مرد جوانی هفدهم اردیبهشت امسال با خودرویش در حال عبور از بزرگراهی در خارج از شهر بود که چشمش به شیء مشکوکی کنار جاده افتاد. مرد جوان آن طور که بعدها در جریان تحقیقات پلیسی مطرح کرد، بعد از دیدن شیء مرموز، در چند متری آن توقف کرد. از دور به نظر میرسید انسانی روی زمین افتاده است اما در آن محل حضور یک انسان در چنان حالتی بعید بود. او از خودرویش پیاده شد و به طرف شیء کنار جاده رفت. چیزی که میدید باورش سخت بود. جسد مرد میانسالی کنار جاده افتاده بود. به طرف جنازه رفت. به نظر میرسید آن فرد بر اثر برخورد با خودرویی جان خود را از دست داده است. راننده بلافاصله با پلیس 110 تماس گرفت و موضوع را گزارش داد.
خودکشی یا قتل؟
لحظاتی بعد گروهی از ماموران جنایی وارد صحنه شدند. جسد متعلق به مردی حدودا چهل ساله بود. باتوجه به رد لاستیک روی جسد، این احتمال مطرح شد که مرد میانسال قربانی تصادف شده باشد. کارآگاهان به بررسی جیبهای جسد پرداختند اما هیچ مدرک شناسایی، پیدا نکردند. به همین دلیل فرضیه خودکشی نیز مطرح و جسد به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
متخصصان پزشکی قانونی هنگام تنپیمایی جسد مجهول الهویه، روی گردن قربانی شیارهایی مشاهده کردند که نشان میداد او بر اثر خفگی با طناب یا وسیلهای شبیه به آن به قتل رسیده است و عامل یا عاملان جنایت با عبور دادن خودرو از روی جنازه قربانی، سعی داشتند قتل را خودکشی یا حادثه جلوه دهند و سرنخها را از بین ببرند. به این ترتیب هر دو فرضیه خودکشی و تصادف رنگ باخت. در ادامه بررسیها با انگشت نگاری از قربانی، هویت مرد میانسال مشخص شد.
شناسایی تنها مظنون
جسد متعلق به مردی چهل و سه ساله به نام فرشاد بود. کارآگاهان پس از کشف هویت قربانی، سراغ خانواده او رفتند. آنها در بررسیهای اولیه به همسر مقتول به نام مریم مشکوک شدند؛ زیرا ناپدید شدن شوهرش را به پلیس گزارش نکرده بود. اما زن جوان در این باره گفت: من و فرشاد با هم زندگی آرامی داشتیم اما اخلاق همسرم طوری بود که زمانی که به مسافرت میرفت، تماس تلفنی نمیگرفت. چند روز قبل شوهرم برای انجام کاری به شهرستان اهواز رفت. از آنجا که او هرگز با خانه تماس نمیگرفت و گفته بود مسافرتش چند روزی طول میکشد، نگران او نشدم و دلیلی برای اینکه دنبال او بگردم و موضوع را به پلیس گزارش کنم، وجود نداشت.
در تحقیق از همسایههای فرشاد، سرنخهایی بهدست آمد که با اظهارات همسر مقتول در تضاد بود. همسایهها از درگیری مداوم فرشاد و همسرش گفتند و اینکه آنها باهم اختلافات شدیدی داشتند، درحالی که مریم گفته بود با شوهرش هیچ مشکلی نداشت اما از آنجا که مدرک قطعی علیه زن جوان به دست نیامد، مریم که همچنان مظنون اصلی پرونده بود، آزاد شد. با این حال تحقیقات به صورت نامحسوس ادامه یافت تا اینکه مشخص شد مریم مدتی است با مردی به نام حسن در ارتباط است. ارتباط پنهانی زن جوان با حسن میتوانست انگیزهای برای قتل فرشاد باشد. به همین دلیل زن جوان دوباره بازداشت و بازجویی شد.
مریم که سعی داشت با انکار جنایت، خود را از اتهام قتل عمد تبرئه کند، زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد، به جرمش اعتراف و عنوان کرد: مدتها بود با شوهرم اختلاف داشتم. این اختلاف باعث شده بود روز به روز از او بیشتر فاصله بگیرم تا اینکه مدتی قبل با حسن آشنا و به او علاقهمند شدم. من که با همسرم اختلاف داشتم، دلم میخواست با حسن ازدواج کنم اما فرشاد مانعی سر راهم بود. همسرم بعد از مدتی به من شک کرد و چند باری هم نقشه کشید تا دست مرا رو کند اما آنقدر مواظب بودم که همسرم نتوانست مدرکی از من بهدست آورد. میدانستم که او مرا طلاق نمیدهد. تنها راه حلی که وجود داشت، این بود که فرشاد را از سر راه بردارم.
زن جوان ادامه داد: وقتی ماجرا را با حسن در میان گذاشتم، او قبول کرد در قتل شوهرم کمک کند. انگار از همان اول منتظر چنین درخواستی از طرف من بود. بعد از اینکه با حسن نقشه قتل فرشاد را کشیدیم منتظر فرصتی ماندیم تا آن را اجرا کنیم. شوهرم مدتی بعد برای انجام کاری به شهرستان اهواز رفت و بهترین فرصت زمان اجرای نقشهمان به وجود آمد. تعداد زیادی قرص خوابآور تهیه و صبر کردم تا او از مسافرت برگردد. زمانیکه او از سفر برگشت، قرصهای خوابآور را داخل دوغ ریختم و به فرشاد دادم. بعد منتظر ماندم تا شوهر و بچههایم بخوابند. وقتی مطمئن شدم آنها خوابیدهاند، با حسن تماس گرفتم. او هم طبق نقشهای که از قبل کشیده بودیم، به خانهمان آمد و درحالی که فرشاد خوابیده بود، طنابی را دور گردنش انداختیم و آن را با هم کشیدیم تا شوهرم خفه شد. بعد از جنایت، حسن جسد را داخل صندوق عقب خودرویش گذاشت و به خارج از شهر برد. برای آنکه کسی به ما شک نکند و مشخص نشود قتلی رخ داده است، با خودرو از روی جسد فرشاد رد شد تا موضوع خودکشی یا حادثه تشخیص داده شود. از آنجا که با اعلام ناپدید شدن همسرم، پلیس تحقیقاتش را برای پیدا کردن فرشاد شروع میکرد، از شکایت صرفنظر کردیم. با خودم گفتم اگر دوستان و فامیل سراغ فرشاد را گرفتند به آنها میگویم او ما را ترک کرده است و کمکم موضوع فراموش میشود و من و حسن بعد از مدتی باهم ازدواج میکنیم.
به این ترتیب اعترافات زن جوان راز جنایت هولناک را برملا کرد. سرهنگ خواجوی، رئیس پلیس آگاهی استان خوزستان در باره این پرونده میگوید: با دستگیری حسن او نیز به قتل اعتراف کرد و متهمان با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند.
مرجان رضایی
نظر کارشناس
برآورده نشدن نیازهای عاطفی
سعید هرمزی/ روانشناس
معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی ناجا اخیرا آماری را ارائه کرده است که نشان میدهد حدود 20 درصد از قتلهای خانوادگی، همسرکشی است. تجربه نشان داده است بیشتر موارد قتل زنان توسط شوهران به صورت اتفاقی رخ میدهد اما زنان با برنامهریزی قبلی و همدستی شخصی دیگر، شوهر خود را میکشند. خیانت زن، یکی از دلایل اصلی است که سبب میشود به سمت شوهرکشی سوق پیدا کند. خیانت پذیرفتنی نیست و به هیچ وجه نمیشود آن را توجیه کرد اما برای جلوگیری از تکرار چنین قتلهایی باید به بررسی دلایل خیانت برخی زنان پرداخت. به طور کلی احساس نارضایتی از زندگی مشترک باعث میشود برخی زنان به سمت مردان غریبه گرایش پیدا کنند و درصدد برآیند نیازهای خود را در فضای دیگری خارج از چارچوب زندگی زناشویی برآورده کنند. احساس نارضایتی ممکن است در پی رفتارهای شوهر یا به سبب باورها و خواستههای نادرست زن به وجود بیاید. برخلاف باورهای رایج آنچه احساس نارضایتی را بهوجود میآورد و به آن دامن میزند، کمبودهای مالی و نیازهای اقتصادی نیست بلکه سرچشمه اصلی، برطرف نشدن نیازهای عاطفی است. وقتی زن و مرد به زبان مشترک دست پیدا نکنند، از فهم خواستههای عاطفی یکدیگر عاجز باشند و نتوانند این نیازها را برآورده کنند ممکن است کار به خیانت کشیده شود به همین دلیل زوجین بویژه مردان نباید صرفا به دنبال تامین نیازهای مالی خانواده باشند و حتما باید برای نیازهای عاطفی همسر خود نیز وقت بگذارند و آن را مهم و حتی نسبت به مسائل مالی مقدم بدانند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
حسن هانیزاده در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با سفیر ایران در روسیه مطرح شد
گیتی خامنه از دغدغههای محیطزیستیاش میگوید
علی داوودی و پدرش در تحریریه روزنامه «جامجم»: