ای جان جانانم! با تو هستم میرزا کوچک خان

چاقو سر میرزا را بیخ تا بیخ برید ، اما خون آنطور که تفنگچی ها دل شان می خواست فواره نزد؛ خون، فقط چند قطره سیاه و لزج شد روی پوست روشن میرزا که از سرما، تاول زده بود.
کد خبر: ۶۲۱۵۵۴
ای جان جانانم! با تو هستم میرزا کوچک خان

چاقو سر میرزا را  بیخ تا بیخ برید، اما ترس آنطور که تفنگچی ها می خواستند به چهره میرزا نیامد، حتی تبسم کمرنگ و همیشگی اش از روی لب هایش پاک نشد، آه نکشید، التماس نکرد، نگریست، مرد، پیش تر در برف یخ زده بود اما اگر سرش را نبریده بودند و می دیدی اش ، خیال می‌کردی آسوده خاطر، با همان چشم های سبز تیره گیلکی اش، خیره شده به آسمان گرفته و آنقدر محو تماشای ابرها شده که یادش رفته برف را از روی موها و ریش هایش بتکاند و به همین خاطر برف، روی محاسنش یخ زده و قندیل بسته است.

حالا از مرگ میرزا یونس معروف به میرزا کوچک خان 93 سال می گذرد و سردار جنگل با سر و تنی از هم جدا در محله سلیمان داراب رشت، خواب قیام جنگل را می‌بیند، خواب رفقایش را، خواب جنگ با روس هایی که میرزا می‌دانست به مردم ستم می‌کنند و خاک عزیزش را اشغال کرده‌اند، خواب جنگ با قزاق ها، خواب 11 آذر 1300 ه. ش را که او، رفیق قدیمی اش میرزا هوشنگ را روی کول انداخته  و در کوه های خلخال، در غوغای برف و طوفان، سخت و سنگین گام بر می‌دارد به سمت پناهگاهی که می داند نرسیده به آن،سرما او را از پای در می‌آورد اما دلش خوش است که مرگش، به دست دشمن قزاق نیست و بدخواهان وقتی به او می رسند که مدت ها قبل،به رفقای شهیدش پیوسته است.

دولتی ها گفتند میرزا به کشور خیانت کرده است،مردم اما بعدها فهمیدند جرم میرزای جنگلی شان، این بود که شرفش اجازه نمی‌داد حتی یک وجب از خاک کشورش نصیب اجنبی‌ها شود. به همین خاطر هم محمد خان سالارشجاع، برادر امیر طالش، با چند ده تفنگچی راه طولانی را تا خانقاه رفت و نگذاشت تن میرزا به خاک سپرده شود و دستور داد یکی از تفنگچی ها سرش را از تن جدا کند تا چشم روشنی در خوری برای سردار سپه آن روزها و رضاخان سال های بعد داشته باشد!

به عکسی از سر بریده میرزا نگاه می کنم و می دانی اولین چیزی که از قهرمان ملی کشورم به یاد می آورم ، چیست ؟ لالایی محزون گیلکی که در کودکی آن را بارها و بارها در آغاز سریال میرزا کوچک خان شنیدم؛ همان سریال معروف که ساختش از سال 63 تا 66 طول کشید و تا امروز بارها و بارها از تلویزیون پخش شده است و با شروعش،مردی غمگین با بغض می خواند« خسته نشوی ای جان جانانم... با تو هستم میرزا کوچک خان! ....دلنگرانت هستم... چرا زودتر نمی آیی؟ چرا زودتر نمی آیی؟ ... با تو ام میرزا کوچک خان!»

به خیالتان دردناک نیست ؟ اعتراف به این که شناخت نسلی از قهرمان ملی اش ، فقط در حد سریالی ساخته شده در 27 سال پیش باشد، تلخ است اما غم انگیز تر شاید این باشد  که 27 سال از ساخت سریالی درباره قهرمانی با عظمت میرزا کوچک خان می‌گذرد و مدعیان حفظ آثار و ارزش های انقلابی در کشور، در طول این سال ها به فکر نیفتاده اند میرزا کوچک خان را در قالب مجموعه های تلویزیونی قوی، بهتر و بیشتر به نسل جوان بشناسانند، نشان به آن نشان که سریال میرزا کوچک خان،فقط قسمت اول قیام جنگل را نشان داده است اما در طول این سه دهه هیچ کارگردان و تهیه کننده ای مصمم نشده است، قسمت دوم قیام میرزا را هم تصویر کند.

به نظر شما اگر شناخت ما و هم نسل های مان از بزرگمردی چون میرزا کوچک خان فقط در حد مطالعه منابع مکتوبی محدود  و تماشای سریالی کهنه درباره فرازی از زندگی اش است، شناخت نسل های بعدی مان از قهرمان ملی شان چقدر است ؟ به نظرتان نسل های پس از ما، رابین هود و شاه آرتور را بهتر می شناسند یا میرزا کوچک خان و رفقایش را؟

اصلاً چرا این همه راه دور برویم و 93 سال به عقب برگردیم تا دلنگران فراموش شدن میرزا کوچک خان باشیم، وقتی خیلی از ما، حتی بسیاری از سرداران شهید 8 سال دفاع مقدس را هم نمی‌شناسیم؟

امروز 11 آذر است و می‌ دانید چرا  این همه دلگیر شده ؟ شاید چون 93 سال پیش سردار جنگل در روزی مثل امروز، در کوه های خلخال، با رفیقی خسته روی کولش، در برف یخ زد اما کاش خاطره او و باقی قهرمانانی که برای زنده نگه داشتن ایران مان، مرگ را مشتاقانه به جان خریدند در خاطرمان یخ نزد.

مریم یوشی زاده - خبرنگار جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱۲
رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۱
۱
۱
اگر می خواهی حقیقت را بدانی میرزا باروسها قرارداد داشتند و.........؟
یحیی ارنژادبااستقامت لر
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۱
۰
۰
بنازم به همتت ای سردار جنگل ای راست قامتان پاكدل راهتان پاینده و یادتان تا ابد جاودان من بعنوان یك لر ازافتخار چنین شخصی افتخار میكنم و برخود میبالم چون از نسل بایوجمان لر هستم راهش پررهرو---------
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۱
۰
۱
خیلی خوب بود.تشریح سر بریده میرزا قشنگترین و تاثیر گذار ترین بخش بود كه روی من تاثیر بسیاری گذاشت.ممنون خانم یوشی زاده
ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۱
۱
۱
میرزا كوچك خان مرد بزرگ تاریخ ایران به تو افتخار می كنیم . با تشكر از سركار خانم یوشی زاده
سعید صمیمی
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۱
۰
۱
در جواب رضا باید بگویم كه اولا شما چند ساله ای و چه مدرك تحصیلی داری كه اینطوری به این قهرمان بزرگ تهمت میزنی ، من كارشناس ارشد رشته تاریخم حرفت فقط افتراست و از نقطه نظر من مغرضانه است شما هر هدف سیاسی كه داری به تاریخ مان اسیب نزن كه به نفع هیچ كسی نیست، شما طوری از حقیقت می گویی كه ظاهرا خودت انجا بوده ای و دیدی كه میرزا با روس ها بوده این حرفت دروغ محض است برو قدری تاریخ بخوان رضا جان
همدان
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۲
۱
۰
متاسفانه مردم آنقدر دنبال رفاه هستند كه یادشان رفته چه افرادی از جان خود گذشتند كه ما تن به ذلت و خواری ندهیم اما افسوس كه یاد جلال آل احمد به خیر با آن كتاب زیبایش غربزدگی
رسول
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۲
۰
۰
دوستی میرزا با حیدرخان عمواوغلی كمونیست دو اتیشه و بعد كشتن ان براثر اختلاف مدیریتی . تشكیل كشور بلشویكی كه احسان الله خان و سید جعفر پیشه وری از وزرای او بودند كه البته بعدا باهمدیگر اختلاف پیدا كردند اگر تاریخ را بخوبی ورق بزنیم خیلی از وقایع روشن میشود . ولی قبول كنیم كه میرزا عقاید بلشویكی داشته و در عین حال مرد مذهبی هم بوده كه بیشتر به خاطر مذهب با رفقایش اختلاف پیداكرد
سیدمحمدصالح موسوی
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۲
۰
۱
هوالحق- میرزا مردعالم،مجاهد،مبارز نستوه ،قهرمان ملی وخستگی ناپذیر بود روحش شاد.
مهدی خاكپاش از شهرری
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۲
۰
۰
خواهرم مریم یواشی زاده دلنوشته ابتدای متن شما بسیار بر سینه ام سنگینی كرد گوئی لحظه ای از نفس ایستاد این قلب یخ زده من كه از فراسوی سرمای بر جسم نشسته میرزا آنهم افتاده بر خاك مرا هم در سرمای بی مهرها و نامهربانی هائی كه او را سوزاند مرا هم از نفس انداخت.
من همواره به آقا میرزا ارادت قلبی داشتم و هربار كه از تلویزیون این فیلم و سریال پخش شده به تماشایش نشستم و هر بار گریه امان نمیداد وقتی كه دستان خدا را در دستان میرزا دیدم كه او را پیش خود می برد.
انصافا این مردان بزرگ چندان مورد عنایت خاص قرار نگرفته اند و امروزه ما هر چه داریم از بركت كارگردانهای بزرگ سالیان گذشته است كه امید داریم روزی نسل امروز و فردا جلوه های عظمت این مردان بزرگ را به تصویر بكشانند.
ابراهیم
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۲
۰
۰
باسلام تشكر می كنم از خانم یوشی زاده خاطرات رازنده كرد جهت توجه اقا رضااگر با روس قرارداد داشت هرگزتنها نبود وسر نمی داد ومقداری از زندگی نامه میرزا را یكبار هم شده مطالعه بفرما وجدان هم خوب چیزیه
علی مهدبزاده
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۲
۰
۰
روحش شاد .
دری
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۳
۰
۰
سپاس و هزاران سپاس از مطالب ارزنده ای كه تحریر كردید.

نیازمندی ها