
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
این شرح کوتاهی از زندگی دیانا هولت است که بتازگی به دلیل موفقیت در آزادی یک محکوم به مرگ، دوباره نامش در رسانهها درج شده است. سی.ان.ان در گزارشی، داستان زندگی این وکیل مدافع و موکلش را شرح داده است.
ادوارد لی المور پنجاه و سه ساله، به اتهام تجاوز و قتل بیش از نیمی از عمر خود را در زندان گذراند. او دو سال پیش از زندان گرینوود در کارولینای جنوبی آزاد شد. وکلای استیناف او دیانا هولت و جان بلوم حالا پس از گذشت دو سال، رازهای بیشتری را از پرونده متهمشان برملا میکنند. آنها میگویند پلیس مدارکی را که به نفع متهم وجود داشت، پنهان کرد.
المور به اتهام تجاوز و قتل یک بیوه هفتاد و پنج ساله ثروتمند در گرینوود در سال 1982 سه بار به مرگ محکوم شد. او از زمان دستگیری همواره ارتکاب این جرم را رد کرد و سرانجام در حالی از زندان آزاد شد که 30 سال از عمر خود را در زندان گذرانده بود. این مرد بیشتر سالهای زندان را در انتظار مرگ گذراند.
وکلای مدافع المور میگویند دادستانی، واقعیتهای پرونده را دستکاری کرده بود. حتی پس از کشف مدارکی به نفع متهم، آزادی او نزدیک به دو دهه طول کشید. دادگاه استیناف این ماجرا را یکی از نادرترین پروندههایی دانسته که دستخوش کار کرد معیوب سیستم قضایی شده است.
پرونده جنجالی المور، تقریبا همه نواقص و انتقاداتی را که متوجه دستگاه قضایی آمریکاست سر زبانها انداخت. ریموند بونر، نویسنده کتاب «آناتومی بیعدالتی» نیز درباره این پرونده نوشته است: این پرونده قتل سراپا تناقض بود. این پرونده مثالی روشن برای اثبات این حقیقت است که بیگناهی برای در امان بودن، کافی نیست.
ملاقات در زندان
بزرگترین شانس زندگی المور، ملاقات با دیانا هولت بود؛ وکیل مدافعی که از سال 1993 تقاضای نقض حکم او را به جریان انداخت. زمانی که هولت با المور ملاقات کرد، بسیار شگفتزده شد؛ چرا که به گفته خودش باور نمیکرد یک متهم به قتل در انتظار مرگ بتواند اینقدر سربهزیر و محترم باشد.
حکم اعدام المور پیش از ملاقات هولت با او دوبار تائید شده و عجیب اینکه یکی از دادگاهها در حکم خود اشاره کرده بود ممکن است او گناهکار نباشد. در زمان این ملاقات، المور کاملا ناامید شده بود و فکر میکرد سرنوشتش تغییر نخواهد کرد و او را اعدام میکنند.
هولت در طول سالها وکالت، غیر از المور متهمان به قتل زیادی را از مجازات نجات داده است؛ متهمانی که همگی بیگناه بودند. او میگوید: اگر من یک قدم به عقب بگذارم، یک موکل میمیرد. اگر من دست از کار بکشم، آنها دیگر نخواهند توانست نفس بکشند. در بعضی موارد من اولین کسی هستم که به متهمان توجه میکند و به آنها احترام میگذارد.
صحنه جرم
المور، ژانویه 1982 بازداشت شد. همسایه و دوست قدیمی مقتول که یکی از اعضای شورای شهر گرینوود ـ محل وقوع جرم ـ بود، المور را به عنوان مظنون به قتل معرفی کرده و پلیس همین مدرک را کافی دانسته بود.
این عضو شورای شهر آن زمان به دادگاه گفت وقتی چند روز از قتل گذشت و او دید روزنامهها مقابل خانه مقتول روی هم تلنبار شده است، مشکوک شد و برای سرکشی داخل خانه رفت. او جسد غرق در خون زن مسن را در یکی از اتاقها پیدا کرد و بلافاصله موضوع را به پلیس اطلاع داد. او به پلیس گفت المور که برای نظافت به خانه مقتول میرفت، ممکن است در جنایت نقش داشته باشد.
پلیس ظرف 48 ساعت، المور رادستگیر کرد. اثر انگشتهای او روی در پشتی خانه مقتول پیدا شده بود. به این ترتیب دنیا برای مرد بیگناه به آخر رسید.
زمانی که خانم هولت، وکالت المور را به عهده گرفت، متوجه شد اتفاقاتی که به محکومیت المور منجر شده، همگی مشکوک است. او متوجه شد مقامات قضایی این پرونده را با بیحوصلگی دنبال کرده و فقط به دنبال محکوم کردن متهم بودهاند تا ماجرا فیصله پیدا کند. وکیل مدافع المور میگوید: نتایج آزمایش خون و DNA که میتوانست موجب تردید در گناهکاری المور شود، توسط دادستان پنهان شد دادستانی به عمد این کار را کرد.
یکی از قضات درباره پرونده المور نوشته است: وکیل یک متهم به قتل همواره باید به صحت مدارکی که علیه موکلش وجود دارد، شک کند. اولین وکلای مدافع المور بدرستی وظیفه خود را انجام ندادند. نخستین قصور از جانب آنها بود. دومین مورد هم این است که سیستم ما فقط دوست دارد به نتیجه برسد و اینکه این نتیجه تا چه میزان قابل اطمینان باشد، برایش مهم نیست.
هولت زمانی که اولین بار با این پرونده آشنا شد، در دهه چهارم زندگی خود بود و در سومین سال دانشگاه حقوق تحصیل میکرد. هولت درس حقوق را خیلی دیر شروع کرد. زندگی شخصی او بسیار سخت بود. او در روابط شخصی مورد سوءاستفاده قرار گرفته و زمانی که نوجوان بود، مدتی را به جرم سرقت مسلحانه در زندان لوئیزیانا سپری کرده بود. اتفاقاتی که در زندگی این زن رخ داده، باعث شده بود به رشته حقوق علاقهمند شود و مسیر زندگی خود و سپس بسیاری دیگر را عوض کند.
او در بیست و هشت سالگی کالج را تمام کرد و موفق شد وارد دانشگاه ساوتوست تگزاس شود. زمانی که درخواست او برای تحصیل در رشته حقوق از سوی دانشگاه پذیرفته شد، بسیار متعجب شد، زیرا بهدلیل سوءسابقهاش فکر نمیکرد درخواستش پذیرفته شود.
استادان دانشگاه او را تشویق کردند دنبال پروندههای محکومان مرگ برود. چرا که تلاش، پشتکار و سماجت او را در کار بخوبی درک کرده بودند. این زن هنگام گذراندن دوره آموزشی به تشویق یکی از مسئولان مرکز آموزشی که خودش وکیل مدافع المور بود، قرار شد به او در پرونده المور کمک کند.
هولت میگوید: پس از خواندن شهادتنامه دادگاه متوجه شدم در همه مدارک قانونی کمترین دقت وجود دارد و اصلا قابل استناد نیست.
او خودش را غرق در این پرونده کرد: همه زندگیام شده بود المور. دیگر حوصله نداشتم سر کلاسهای دانشگاه بروم. وکیلی که پیش او دوره آموزشی را میگذراندم به من پیشنهاد کرد بعد از تمام شدن درسم برای کار پیش او بروم، اما من دیگر نمیتوانستم صبر کنم و قبل از تمام شدن آن ترم به کارولینای جنوبی رفتم تا پرونده المور را پیگیری کنم.
چند مساله توجه هولت را به خود جلب کرده بود. اول اینکه پلیس گفته بود در رختخواب مقتول چند تار مو پیدا کرده که متعلق به المور است، اما هیچ عکسی از صحنه جرم وجود نداشت که این موها را در رختخواب مقتول نشان بدهد. چرا کارآگاهان ملحفه را برای انجام آزمایش برنداشته بودند.المور در دادگاه گفته بود اگرچه موهایی که در دادگاه به عنوان مدرک ارائه شده متعلق به اوست، اما پلیس بعد از دستگیری آنها را از سر او کند.
علاوه بر مو از پارچهای صحبت شده بود که جسد روی آن قرار داشت، اما این پارچه هرگز به دادگاه ارائه نشده بود. مقامات قضایی میگفتند این مدارک تا سال 1998 وجود داشت، اما بعد از آن گم شد و در آن سال این مدارک در دفتر خصوصی یکی از بازرسان پیدا شد. بررسی این مدرک نشان داد موهای کشف شده متعلق به المور نیست.
پیگیری شواهد موجب شد هولت بیگناهی موکلش را به اثبات برساند. او همزمان با پیگیری این پرونده درسش را تمام کرده و بیگناهان زیادی را نجات داده است.وقتی المور در حال خروج از زندان بود، بهطور کامل تبرئه نشد. او با دادستانی معامله کرد. دادستانی به او گفت به جای اصرار بر بیگناهی، قتل را بپذیرد و دادگاه هم او را از دزدی تبرئه و فقط به 30 سال زندان محکومش میکند که 20 سالش گذشته و بقیه آن میتواند بخشیده شود.
دادستانی اعلام کرده بود در سال 2012 هنوز هم مطمئن بود المور قاتل و متجاوز است اما دختر قربانی از آنها خواست این پرونده را تمام کنند. هولت میگوید هنوز هم معتقد است المور صددرصد بیگناه است. او میگوید عدالت در مورد موکلش بخوبی اجرا نشده است./ ضمیمه تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد