند. آب، مایه اصلی زندگی است. رنگ چشم‌نواز آبی به روح صفا و آرامش می‌بخشد و اگر من نباشم، هیچ کدام از شما به چشم نمی‌آیید.

زرد خنده‌کنان حرفش را قطع کرد: از شما رنگ‌ها جدی می‌خواهم دست از ادعا کردن بیهوده بردارید. اگر به خودتان نگاه کنید، کوچک‌ترین روح بذله پراکنی در شما وجود ندارد. در حالی که من رنگ شادی و سرمستی هستم. همه از من گرما می‌گیرند و خوشحال می‌شوند. خورشید زردرنگ است و به طبع تابش آن، ماه و ستارگان نیز زردند. هرکس نگاهی به گل آفتابگردان بیندازد، از ته دل شاد می‌شود و لبخند بر لبش نقش می‌بندد.

اکنون نوبت نارنجی بود که سازش را بنوازد. او گفت: نگاهی به من بیندازید. من رنگ سلامت و قدرتم. شاید کمتر از شماها دیده شوم، اما پرارزش‌ترین‌تان محسوب می‌شوم. هر میوه و سبزی از جمله هویج، کدو حلوایی، انبه و پرتقال که به رنگ من باشد، پرویتامین‌ترین است. هنگام غروب، در آسمان تلفیقی از من با رنگ آسمان، زیباترین صحنه را به وجود می‌آورد.

قرمز که دیگر حتی یک لحظه هم نمی‌توانست تحمل کند فریاد کشید: بس کنید دیگر! من باید فرمانده همه شما باشم، چون من رنگ خونم و هرگاه خون جریان داشته باشد زندگی جاریست. من رنگ خطر و شجاعتم. شعله‌های سرخ رنگ آتش را نگاه کنید تا مرا دریابید. من رنگ شور و اشتیاق و عشقم. زیبایی‌ام را در گل سرخ جستجو کنید. بدون من، دنیا خالی از موجودات زنده خواهد بود.ارغوانی که از همه آنها قدبلندتر بود، از جا برخاست و با لحنی پرنخوت گفت: باید از خودتان خجالت بکشید که در حضور شکوه و جلال من به سخنرانی می‌پردازید. این منم که رنگ سلطنت و عظمتم. به همین دلیل است که پادشاهان و سلاطین، مرا انتخاب می‌کنند. کسی حق ندارد در مقابل کلام من چون و چرایی بیاورد، همه موظفند فقط گوش کنند.

در آخر نیلی با لحنی آرام، اما قاطع گفت: هرکدام از شما فقط به خودتان فکر می‌کنید، چون هیچگاه قدرت درک من را نداشته‌اید. به آسمان هنگام شفق بنگرید و عمق آبی دریا را نگاه کنید تا مرا بیابید. من رنگ تعمق و تفکرم و دنیا بدون من در حد سطحی بودن باقی خواهد ماند.

جنگ و دعوا همچنان بین رنگ‌ها ادامه داشت و آنها متوجه نشدند که آسمان کی پر از ابرهای سیاه رنگ و انبوه شد. بارانی شدید و سیل آسا درگرفت و رنگ‌ها که تا دقایقی پیش باهم دعوا داشتند، از ترس رعد و برق‌های مهیب، به یکدیگر نزدیک شدند تا احساس آرامش داشته باشند. باران آنها را مذمت کرد و گفت: چرا باهم دعوا می‌کنید و اصرار دارید برتری خود را به دیگران ثابت کنید، در حالی که هریک برای هدفی آفریده شده‌اید. هیچ یک از شما، جای دیگری را پر نمی‌کند و وجود تک‌تک‌تان در این دنیا ضروری است، چون هرکدام در نوع خود بی‌نظیرید. ببینید اکنون که در شرایط سخت قرار گرفته‌اید، تا چه اندازه به یکدیگر احتیاج پیدا کرده‌اید. همین وضع را سپری کنید تا متوجه شوید به چه زیبایی شگرفی دست خواهید یافت.

ساعتی گذشت تا باران بند آمد و آسمان آرام گرفت. رنگ‌ها که اکنون یاد گرفته بودند قدر یکدیگر را بدانند به همان وضع در کنار یکدیگر باقی ماندند و رنگین کمانی زیبا و چشم‌نواز را شکل دادند و آسمان پر از زیبایی شد.

انسان‌ها هم همین‌گونه‌اند. هرکس در نوع خود تک و بی‌همتاست، سراسر خوبی و بدی. به اطرافیان خود نگاه کنید. شاید صفات بدی در آنها ببینید که همواره شما را از آنها شاکی می‌کند، اما در مقابل صفات خوبی هم دارند که به شما انگیزه می‌دهد تا در کنارشان باقی بمانید. دوستی‌ها را پر و بال دهید و خانواده و دوستان‌تان را هم به سمت شور و نشاط هدایت کنید تا روزی بتوانید در کنار آنها، رنگین‌کمان زندگی‌تان را شکل دهید.

مترجم: لیلا رعیت

منبع: inspirationalstories

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها