در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
توکلی، زندگی غزل و مهران (ترانه علیدوستی و صابر ابر) را دستمایه قرار داده و بنابه سیر تغییر و دگردیسی غریبی که بر اثر حضور آنها در خانهای قدیمی رخ میدهد، دست به خلق اثر تازهاش زده است.
پیشبرد درام در آثار بهرام توکلی همواره بر یک اصل استوار است؛ ادای دین به ماهیت سینما به عنوان دریچه رو به دنیای سیال ذهن با هدف سرشارشدن از لذت بینظیر سفر ذهنی مخاطب و کشف قابلیتهای نامحدود تخیل و تصور در اتمسفر نامحدود و بیمرز سینما. آسمان زرد کمعمق در همین مسیر گام بر میدارد.
رسیدن به مرحله تصویریکردن جریان سیال ذهن روی پرده نقرهای سینما در آثار بهرام توکلی به شکلی چندلایه و در ابعاد مختلف دنبال میشود. به بیان بهتر، توکلی در آسمان زرد کمعمق به سیاق آثاری که پیشتر از او سراغ داشتیم با تکیه بر انتخاب ایده اولیه درام، شیوه شخصیتپردازی و تکیه بر کدگذاریهای رفتاری، کنار همنشینی کنش و واکنشهای داستانی، شیوه روایت داستان، رفت و برگشتهای زمانی، ازبینبردن معنای جغرافیا و زمان با تعریف متداول آن، شیوه کارگردانی و بازی با رنگ و نور سعی دارد قواعد ذهنی مخاطب را در نوردد و او را به ضیافتی اصیل و سینمایی دعوت کند.
در سینمای توکلی تمام تلاش نویسنده فیلمنامه بر این اصل استوار است تا در گام اول نظم ذهنی مخاطب را برهم بزند و در گام بعدی، ذهن او را درگیر دنیایی پیچ در پیچ (به معنی مثبت کلمه) کند تا توان و ظرفیت ذهن مخاطب را برای واکاوی دنیای ذهنی تازه ارائه شده بسنجد. این خصوصیت در تمام آثار توکلی با کمک شیوه روایت رفت و برگشتی برای شکستن ترتیب زمان و مکان و در مرحلهای جدیتر از آن با برهم زدن نظم منطق کلیشهای حاکم بر ذهن مخاطب برای تشخیص روابط علّی و معلولی به سرانجام رسیده است.
توکلی در تلاش است در بازه زمانی درگیری مخاطب با اثر، ضمن ارائه منطق ذهنی خود به مخاطب، ذهن تماشاگر را با دنیای سیال وقایع فیلمنامه و دنیای ذهنی شخصیتهای اثر همراه کند. آسمان زرد کمعمق هم از این قاعده مستثنی نیست.
توکلی با تکیه بر اصل نابودی هرچیز در اوج زیبایی و دستمایه قراردادن خانه محل وقوع داستان در قالب یک شخصیت مستقل و تاثیرگذار در پیشبرد داستان، منشوری چندوجهی را ترسیم و تعریف کرده است.
در دنیای آثار توکلی حتی مفهوم آغاز و پایان داستان هم چندان ارتباطی با تعاریف رایج آن ندارد. در شیوه روایت داستانی ـ ساختاری آثار این فیلمساز و در بستر جریان سیال ذهن این امکان وجود ندارد تا مخاطب بتواند با قاطعیت فلان سکانس یا بهمان کنش داستانی را به عنوان نقطه عطف آغاز یا پایان داستان در نظر بگیرد.
در سینمای توکلی چه در «پرسه در مه» و چه در اثر پیشین او «اینجا بدون من» چندین و چند پایان و چندین و چند آغاز قابل تصور است. حتی قضاوت درباره نقش شخصیتها در ایجاد کنش و واکنشهای داستانی هم دشوار است. در سینمای توکلی تشخیص اینکه کدامیک از شخصیتها نقش پررنگتری در پیشبرد درام دارند و میتوان آنها را به عنوان شخصیت اصلی برشمرد نیز وجود ندارد.
با همین توضیح باید اشاره کرد از آنجا که مشخص نیست کدامیک از رخدادها و تصمیمات در دنیای واقعی رخ داده و کدامیک در دنیای ذهن شخصیتها، اصولا نمیتوان بر اساس منطق ذهنی تبدیل به عادت شده در مورد آثار توکلی سخن به میان آورد.
در واقع، مخاطب در ضیافت ذهنی سینمای توکلی توان تشخیص اینکه کدامیک از رخدادها یا نتیجهگیریها زاییده ذهن شخصیتهاست و کدامیک منطبق بر واقعیت عرفی، راه به جایی نخواهد برد.
همین خصوصیت است که به مخاطب امکان میدهد پس از خروج از سالن سینما بارها و بارها تماشای دوباره اثر را در دنیای ذهنی خودش تجربه کند و هربار با نقطه ثقل گرفتن یک بخش از داستان یا یک شخصیت یا یک برداشت از واقعیت، باقی رخدادها را کنار هم بچیند و در نهایت تجربهای تازه را درک کند.
آسمان زرد کمعمق بار دیگر در نقش اثباتی بر این مدعا ظاهر شده که دنیای فیلمسازی بهرام توکلی دنیایی ساده و دمدستی نیست. او با تکیه بر معنای ذاتی سینما و روی دوش قوای ذهنی مخاطب اثرش بیننده را دعوت به یک ضیافت سینمایی میکند، ضیافتی که همراهیکردن با آن نیازمند نوعی جنون و جرات روحی و تصویری است. دنیای سینمایی این کارگردان نسبتی با بیحوصلگی ندارد و اصولا روبهروشدن با این فیلم بهمثابه اثری ساده فهم (بخوانید دمدستی) و احتمالا مطابق با قواعد درام کلاسیک بیشتر به تلاشی بیهوده میماند.
نکته اینجاست که اگر مخاطب با آثار توکلی با عینکی غیرمنطبق با منطق آثار توکلی و با ذهنیات کلیشهای و بدون انعطاف روبهرو شود، راه به جایی نخواهد برد و قطعا مقاومت برای فهم معنای اصلی این آثار به مخالفتهای چشم و گوش بسته منجر میشود؛ چرا که ظرف و مظروف از بیخ نامتناسب است .
سادهفهم نبودن دنیای سینمایی توکلی به این معنا نیست که این آثار برای مخاطب خاص ساخته شده است یا فهم آنها نیازمند دراختیار داشتن چندین و چند رساله و لغتنامه است، بلکه به آن معناست که روبهروشدن با آثار این فیلمساز نیازمند ذوقورزی ذهن مخاطب و تمایلش برای لذتبردن از معنای اصیل سینما به عنوان ماشین رویاسازی است، اگرنه این قلم هم هیچگاه با ساخت آثار شخصی بیمخاطب موافقتی نداشته و ندارد.
محمدرضا مقدسیان / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم