در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شما عموما به عنوان نمایشنامهنویسی که دغدغههای ارزشی و بخصوص دفاع مقدس دارید، شناخته میشوید. با همین رویکرد متن فعلی را نوشتید؟
این نمایشنامه که نگاهی دیگر به واقعه کربلا دارد در حیطه دفاع مقدس نیست، اما در نظر داشتم به نحوی در ساختار آن ترکیبی از وضعیت کربلا در آن عصر و کربلای جبههها داشته باشم که میسر واقع نشد، اما در کلیت به دنبال این تجربه بودم که برای یک بار هم شده ـ البته از دید شخصی خودم ـ روی صحنه تئاتر تماشاچی برای گریستن به وقایع کربلا نظارهگر نمایش نباشد، بلکه این بار با شکل و دیدی دیگر، این واقعه جاودان را ببیند؛ در واقع بر آن بودیم و هستیم با نمایشی که به مخاطبان تقدیم میکنیم، موجب فکر کردن به واقعه کربلا شویم.
چطور شد به سمت کارگردانی این نمایش متمایل شدید. در واقع چه موضوعی باعث شد این متن را آن هم در برج آزادی کارگردانی کنید؟
اولا این نمایشنامه یکی از نوشتههای خودم است که دوستش دارم؛ علت این علاقه نیز شوق و علاقه همیشگیام به سالار شهیدان بوده است؛ به نحوی که در سایر نمایشنامههایم هم سعی کردهام که قصه به نحوی چه مستقیم و چه غیرمستقیم از این چشمه زلال لبی تر کرده باشد. وقتی به وقایع کربلا و رابطه آدمها در آن نگاه میکنی، تمام درونمایههای داستانی به زیباترین شکل دیده میشود و مسأله بعدی این که دغدغه من مسائل ارزشی است که سعی کردهام هر بار به نحوی به آنها بپردازم. بارها دیده بودم در نمایشهای مذهبی بیشتر نویسندگان و کارگردانان سعی داشته و دارند نبض احساسات تماشاچی را در دست بگیرند، اما ما این بار سعی کردهایم اندیشیدن و چگونگی تفکر و تعمق در واقعه عاشورا را با تماشاچی خودمان شریک باشیم و مسأله بعدی درباره اجرای این نمایش در برج آزادی است که خب این مکان به من معرفی شد. البته برای اجرا در سالنهای دیگر هم تلاش کردم، اما ظاهرا تقاضاهای متعددی وجود داشت و سالنها پر بود.
اساسا آیا اجرای تئاتر در اماکنی بجز تئاتر شهر ـ مثل برج آزادی ـ را مناسب میدانید؟
این اولین تجربه من برای کارگردانی در برج آزادی بود، اما باید توجه داشته باشیم هر مکانی تماشاچی خاص خود را دارد و در برج آزادی با داشتن آن موقعیت جغرافیایی خاص، کارگردان باید علاوه بر اجرا و کیفیت به روی صحنه بردن نمایش خود در پی ترفندها و راهکارهایی برای جلب تماشاچی باشد که خب به دلایل مختلف من موفق نبودم.
این روزها که معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به طور پیوسته از نبود بودجه میگوید، برای اجرای اخیر از شما حمایت شد؟
نمیدانم این روزها حمایت چگونه تفسیر میشود. آیا حمایت مالی چندصد میلیونی از یک کار در مرکز شهر با موضوع خاص را با حمایت چند میلیونی که حتی هزینه تغذیه یک گروه بیست نفره را هم تامین نمیکند، یکسان میدانید؟ چرا در همزمانی دو نمایش با ژانر ارزشی برای یکی پول هست و برای دیگری آسمان میتپد؟ شاید آسمان نمایش ما روی فونداسیونی که ما را بشناسند، استوار نشده بود. مهم نیست. از این لحاظ آنچه در نظرم و برایم تکلیف شده بود را تا حد توان پیش بردم؛ دیگر شکست یا پیروزی برایمان مهم نیست.
به طور کلی وضعیت حمایت مسئولان از تئاتر را چگونه میدانید و آیا موافق اتکای تئاتر به حمایتهای دولتی هستید؟
وقتی صحبت از ارزشها و نگهداری و حفظ و صیانت از آنها در جامعهای مطرح میشود که خود را ارزشی میداند، آیا لازم نیست از کسانی که دست به این کارها میزنند حمایت شود؟ یا چرا باید این حمایتها فقط منحصر به دو یا سه نفر باشد؟ بنده کاری به سایر ژانرها ندارم، اما این ژانر و ژانر دفاع مقدس به عنوان دستاورد انقلاب این مردم نباید حمایت شود؟ آیا باید با تمام گذشته وداع کرد و عطای این چند دهه کار را به دلیل نوع نگرش مسئولان به لقایش بخشید؟
با توجه به چند دهه تجربه در عرصه تئاتر، مهمترین مشکل و نیز اساسیترین نیاز تئاتر کشور را چه میدانید؟
جوابی که من میخواهم بدهم شاید تکرار مکررات باشد. تئاتر را هنوز جدی نگرفتهایم و هنوز قبول نداریم نسل فعلی ما به اندازه کافی از سوی رسانههای بینالمللی مورد هجوم واقع شدهاند. خود ما چرا باید هیزم بیار این آتش باشیم؟ لااقل در حوزه تئاتر باید آنها را با اندیشههایی تازه و سیراب از گذشته آشنا کنیم.
کافی است نگاهی به آثار رسیده به دبیرخانههای جشنوارههای مذهبی و دفاع مقدس بیندازید. قشر جوان تلنباری از متن را به این جشنوارهها ارسال میکنند. خب طبق قانون جشنواره گروه محدودی میتوانند شرکت کنند.
اما آقایان مسئول در مرکز و مراکز استانها و دفاتر شهرستانها! تکلیف بقیه این شور و اشتیاق چه میشود، باید به کنج کدام زیرزمین مخروبه رانده شوند؟ مگر هدف شما سوق دادن نسل جدید به سوی این معیارها نیست؟ پس چرا این چراغهای روشن را با فوت مبارکتان به خاموشی هدایت میکنید؟ یادمان باشد میگویند؛ روزی وجود دارد به نام روز پاسخگویی به سوالات... آنجا کنکور نیست که اگر امسال نشد سال دیگر... از ما که گذشت... از دیگران هم... روز پاسخگویی همه، دیر و زود فرا میرسد.
علیرضا غنچی / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم