دست‌کم 23 هزار کودک در شهرها و 323 هزار کودک در روستاهای کشور در شغل‌های مختلف مشغول به کارند

کودکان خیابان زیر بار کار

امروز روز جهانی مبارزه با کار کودکان است، روزی که در آن صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) از رنج بیش از صد میلیون کودک کار در جهان می‌گوید که بیشترشان دخترانی هستند که دچار تبعیض جنسیتی می‌شوند و در مکان‌هایی دور از دید، در پشت دیوار کارخانه‌ها، در زیرزمین‌ها یا در پشت درهای بسته خانه‌ها به کار گرفته می‌شوند. یونیسف نگران فروش و قاچاق کودکان، ثبت‌نام اجباری کودکان سرباز، استفاده از کودکان برای تن‌فروشی و هرزه‌نگاری و به کارگیری آنها در هر کاری است که به کودکان آسیب می‌زند.
کد خبر: ۶۸۳۰۶۹

امروز روز جهانی مبارزه با کار کودکان است، روزی که فرصتی است برای ما تا از کودکان کار و خیابان‌مان بگوییم که سال‌هاست از آنها حرف زده می‌شود، ولی تا به حال نه از رنج‌شان کم شده، نه از تعدادشان.

این آمار واقعی است؟

در چهارراه‌ها، پشت چراغ‌های قرمز، در حاشیه اتوبان‌ها، در آجرپزخانه‌ها، دوش به دوش متکدیان، در کارگاه‌های فرشبافی و در مزارع بی‌انتها همیشه می‌شود کودکان کار را دید، ولی آمارهای رسمی وجود کمتر از 400 هزار کودک کار در کشور را تائید می‌کند که عددی کوچک‌تر از آنچه که در واقعیت دیده می‌شود، به نظر می‌رسد.

با این حال روزبه کردونی، مدیرکل آسیب‌های اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در میزگردی که به مناسبت بزرگداشت روز حمایت از کودکان کار در ایسنا برپا شد، به این آمار استناد کرد که به صورت تفکیک شده به اشتغال 23 هزار و 619 کودک 10 تا 14 سال در مناطق شهری واشتغال 323 هزار و 494 کودک 15 تا 18 سال در مراکز روستایی کشور اشاره دارد.

کودک کار و سرگردانی او در خیابان به این علت مهم است که او عضوی از یک خانواده از هم پاشیده است، کودکی که به احتمال زیاد یتیم است، یا سرپرستی ندارد یا اگر دارد سرپرست‌ها استحقاق نگهداری از کودک را ندارند. کودک کار می‌تواند عضوی از یک خانواده درگیر اعتیاد باشد، خانواده‌ای که حاضر است از کودکش بهره‌کشی کند تا خرج اعتیادش جور شود. کودکان کار در خانواده‌های فقیر نیز تولید می‌شوند چون کودک برای اینها نیروی کار پولساز است و تکیه گاهی برای روزهای سخت. بی‌علت نیست که سازمان ملل متحد همواره خواستار مقابله با فقری است که عامل اصلی کار کودکان است.

بیمه کودکان کار؛ چتری که همه از آن سهم نمی‌برند

روزی که در همایش بیمه سلامت همگانی، حسن روحانی دفترچه‌های بیمه سلامت را به 13 نفر از نمایندگان قومیت‌های مختلف کشور، دو نوزاد تحت سرپرستی شیرخوارگاه و دو کودک کار داد، همین که کودک کار دیده شد و به چشم آمد روزنه‌های امید برای بهبود زندگی آنها باز شد.

گرچه این حرکت، نمادین بود و مثل همه حرکات سمبلیک ممکن است در همین اندازه باقی بماند، ولی استثنا دانستن کودکان کار و این‌که آنها نیز به اندازه اقلیت‌ها و کودکان بی‌سرپرست نیازمند توجه‌اند، برگ برنده‌ای برای این کودکان است.

اما فعالان حقوق کودک که به میزگرد ایسنا آمده بودند، به بیمه نمادین کودکان کار با این نگاه مثبت نگاه نمی‌کنند، تا آنجا که محمد لطفی، نماینده سازمان‌های مردم‌نهاد فعال حقوق کودک در وزارت کار و رفاه اجتماعی از اصطلاح چتر سوراخ بیمه‌ درمان بر سر کودکان کار مهاجر و فاقد شناسنامه استفاده کرد. درواقع او مدافع برخورداری این کودکان از بیمه درمان است که تا به حال اتفاق نیفتاده، همچنین طالب برقراری بیمه‌های اجتماعی در کنار بیمه‌های سلامت، چون براساس تحلیل او، فقر اقتصادی باعث می‌شود خانوادها بخشی از کالا و خدمات را حذف کنند و به عنوان مثال در اثر ناتوانی در پرداخت هزینه‌های مدرسه، کودک خویش را از ادامه تحصیل بازدارند.

این فعال حقوق کودک، براساس همین نگاه، گناه به کار گماردن کودکان در خانواده‌های فقیر را نه‌فقط به دوش خانواده‌ها که بر گردن جامعه‌ای می‌اندازد که شرایط را برای خانواده‌ها به حدی سخت می‌کند که آنها مجبور به چنین انتخابی می‌شوند.

کودکان بی‌گناه در خانواده‌های مشکل‌دار

باید شانس با یک کودک کار یار باشد تا کسی بهتر از اعضای خانواده‌اش شود. پس اگر شانس یار او نباشد و راه‌های نجات به رویش باز نشود، او کسی می‌شود شبیه خانواده خویش، با همان مشکلات، با همان معضلات و با همان آسیب‌دیدگی‌ها.

این نگرانی در گفته‌های طاهره پژوهش، از اعضای انجمن حمایت از حقوق کودکان وقتی در میزگرد ایسنا حاضر شده بود، بخوبی دیده می‌شد. او نیز معتقد است گروهی از کودکان به دلیل فقراقتصادی خانواده مجبور به کارند، گروهی دیگر در کنار خانواده نیستند و مجبورند برای آنان پول بفرستند و گروهی دیگر نیز کودکانی هستند که به اسم کودکان کولی شناخته شده‌اند که برای تک‌تک اینها باید جداگانه برنامه‌ریزی کرد.

این فعال حقوق کودک، جلوگیری از تولید کودکان کار به روش تنظیم خانواده در میان اقشار در معرض آسیب را نیز ضروری می‌داند و می‌گوید با خانواده‌ای سر و کار دارد که در زمان شروع کارهای حمایتی برای آنها هفت فرزند داشت، اما اکنون این تعداد به 14 فرزند رسیده و کودکی که قبلا مددجو بود، الان معتاد و سرپرست خــــــانواده شده و کودک کوچک‌تر، نان‌آور.

کودکان حقوقشان را بشناسند

این‌که همیشه کودکان مجبور به اطاعت از بزرگ‌ترها هستند و به سخت‌ترین و تلخ‌ترین کارها گماشته می‌شوند، گرچه به کوچکی جثه و بالغ نبودن افکار کودکان و نیز اجرا نشدن قانونی که مجبور کردن کودکان به کار را جرم می‌داند، ربط دارد، اما از نگاه میترا امام، عضو کانون فرهنگی حمایتی کودکان کار، کم‌کاری آموزش و پرورش نیز در این حوزه بی‌تاثیر نیست.

او می‌گوید پیمان‌نامه حقوق کودک باید در مدارس تدریس شود که البته نمی‌شود و مهارت‌های اجتماعی و مراقبت از خود در مدارس به کودکان آموزش داده نمی‌شود، در عوض، همه هم و غم معلم بر این است که کتاب‌ها و سرفصل‌های آموزشی را تا موعد مقرر تمام کند.

گفته‌های این کارشناسان و فعالان حقوق کودک را که روی هم جمع کنیم، خواهیم دید امروز که روز جهانی مبارزه با کار کودکان است تا چه اندازه برای کودکان سرزمین ما حیاتی است؛ کودکانی که امروز دیده نمی‌شوند و در مشکلات تنها می‌مانند، ولی فردا در زندان‌ها، در پاتوق معتادان و در پای چوبه‌های دار به چشم می‌آیند و سرزنش می‌شوند.

مریم خباز/ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها