آب بازی ممنوع

هر سال همین که از سمت بهار گلعذار به سمت تابستان لاکردار پیش می‌رویم، پروژه انواع و اقسام توصیه‌های لازم برای صرفه‌جویی در مصرف آب، از سوی مسئولان مرتبط کلید می‌خورد و ما از این مطلب این‌گونه نتیجه می‌گیریم که خوب همدیگر را می‌شناسیم؛ خوب.
کد خبر: ۶۷۱۶۴۵
آب بازی ممنوع

یعنی دقیقا می‌دانیم که اگر توصیه نکنیم، احتمال آن که با وجود هدفمندی یارانه‌ها و افزایش حامل‌های انرژی، باز هم بعضی از ما که اندکی لاحواس تشریف داریم، فراموش کنیم شیر آب را ببندیم یا حداقل آن را کمتر باز کنیم، هست. فلذا جای گله نیست.

پدر آمرزیده، رود دجله با آن عظمتش گاهی کم می‌آورد. مربوط به الان هم نیست؛ از سوابق ایام این‌طور بوده است. اگر نبود که در قرن ششم که هنوز وزارت نیرویی نبود و سازمان آبی وجود نداشت، جناب شیخ‌اجل، سعدی شیرازی، به جای مسئولان و در مقام انذار و توصیه و هشدار این چنین نمی‌فرمود که: ایها الناس...!

اگر باران به کوهستان نبارد

به سالی دجله گردد خشک رودی

درست است که در اولین درس‌های دبستانی خود با خواندن و نوشتن کلمه آب، سوادآموزی را آغاز کردیم تا در آینده خوشبخت و پولدار شویم؛ اما همیشه در کتاب فارسی خود می‌خواندیم که: «بابا آب داد»؛ نه این‌که: «بابا آب را ول داد»!

فلذاست که اگر شاعر و نقاش زبردستی با ظرافت و لطافت تمام، نه‌فقط از مردم کشورش که از مردم جهان خواست تا: «آب را گل نکنیم»(چون از آب گل‌آلود، احتمال ماهی گرفتن بیشتر است)؛ اما بعدها در طول زمان، کار از گل کردن آب هم گذشت و با توجه به ضرورت مصرف بهینه آن، شاعر خوش‌ذوق دیگری با زبانی طنز اما کاملا جدی گفت: «آب را ول نکنیم!...»

توصیه استاندار تهران: «به دنبال افزایش مصرف و کاهش منابع آبی و بارندگی، احتمال جیره‌بندی منطقه‌ای آب در تهران وجود دارد و اگر وضع بحرانی باشد، تصمیمات لازم در این زمینه گرفته خواهد شد.» ـ جراید همیشه در صحنه.

بسته پیشنهادی: چون گرم شدن زودهنگام هوا از اواسط بهار، زنگ خطری است که قضیه شوخی نیست و باید توصیه‌های ایمنی آقای آبی را جدی بگیریم؛ فلذا خیلی سریع و بدون فوت وقت، نکاتی چند را دودستی عرضه می‌داریم:

1 ـ ممنوعیت آب بازی: در بحبوحه بارش کم باران و کمبود آب و گرمای زیاد، آب یک مقوله استراتژیک و بالاتر از حیاتی است. بلاتشبیه یک چیزی در مایه‌های انرژی هسته‌ای و این حرف‌ها. از این‌رو آب را به بازی نگیریم. بچه بازی که نیست. طرف استخرش را پرمی‌کند که فقط بچه‌اش بتواند آب بازی کند. خب، یک تفنگ آبی اسباب‌بازی هم می‌تواند او را سرگرم کند. از آن ماجرای پارک آب و آتش تهران و برخی آب بازی‌های حساس و مسأله‌ساز هم نترسید. قضیه‌اش فرق می‌کرد.

2 ـ روانداختن به خدا: هیچ‌کس از خود خداش مهربان‌تر و کارسازتر نیست که نیست. باز هم از آسمان رحمتش به التماس بخواهیم که در این گرمای پیش‌روی مبارک، هوای ما را داشته باشد. فقط هوای مای ایرانی مسلمان را نه؛ هوای کل بنده‌های خودش را در سراسر این کره خاکی.(حالا انگار نیازی به گفته ما بود!... خودش آن کریمی است که از خزانه غیب‌/ ‌گبر و ترسا وظیفه خور دارد. فلذا اصلا احتیاجی به گفتن ما نبود. توضیح بی‌خود بود. خدایا، ببخشای و باران ببخش!)

3 ـ فیلترینگ لوله‌ها: مشترکان پرمصرف، در مراحل برخوردی بعدی، لوله‌هایشان فیلتر، یعنی که بسته شود. یا سرعت آب داخل لوله‌ها کم شود. این‌طوری دیگر هوس نمی‌کنند دوش آب را تا آخر باز کنند و برعکس قورباغه، آب که سر پایین می‌رود، آواز ابوعطا بخوانند. آن هم بدون مجوز ارشاد و سازمان آب!

4 ـ میرآب آنلاین: در قدیم که لوله‌کشی نبود، برای نظارت بر امر تقسیم و توزیع عادلانه سهام آب، یک شخص بیل به دستی در محلات شهر بود که اسمش میرآب بود. خب، الان هم با توجه به برخی ضروریات و اقتضائات در این برهه حساس کنونی، می‌شود خیلی شیک و مجلسی، دوباره این میرآب‌های عزیز را احیا و ریکاوری کرد. منتها کاملا مدرن و مجهز به اینترنت وایرلس و وایفا و بلوتوث و سایر نرم‌افزارهای لازم. در محله‌ها و مناطق شهر راه برود، هرجا که دید کنتورهای آب آنها بیش از حد، تند و تند شماره می‌اندازد، سرعت آب آن مناطق و منازل‌ها(!) را ـ که کجا دانند حال ما ـ با اجازه بزرگ‌ترها کم کند و اگر لازم شد، از بیخ قطع. به طور قطع، اثرگذار خواهد بود.

رضا رفیع

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها