پزشک دهکده کوش

درست است که پزشک دهکده اسم یک سریال خارجی بود که داستان‌های مربوط به حضور یک زن پزشک را در یک روستای خارجی پیشرفته نشان می‌داد؛ اما چرا حضور پزشکان در روستاها مد نشد؟... البته نه که بالکل هیچ پزشکی در هیچ روستایی نباشد؛ خیر، هستند، اما علی‌القول شاعر، کفاف کی دهد این باده‌ها به مستی ما؟…
کد خبر: ۶۷۰۴۴۳
پزشک دهکده کوش

در حالی که در همین شهر تهران درندشت خودمان و ایضا در اکثر کلانشهرهای مهم کشور، گاهی چند مطب پزشک متخصص در یک خیابان یا چهارراه یا سر یک پیچ وجود دارد؛ اما هم‌اکنون که در خدمت شما هستیم و داریم فرمایش می‌کنیم؛ حدود نیمی از روستاهای مملکت فاقد پزشک است. این آمار را ما همین‌طور کشکی از آستین خودمان درنیاوردیم، بلکه وزیر بهداشت مملکت، در روز روشن اعلام فرمودند.

خبر وارده:«حسن قاضی‌زاده‌هاشمی گفت: 50 درصد روستاهای ما بدون پزشک است.» ـ به نقل از جراید

عرض نکردیم هر چه می‌گوییم موثق است و از منابع محکم و متقن؛ چندان که مو لای درز آن نمی‌رود؟... گواه عاشق صادق در آستین باشد؛ لهذا در طرفه‌العینی سند رو کردیم. تازه خیلی هم رو نکردیم؛ در حد نیم‌رو بود.

بسته پیشنهادی: احساس می‌کنم که وزیر محترم بهداشت و درمان مملکت تنهاست و یک دست صدا ندارد... گفتیم و گفتند که نیمی از روستاهای ما فاقد پزشک است.

حس می‌کنم که همه باید کمک کنیم. بخصوص جامعه محترم و زحمتکش پزشکان که بسیار زحمت کشیده و دود چراغ موشی و لامپ کم‌مصرف خورده‌اند تا توانسته‌اند پزشک شوند و نبض مردم را بگیرند. لهذا در اولین اقدام عاجل، عرایضی راهبردی ـ کاربردی تقدیم حضور می‌کنم:

1ـ اطلاع‌رسانی سریع: ممکن است اعلام خبر فوق‌الذکر که در تهران و کلانشهرها پزشکان بیشتری وجود دارد؛ بدآموزی هم داشته باشد. یعنی این‌که بعضی از روستاییان عزیز باز شال و کلاه کنند که بیایند شهر؛ اما باور کنند که این راهش نشد.

فلذا مسئولان هر چه سریع‌تر به اهالی شریف روستاها اطلاع دهند که خیلی زود ـ و به قول اداره‌ای‌ها در اسرع وقت ـ در جهت اعزام پزشک به روستاها اقدام لازم و مقتضی را به عمل خواهند آورند.

قول ما قول است. به این شایعات واهی هم گوش فراندهید که: «هزار وعده خوبان یکی وفا نکند». سرخوش بودند، همین‌طوری یک چیزی گفتند.

2 ـ تسهیلات کلان: مسئولان بیش از پزشکان کلانشهرها و شهرها، برای پزشکان روستاها امتیاز و تسهیلات قائل شوند. از انواع وام بانکی گرفته تا انواع مسکن و ماشین و گوشی تلفن همراه و
سرعت اینترنت بالا و نان اضافه و سس زیاد. برای سوق دادن پزشکان به سمت روستا، باید ایجاد انگیزه کرد. فقط از معنویات بگوییم، می‌گویند اگر راست می‌گویی، خودت برو!

3 ـ پزشک طلایی: رفتن به روستاها را به قول امروزی‌ها کلاس کار کنیم. هر پزشکی که چند سالی در روستا خدمت کرد؛ به او به چشم یک انسان بزرگوار و یک آدم فرهیخته و انسان نگاه کنیم.

چطور شد که بعضی پزشکان روی تابلوی مطب خود می‌نویسند: «دارای بورد تخصصی و تحصیلی از خارج» و این توضیح را کلاس کار خود می‌دانند؛ خب روی تابلوی پزشکانی هم که لطف کردند و چند سالی در روستا طبابت کردند، نوشته شود: «پزشک طلایی». اگر بعد از مدتی این اصطلاح جانیفتاد و در افواه عمومی نیفتاد که: شنیدی فلانی پزشک طلایی است؟...

4 ـ تکرار سریال: قبل از آن که کار به خدمت اجباری پزشکان در روستاها بکشد، تلویزیون در راستای تلاشی که برای فرهنگ‌سازی دارد، مجددا اقدام به بازپخش سریال دیدنی پزشک دهکده نماید. منتها در هر قسمت، زیرنویس شود که: «ببین، یاد بگیر!... ایشون هم پزشک است.... نصف شماست!»

رضا رفیع

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها