در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
دهه 20 (1330 - 1321)
در این دهه با نام نیما، گلچین گیلانی، پرویز خانلری، فریدون توللی، منوچهر شیبانی، هوشنگ ایرانی، احمد شاملو، اسماعیل شاهرودی، سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج و نصرت رحمانی برمیخوریم. دههای که از شهریور 20 شروع میشود و بنا به اقتضای آن روزگار، با دو موج جدید شعری، از نظر شکل و محتوا، مشخص میشود: «شعرهای دورهای» و «شعرهای گمراه» و هر دو با حرکت در مسیری غیر از مسیر شعر نیما. به همین لحاظ هم به هیچیک از این دو موج، اطلاق شعر نو نمیتواند درست باشد. از لحاظ محتوا بیشتر شاهد حرفهای عاشقانه سطحی، همراه با گله و شکایت از معشوق و روزگار و وحشت از مرگ هستیم و همچنین گروهی حرفهایی حاصل دوره اجتماعی خاص میزنند که از شعر معمولا به عنوان حربهای روانی و عاطفی و محرک استفاده میکند.
از میان شاعرانی که در این دهه بر خطی موازی نیما حرکت میکردند خط شعری هوشنگ ایرانی است. از جمله شین پرتو، غلامحسین غریب، پرویز داریوش و... که تنها شعر هوشنگ ایرانی شایستگی توجه و بررسی دارد.
دهه 30 (1340 - 1331)
در این دهه با نام نیما، هوشنگ ایرانی، احمد شاملو، اسماعیل شاهرودی، فریدون مشیری، محمد زهری، سیاوش کسرایی، نصرت رحمانی، هوشنگ ابتهاج، حسن هنرمندی، مهدی اخوانثالث، نادر نادرپور، منوچهر آتشی و فروغ فرخزاد برمیخوریم. نادرپور در این دهه، چهره شعری مشخص خود را نشان میدهد و همه شاعرانی را که کم و بیش در راه معتدل او گام برمیدارند، پشت سر میگذارد و بعد فریدون مشیری که با شعر «کوچه» شهرت میگیرد.
و اما از چهرههای شاخص این دهه نخست باید از احمد شاملو و مهدی اخوانثالث نام برد و بعد از منوچهر آتشی و فروغ فرخزاد؛ هر چهار شاعری که بیشک در بسیاری از شاعران پس از خود تاثیرگذار بودند و شعرشان منبع کشفهای بسیار از نظر زبان و فضاهای شعری گوناگون شد. در این میان نقش مهدی اخوانثالث به عنوان کسی که توانست نظریات نیما را تبیین و بدعتها و بدایع او را در قالب یک کتاب منتشر کند و همچنین زبانی خاص و محکم و حماسی دارد، از دیگر چهرههای این دهه پررنگتر است.
دهه 40 (1350 - 1341)
در این دهه با نام احمد شاملو، اسماعیل شاهرودی، فریدون مشیری، مفتون امینی، هوشنگ ابتهاج، نصرت رحمانی، سهراب سپهری، مهدی اخوانثالث، نادر نادرپور، منوچهر آتشی، یدالله رویایی، م. آزاد، فروغ فرخزاد، رضا براهنی، م. آزرم، منوچهر نیستانی، طاهره صفارزاده، محمد حقوقی، منصور اوجی، اسماعیل خویی، حمید مصدق، شفیعی کدکنی، محمدعلی سپانلو و احمدرضا احمدی برمیخوریم. در آغاز باید از م. آزاد و یدالله رویایی سخن گفت که هر دو چهره کاملا مشخص خود را در این دهه باز کردند و با خلق شعرهای نو، هریک بانی شاخهای از پیشرفتهترین شعرهای امروز شدند.
احمدرضا احمدی، شاعری که اگر چه مدتها با جریان شعر موجنو مورد انتقاد برخی از دستاندرکاران شعر امروز بود ولی، بعدها از این موج پیچیدهای که خود در ایجاد و حرکت آن موثر بود جدا شد و به شعری مختص خود دست یافت پس از آن هیچ جریان تازهای در شعر امروز دیده نشد تا وقتی که کتاب «طنین در دلتا»ی طاهره صفارزاده با زبان و اندیشهای غنیتر از فروغ فرخزاد و نزدیکتر به مخاطب عام منتشر شد. شاعری که اگر چه بیش از این نیز در «رهگذر مهتاب» شعرهایی به پسند مردم شعرخوان نوشته بود همچون شعر «کودک قرن» اما با عبور از مرزی که نشانههای آن را در دفتر دوم طنین در دلتا میتوان دید، حاصل تجربیات و مطالعات چند ساله خود را در شعرهای فصل اول این کتاب آشکارا نشان داد.آن هم درست در زمانی که با زبانهای شعری همه شاعران معروف پیش از خود روبهرو بود.
زیرا آن زمان که شاملو و اخوان به زبان مستقل شعری خود رسیدند، تنها نیما و توللی را پیشرو داشتند. یاآن هنگام که آتشی «آهنگ دیگر» را منتشر کرد، فقط با شعر این چهار شاعر سر و کار داشت. یا «فرخزاد» با این پنج شاعر یا «رویایی» با این شش شاعر. بنابراین هر چه رو به انتهای این دهه پیش آییم، ارائه زبانی که متاثر از هیچ یک از شعرهای شاعران شناخته شده نباشد و در عین حال، خود موازین و معاییر خاص خود را همراه آورد، بسیار مشکل است و جز از طریق مساعی بسیار و تربیت ذهنی سرشار که نتیجه تجربیات و مطالعاتی همهجانبه است، دستیابی به آن امکانپذیر نیست؛ کاری بزرگ که طاهره صفارزاده از عهده آن برآمد.
دهه 50 (1360 - 1351)
گذشته از شاملو که برخی از بهترین ، کاملترین و موجزترین شعرهایش را در این دهه مینویسد نادرپورنیز به شیوه ویژه خود، همچنان چهره فعال دارد. همچنین باید فریدون مشیری نام برد که شعرهای اخیر او به نسبت دهههای قبل، به مراتب کاملتر و پرداختهتر به نظر میآید.
در این دهه اما باید از سهراب سپهری گفت که در آخرین دهه عمر خود با تکمیل هشت کتاب تبدیل به یکی از چهرههای ماندگار میشود. اگر چه در همین سالها برخی روشنفکران به کارهای او انتقادهایی سنگین را وارد میکنند، اما امروز با گذشت چند دهه از آن روزگار جایگاه سهراب در مقایسه با آنها خود گویای همه چیز است . اما از دیگر شاعرانی که در این دهه چهره فعال داشتند یکی شفیعی کدکنی بود که سه ، چهار مجموعه شعر منتشر کرد. با همان زبان معتدل و زمزمهگرانهاش که از فلسفه «بودن و سرودن» میگفت ، همچنان «بوی جوی مولیان» داشت. همچنین علی موسوی گرمارودی نیز در این دهه خود را به عنوان شاعری حرفهای تثبیت کرد و با آثاری که ریشه در تفکر دینی و تعهد داشت زمینهساز نوعی شعر مدرن و نو شد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی جریانی شناسنامهدار و پرطرفدار گشت.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: