از نامه‌های علی‌(ع) به کارگزارانش – 21

حاکم باید به وقت خشم، خویشتن دار باشد

از نامه‌های علی‌(ع) به کارگزارانش -9

حاکم نشده‌ای که آقا خطابت کنند و از حال مردم بی‌خبر باشی

اول از خودم که حاکم هستم، از خودم که مدیر هستم باید شروع کنم، از خودم باید مایه بگذارم، باید بدانم من حاکم نشده‌ام، مدیر نشده‌ام که مرا آقا خطاب کنند، این القاب پشیزی ارزش ندارد؛ یک قطار هم که لقب پشت سر هم ردیف کنند و من بعنوان حاکم از وضع و روز مردمم بی‌خبر باشم پشیزی ارزش ندارد؛ در حکومت علوی آدم ها منصب نمی‌گیرند که کسی آنها را آقا خطاب کند و خوششان بیاید، آنها کارگزار حکومتی هستند که امیرش از سیر خوابیدن می‌ترسد وقتی خبر دارد فرسنگ‌ها دورتر یکی از مردم حکومتش گرسنگی می‌کشد.
کد خبر: ۶۲۴۲۳۸
حاکم نشده‌ای که آقا خطابت کنند و از حال مردم بی‌خبر باشی

در حکومت علوی حتی بالاترین مقام حکومت هم حق ندارد از حال مردم بی‌خبر باشد و بعد دلش را به القاب خوش کند؛ برای همین است که امیر در نامه‌ای که به کارگزارش می‌نویسد، از خودش یعنی بالاترین شخص حکومت مایه می‌گذارد و می‌گوید که من حاکم این مردم نشده‌ام که دلم را به چهارتا لقب و عنوان خوش کنم و راحت زندگی بگذرانم در حالی که مردمم در سختی و تنگدستی زندگی می‌کنند.

حضرت امیر در نامه‌ای که به عثمان بن حنیف کارگزار خود در بصره می‌فرستد، بعد از ملامت او بخاطر همنشینی با ثروتمندان و بی‌خبری از حال فقرا، او را نسبت به عاقبت و آخرت هشدار می‌دهد و به او یادآوری می‌کند که هدف غایی زندگی غرق شدن در مادیات و بزرگ کردن شکم و هم نشینی با ثروتمندان نیست.

مرا نیافریده‌اند که مثل چارپایی مشغول علف باشم

در متن نامه امیرالمؤمنین به عثمان بن حنیف آمده است: «...لیکن هرگز هوای من بر من چیره نخواهد گردید و حرص مرا به گزیدن خوراک‌ها نخواهد کشید. چه بود که در حجاز یا یمامه کسی حسرت گرده نانی برد یا هرگز شکمی سیر نخورد و من سیر بخوابم و پیرامونم شکمهایی باشد از گرسنگی به پشت دوخته و جگرهایی سوخته...آیا بدین بسنده کنم که مرا امیرمؤمنان گویند و در ناخوشایندهای روزگار شریک آنان نباشم؟ یا در سختی زندگی نمونه‌ای برایشان نشوم؟ مرا نیافریده‌اند تا خوردنی‌های گوارا سرگرمم سازد، چون چارپای بسته که به علف پردازد...»*

حضرت امیر در این نامه بخوبی وظیفه یک مدیر را که با خبر بودن از حال و روز مردم تحت حکومتش است، گوشزد می‌کند و خودش را به عنوان نمونه‌ای برای عثمان بن حنیف مثال می‌زند؛ حضرت امیر بهتر از هر مدیری می‌داند که اگر رأس حکومت حرف و عملش یکسان نباشد؛ نمی‌تواند برای کارگزاران و مدیران زیردستش نسخه بپیچد، برای همین به عنوان عالی‌ترین مقام حکومت به کارگزار خود تذکر می‌دهد که مبادا دلخوش به لقب آقا و امیر و ارباب باشد و از حال مردم بی‌خبر شود.

در حکومت علوی جایی برای مدیرانی که سیر می‌خوابند و از مردم گرسنه خود خبر ندارند، وجود ندارد.

*نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، چاپ بیست و یکم، تهران، 1380؛ صفحه 318

مهدی جلیلی- جام‌جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۴
منصور
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۹
۰
۰
تو را به خدا این فرمایشات گران بها را كه با ارزشتر از طلاست را به كررات در روزنامه ها چاپ كنید تا بدانیم و بدانند كه حضرت علی (ع) چه كسی بود و ما چه ادعائی داریم.
مجتبی
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۹
۰
۰
با عرض سلام .وقتی این كلمات و نگارشهای امیر مومنان حضرت علی (ع) را در نهج البلاغه می خوانم در می یابم كه ایشان به واقع عبد صالح خداوند بوده اند و غیر از خداوند از كسی ترسی نداشتند.و هیچ گاه از صراط مستقیم منحرف نشده اند و به تملق چاپلوسان روزگار خویش دل خوش نكرده اند و فقط رضایت خداوند را مد نظر داشته اند.ودر پایان اگر چه در پیشگاه خداوند بنده ی خوبی نیستم ولی با محبت ائمه معصومین و پیروی از ایشان احساس می كنم كه باید هر چه بیشتر از خداوند مهربان بترسم و از دستوراتش پیروی كنم.
محمدرضا بهشتی جانباز 70 درصد
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۹
۰
۰
قدر مسلم و بلاشك نهج البلاغه اثر گرانبهای امیر مومنان درس بزرگی به ما پیروان آن حضرت می دهد . حال از سایت محترم جام جم انلاین درخواست می كنم تا نگاهی علمی به این یادواره با ارزش بیاندازد و آن این است آماری از كلیه مدیران سطح پایین گرفته تا بالا را ارائه دهید تا معلوم شود چند درصد از آنان واقعا پیرو فقط این نامه امیر مومنان هستند .
به نزد شهیدان آزادی و آزادگی را آموختم تا درسی باشد برای نسلهای بعد و بعد و بعد
والسلام
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۲۰
۰
۰
با سلام و سپاس، هنگامی كه خطاب به كافرین پرسیده می شود چند سال در زمین درنگ كردید گویند یك روز یا جزئی از روز. حضرت علی (ع) می فرمایند: در راه راست از كمی روندگان نترسید چون اكثر مردم گرد سفره ای جمع شده اند كه سیری آن كوتاه و گرسنگی آن طولانی ست... تعبیر نزدیك به كفر و شرك و نفاق، خودخواهی و غرور به خود و طلب دنیای زودگذر فانی ست. تذكر محور اصلی قرآن است باز هم مچكرم.

نیازمندی ها