نیمه تاریک یک واقعیت تاریخی در دوره صفویه

پیشینه مواد افیونی از صفویه تا پهلوی

تنباکو و توتون که در حقیقت از یک جنس هستند، گیاهانی اصالتا آمریکایی است. بومیان آمریکا از زمان‌های دور با این گیاه آشنا بوده، گرد آن را از راه بینی فرو می‌دادند یا آن را می‌جویدند و گاه به‌وسیله چپق آن را دود می‌کردند.
کد خبر: ۶۷۵۴۸۸

کاربرد این گیاه برای سرخپوستان فقط جنبه تفریحی نداشته است، بلکه در زمان انعقاد صلح میان دو قبیله متخاصم یا در مراسم آیینی مختلف از این گیاه بهره می‌بردند. (کسروی، 1335: 3) اگر برحسب اتفاق کشتی‌های کریستف کلمب در پایان سده پانزدهم میلادی به جزایر اقیانوس آتلانتیک کشانده نمی‌شد، در هیچ جای جهان از وجود چنین گیاهی آگاه نمی‌شدند. (پورداوود، 1380: 190) در سده شانزدهم میلادی، سیگارکشیدن در اسپانیا، پرتغال، انگلستان، هلند و ایتالیا رواج یافت و سال 1605 میلادی در قسطنطنیه، مصر و هند کم و بیش شناخته شده بود. شاردن که 11 سال در ایران دوره صفوی حضور داشت، معتقد بود استعمال تنباکو حدود سال 1012 هـ ق که مصادف با سلطنت شاه عباس اول صفوی است در قسطنطنیه رواج یافته بود (شاردن، 1335: 343 ) همچنین آدام اولئاریوس در سفرنامه خود از علاقه فراوان ساکنان کشور همسایه شمالی ما یعنی روسیه به تنباکو یاد می‌کند. وی معتقد است علاقه روس‌ها به تنباکو بخصوص در میان طبقه کارگر به شکلی است که آنها مزد کم روزانه خود را به جای آن‌که صرف تغذیه و رفاه مطلوب کنند، بیشتر به خرید و استعمال تنباکو می‌پردازند. (اولئاریوس، 1363: 269)

تا اینجا دانستیم کشورهای همسایه ایران ـ چه در شمال و چه در جنوب ـ با توتون و تنباکو آشنا بوده‌اند، البته در میان محققان تاریخ اجتماعی ایران در باب راه آشنایی ایرانیان با تنباکو اختلاف نظر فراوان دیده می‌شود. استاد پورداوود معتقد است آشنایی ایرانیان با تنباکو از حوزه جنوب و به‌واسطه مهاجمان اروپایی بخصوص پرتغالی‌ها بوده است که سال‌ها بندر گمبرون (بندر‌عباس) را در دست داشته‌اند. (پورداوود، 1380: 197) از گفته‌های تمام جهانگردانی که از ایران عصر صفوی بازدید کرده‌اند به وضوح می‌توان به مصرف گسترده توتون در ایران این دوره پی برد. نوع آلت تدخین ایرانیان این دوره نیز چپق و قلیان بوده است. (شاردن، 1335: 54) یکی از مهم‌ترین منابع سفرنامه‌ای بازمانده از دوره صفوی، اثری است که تاورنیه، جهانگرد فرانسوی در این دوره تالیف کرده است. وی معتقد است ایرانیان آنچنان به استعمال تنباکو علاقه دارند که پس از دریافت حقوق روزانه، قبل از خریدن خوراکی برای رفع گرسنگی، به خرید تنباکو اقدام می‌کنند. (تاورنیه، 1388: 199) وی از اقدامات شاه‌صفی برای جلوگیری از مصرف تنباکو یاد می‌کند، اما خراج تنباکو یکی از اصلی‌ترین منابع درآمد دولت در این زمان است. شهر اصفهان هر سال مبلغ 40 هزار تومان بابت خراج تنباکو می‌پردازد. این مطلب، مانع از برخورد جدی حکومت با مصرف‌کنندگان و فروشندگان تنباکو می‌شود. (همان، 199) یکی از بهترین منابع شناخت طبقات اجتماعی ایرانیان دوره صفوی، اثر گرانبهایی متعلق به ادبیات عامیانه این دوران به نام حسین کردشبستری است. در این اثر ادبی که بر مبنای درگیری میان ایرانیان و ازبکان نوشته شده است، پهلوانان شاه‌عباس چون حسین کرد و مسیح تکمه‌بند تبریزی همراه با نوچه‌هایشان عموما شب‌هنگام و زمانی که دکان‌ها تعطیل است و مردمان خفته‌اند در چهارسوق‌ها و گذرگاه‌ها به مقابله با پهلوانان ازبک می‌پردازند. پهلوانان ایران در این روایت شفاهی غالبا در تکیه‌ای که محل تجمع آنان است به تمرینات بدنی سخت یادگیری فنون رزمی می‌پردازند. در جای‌جای اثر نقال و راوی شرح هیکل و قدرت بدن پهلوانان ایران را می‌دهد. بخصوص جایی که سخن از مبارزه گل سرسبد پهلوانان شاه‌عباس اول یعنی حسین کرد‌شبستری است. در کنار این روایت شیرین، راوی فضای شهرهای ایرانی این دوره را به زیبایی هر چه تمام‌تر به تصویر می‌کشد، خصوصا قهوه‌خانه‌ها که گاه محل تجمع لوطیان است. قهوه‌خانه‌های این دوره دارای حیاط خلوتی بوده است؛ غالبا مربع شکل که در صورت تمایل مراجعان می‌توانستند در آنجا رحل اقامت بیفکنند.

چنان‌که حسین کرد در بسیاری مواقع برای کشیدن قلیان در حیاط خلوت قهوه‌خانه می‌نشسته است. (ایرج افشار و مهران افشاری، 1386: 323) حاصل سخن آن‌که از این اثر چنان برمی‌آید که پهلوانان ایران گرچه به صفات بدنی فوق‌العاده آراسته بودند و در بهادری و قلدری هر یک حریف چند ازبک می‌شدند، اما کشیدن تنباکو از علاقه‌های همیشگی آنان بوده است. غیر از قهوه‌خانه‌ها در این دوره برای کشیدن قلیان مکان‌های کوچک‌تری نیز وجود داشته است که از آن به عنوان دکان قلیانی یاد می‌شود. برخلاف قهوه‌خانه‌ها احتمالا در این مکان چیزی بجز قلیان عرضه نمی‌شده است. بزرگ پهلوانان ایران، حسین کرد، علاقه فراوانی به دکان قلیانی داشته و غالبا پیش از شروع هر شب و آغاز درگیری با پهلوانان ازبک سری به دکان قلیانی می‌زده و شاید با این کار، کمی تمدد اعصاب می‌کرده است. (همان، 323) یکی دیگر از بزرگ‌ترین مشکلات جامعه صفوی که مانند خوره به جان ایرانیان این دوره چنگ انداخته بود، همانا معضلی است که متاسفانه از آن دوره تا به ایران کنونی امتداد داشته است؛ مساله پیچیده و مشکل‌زای اعتیاد. این مقاله جای پرداختن مفصل به ریشه‌های این مشکل اجتماعی در ایران عصر صفوی نیست و فقط به این نکته اشاره می‌شود که اضطراب‌های گسترده جامعه ایران به‌واسطه تسلط حکومتی که دائما درگیر با پادشاهی قدرتمند عثمانی از یک‌سو و ازبکان از سوی دیگر بوده است و بی‌توجهی برخی پادشاهان صفوی چون شاه طهماسب اول به زندگی مردم و خشونت شدید برخی دیگر از این پادشاهان چون شاه اسماعیل دوم صفوی (طاهری، 1383: 296) در نیمه اول تسلط این سلسله و در نیمه دوم آن پس از شاه‌عباس اول، حضور پررنگ پادشاهان ناکارآمد و رجل سیاسی بی‌لیاقت که به‌نابسامانی اوضاع اقتصادی دامن می‌زده و امنیت کشور را زیر سوال می‌برده است از دلایل اجتماعی است که مصرف گسترده مخدر در ایران این دوره را توجیه می‌کند. یکی از دلایلی که می‌توان بر گستردگی استعمال این‌گونه مواد اقامه کرد، یکی ‌ در دوره سلطان حسین سقوط سریع و کم‌مقاومت پایتخت در مقابل قوایی است که فاقد آرایش نظامی مشخص و نیروهای کارآزموده بودند. از متون دوره صفوی چنان برمی‌آید که «کوکنار»‌ پر‌مصرف‌ترین نوع مخدر در میان ایرانیان این دوره بوده است. این نوع مخدر که حالت مایع داشته است به دو روش تهیه می‌شده؛ روش گرانقیمت مخصوص درباریان بوده و در آن از انواع شکوفه‌های میوه چون شکوفه سیب و هلو بهره می‌برده و پوسته خشخاش را چند ساعتی درون مایع گرانقیمتی از این شکوفه‌های معطر می‌خواباندند و سپس با استفاده از هل و بسیاری از خوشبو‌کننده‌ها مایع مورد نظر را برای استفاده درباریان آماده می‌کردند و روش ارزان‌قیمت که مخصوص فروش در کوکنار‌خانه‌های سطح شهر و برای مصرف توده جامعه بوده است که در تهیه آن از جوشانده گیاه شقایق کوهی و حبه خشخاش بهره می‌بردند. (مومنی، 1389: 18)

شاردن از علاقه ایرانیان به مصرف کوکنار یاد می‌کند. وی همچنین درباره اوضاع وخیم جسمی کسانی که در کوکنارخانه‌ها به آماده کردن این مایع افیونی می‌پرداختند به صراحت سخن می‌راند؛ اینها افرادی لاغر و رنگ پریده، نحیف و مرتعش و لرزان بودند. (شاردن، 1335: 48) تاورنیه و کمپفر نیز در ‌ سفرنامه‌های خود به توصیف حالات افرادی که به استعمال این مخدر اقدام می‌کرده‌اند، پرداخته‌‌اند. برای مثال (تاورنیه 1382، 312) البته ذکر این نکته واجب است که در زمان آرامش نسبی کشور و حضور رجال قدرتمند بر مسند کار عموما حکومت تلاش‌هایی برای منع مصرف مخدر در جامعه و بستن در کوکنار‌خانه‌ها به عمل می‌آورده است. اوج این تلاش‌ها در زمان شاه عباس اول صفوی نمایان است. (بدلیسی، 1278: 209) مصرف گسترده کوکنار در سطح جامعه شاید به شکسته‌شدن قبح اجتماعی این موضوع یاری رسانده باشد.

از مهم‌ترین متن داستانی بر جای مانده از این دوران چنان استنباط می‌شود که مثبت‌ترین چهره‌های اجتماعی ـ که همانا پهلوانان و لوطیان هر شهر بوده‌اند ـ نیز دستی بر آتش استعمال این مخدر داشته‌اند. در اثر روایی حسین کردشبستری پهلوانان بسیاری هستند که علاقه وافر آنان به این نوع مخدر مایع، در همه‌جای اثر به وضوح نمایان شده است. سه نفراز مهم‌ترین نوچه‌های شاه‌عباس صفوی در این اثر، شخصیت‌هایی به نام پیچک، میرقلی و قران هستند. اینان در متن اثر در صحنه‌های کارزار هر یک به‌تنهایی چند ازبک را حریف هستند و تصویری که نقال از زور بازوی آنان ارائه می‌دهد، بی‌شباهت به قهرمانان آثار سینمایی نیست. اما در هر فرصتی در محل اقامتشان که همانا تکیه است به کوکنارخوری مشغول می‌شوند. (ایرج افشار و مهران افشاری، 1386: 103) در اینجاست که ذکر مهم‌ترین نکته جامعه‌شناسی تاریخی ایران ضروری می‌نماید و آن این‌که حد والای زیستن اجتماعی که همانا تبلور آن در لوطیان و پهلوانان هر جامعه است در نهایت افقی بلندتر از سطح معمول و مورد تصور اعضای جامعه از حیات اجتماعی در بر ندارد. به عبارت دیگر، لوطی و پهلوانی که در رو ساخت ظاهری اثر نقالی نیرویی برابر صد مرد از خود بروز می‌دهد در زیرساخت‌های اجتماعی اثر همانا چون عادی‌ترین مردم درگیر مشکلات و معضلاتی است که حیات نامطلوب و کج اجتماعی و سیاسی را برای زندگی مردمان رقم زده است. این وجه رفتار بروز دیگری از در چاه افتادن رستم و مرگ وی به دست برادر خویش یا چاقو خوردن و کشته‌شدن داش‌آکل توسط کاکارستم است، گرچه این پایانی تراژیک بر یک اثر ادبی است، اما هر‌کدام از این وجوه یاد شده در حقیقت، کجی رفتار اجتماعی را می‌رساند که بازتاب آن گریبانگیر نخبه‌ترین و پالوده‌ترین ساخت اجتماعی ایرانیان، یعنی لوطیان و پهلوانان نیز شده است.

منابع به ترتیب حضور در متن

ـ کسروی، احمد (1335)، تاریخچه قلیان، تهران، اقبال.

ـ پورداوود، ابراهیم(1380)، هرمزد‌نامه، تهران، اساطیر.

ـ شاردن، ژان (1335)، سیاحت‌نامه، محمد عباسی، تهران، امیر‌کبیر.

ـ اولئاریوس، آدام (1363)، سفرنامه، احمد بهپرور، تهران، اتکا.

ـ تاورنیه ژان باستیس (1388)، سفرنامه، حمید ارباب شیرانی، تهران، نیلوفر.

ـ افشار، ایرج، افشاری، مهران (1386)، تصحیح حسین کرد شبستری، تهران، چشمه.

ـ طاهری، ابوالقاسم (1383)، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، تهران، علمی و فرهنگی.

ـ مومنی، محسن (1389)، مواد مخدر در ایران عصر صفوی، اخلاق و تاریخ پزشکی، دوره سوم، شماره 4، پاییز.

ـ بدلیسی، شرف‌الدین (1278 هـ ق )، شرف‌نامه، تصحیح و لیا مینوف، پطورزبورغ، آکادمیه سلطنتی امپراتوری.

همایون نوری‌پناه / دانشجوی دکتری تاریخ

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها