حرف‌های شنیدنی راننده رئال مادرید

.
کد خبر: ۶۳۰۴۳۰
حرف‌های شنیدنی راننده رئال مادرید

راننده اتوبوس ویژه رئال مادرید از لحظات تلخ و شیرین خود با این تیم می‌گوید. او رونالدو را شخصیتی خوب و متواضع دانست و درباره مورینیو گفت که او را تهدید به اخراج کرد اما بعدها رابطه‌اش با او خوب شد.

به گزارش ایسنا، فرناندو مانسو نامی است که تمام ستارگان سرشناس رئال مادرید در قرن بیست و یکم با او آشنا هستند، این در حالی است که او هیچ سابقه‌ای در مستطیل سبز ندارد و در هیچ تیم سرشناسی بازی نکرده است. او 14 سال است که راننده اتوبوس ویژه رئال مادرید است و پس از عمری فراز و نشیب بازنشسته شد و رئال مادرید در مراسمی از او تقدیر کرد.

مانسو در گفت و گویی که با روزنامه مارکا داشت درباره موضوعات جالبی سخن گفت و اسراری را فاش کرد که شاید تنها او از آنها باخبر باشد. او می‌گوید رابطه صمیمی با ستارگانی چون فرناندو هیرو، لوئیس فیگو، فرناندو ردوندو، زین الدین زیدان، دیوید بکام، مایکل اون و کریستیانو رونالدو داشت و از آشنایی با چنین ستارگانی به خود می‌بالد.

کریستیانو رونالدو:

او شخصیتی خوب و متواضع دارد و بسیار محبوب است. شخصیت رونالدو کاملا متفاوت با آنچه است که رسانه‌ها از او منتشر و یا مردم درباره او فکرمی‌کنند .

شکست چهار بر یک برابر دورتموند در لیگ قهرمانان اروپا:

هیچ گاه آن فضای غم‌آلود را فراموش نمی‌کنم. لحظات بسیار تلخی بود. هیچ کس در اتوبوس حرف نمی‌زد و سکوت مطلق بود.

دل بوسکه:

شخصیت جالبی داشت. او از سرعت زیاد اتوبوس می‌ترسید و همواره از من می خواست تا با سرعت پائین‌تری رانندگی کنم.

لحظات جالب رانندگی با کهکشانی‌ها:

یادم است روزی بازیکنان را به فرودگاه می‌بردم. در میان راه یک افسر، اتوبوس را متوقف کرد. او می دانست که همه مدارک کامل بود و بازیکنان سرشناس زیادی در اتوبوس وجود دارند، با این حال ما را زیاد معطل کرد، تا جایی که فرناندو هیرو، لوئیس فیگو و دل بوسکه پیاده شدند تا با او حرف بزنند. بعدها معلوم شد که آن افسر از طرفداران اتلتیکو مادرید بوده است و عمدا ما را اذیت کرده است.

ژوزه مورینیو:

رابطه من با مورینیو از دشمنی به دوستی تبدیل شد. یادم هست مورینیو جنگ لفظی شدیدی با مانوئل سرمربی خیخون داشت، با این حال من به طرف مانوئل رفتم و با او دست دادم و احوال پرسی کردیم. وقتی مورینیو این صحنه را دید خشمگین شد و به من گفت" فورا رفتی و با دشمن من دست دادی. کارت تمام است" من با سرمربی خیخون دست دادم، چرا که مدت‌ها بود با هم دوست بودیم، با این حال مورینیو مرا تهدید به اخراج کرد. آن روز فکر کردم که دیگر کار من تمام است و باید به فکر شغل دیگری باشم اما مورینیو مرا غافلگیر کرد، او به طرفم آمد و عذرخواهی کرد و مرا در آغوش گرفت، سپس مجسمه‌ای از حضرت مریم را در پالتویم گذاشت تا برایم شانس آورد. مورینیو در درون آدم خوبی بود.

درنته:

بازیکنان همواره این ترس را داشتند که وسایل گرانبهای آنها در اتوبوس گم شود. آنها در بسیاری از اوقات کیف پول، مدارک و گوشی های همراه خود را در اتوبوس جا می‌گذاشتند و بعدها می‌آمدند و تحویل می‌گرفتند. گرانبهاترین چیزی که در اتوبوس پیدا کردم گوشواره‌ای بسیار زیبا بود که هر بیننده‌ای را به وجد می‌آورد. بعدها معلوم شد که این گوشواره برای درنته است. وقتی فهمید که آن را در اتوبوس جا گذاشته غرق در شادی شد چرا که آن را از چهره مورد علاقه اش هدیه گرفته بود.

مانوئل پیگرینی:

وقتی او برای نخستین بار پس از اخراجش به سانتیاگو برنابئو برگشت به طرف من آمد و در آغوشم گرفت. این صحنه را نمی‌توانم فراموش کنم.

ترسناک‌ترین لحظات:

پس از بازی برابر تیم‌های سویا و لاکرونیا طرفداران این دو تیم به اتوبوس هجوم بردند و با سنگ و پرتاپ مواد نیروزا شیشه‌های آن را شکستند تا جایی که شخصی توپ بیلیارد را به طرف بکام پرتاپ کرد. بکام آن توپ را به عنوان یادگاری به من هدیه داد و الان پیشم است

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها