در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
شاید این هم برمیگردد به اینکه جسارتا همیشه احساس میکنیم هیچکس به اندازه ما نمیفهمد! بین خودمان باشد اگر کمک به دیگران در زمان و موقعیت مناسبی نباشد، عاقبت آن چیزی بهتر از ماجرای پیردانا و مریدانش در دل کوهستان نمیشود. کدام ماجرا؟ عرض میکنیم...
نقل میکنند در سرزمینی دور، یک روز پیردانا با مریدان خود در دل کوهستان ره میپیمودند. ناگاه یکی از مریدان که دهانش از تعجب باز مانده بود، گفت: «ای پیر! این راه دراز چیست؟» پیردانا نگاهی به آن راه دراز اندخت و گفت: «ابله! این راه دراز ریل قطار است» بعد در کمال شگفتی دیدند که کوه بیتدبیر! بدون کسب مجوزهای قانونی ریزش کرده و مسیر قطار را مسدود نموده است. در این هنگام سوت قطاری از دوردست، پیر دانا و مریدان را برآشفته کرد و سبب شد تا پیر سراسیمه بانگ برآورد: «دوستان! جامهها را بر تن بدرید و آتش زنید که بدجور این داستان را شنیدهایم!» مریدان آن بزرگوار ـ البته بجز یک نفر ـ جامهها بر تن دریدند، آتش زدند و فریاد زنان به سمت قطار حرکت کردند.از آنسو، راننده قطار از دور گروهی را میدید که عریان و فریادزنان با مشعلهای آتشین به سمت قطار میدویدند. گرچه در آن دیار فکر کردن چندان رایج نبود اما راننده قطار بیخود و بیجهت فکر کرد شاید این مردان دزدی، راهزنی یا... بگذریم.لکومتیوران بینوا از آنجا که خیلی ترسیده بود، به نیت فرار از مخمصه بر سرعت قطار افزود و چند لحظه بعد قطار با تمام مسافرهای آن محکم به کوه برخورد کرد و در نتیجه همگی جابهجا ریق رحمت را سر کشیدند! ـ روحشان شاد ـ
با دیدن آن صحنه پیردانا که بسیار متعجب شده بود، رو کرد به مریدانش و فرمود: «قاعدتا نباید اینگونه میشد!» بعد آن بزرگوار رو کرد به همان مریدی که جامه بر تن ندریده بود و فرمود: «خاک تو مخت! چرا مثل ما جامه بر تن ندریدی و آتش نزدی؟»
آن مرید بینوا ملتمسانه گفت: «ای پیر دانا! الان سر ظهر است، فکر کردم شاید همین جوری هم ما را ببینند و نیازی نباشد که... ـ اصلا ما هم میخواستیم همین را بگوییم که تا دلتان بخواهد کارهای خوب برای کمک به دیگران زیاد است اما کمک کردن روش و آدابی دارد که اگر بجا و بموقع نباشد، آخر آن همینی میشود که عرض کردیم.»
القصه بعد از این بود که یکی از مریدان رو کرد به پیر دانا و گفت: «ای بزرگوار! افق کدام طرفی است؟» پیردانا دستی بر صورت مبارک کشید و فرمود: «اندکی جلوتر، سمت چپ!» آنگاه پیردانا و مریدان یک به یک اندکی جلوتر رفتند و بعد به سمت چپ پیچیدند و بعدتر در افق ناپدید شدند. به هرحال آدرس افق را داشته باشید. به گمانم دیر یا زود لازمتان میشود.
مهیار عربی / جامجم
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد