تعداد آثار نقاشی در نمایشگاه 67 اثر، خوشنویسی 100 اثر، نگارگری 15 اثر، پوستر 70 اثر، کاریکاتور100 اثر و حجمسازی 26 اثر است. به مناسبت برپایی این نمایشگاه با مرتضی گودرزی دیباج مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری گفتوگویی انجام دادیم که در زیر میخوانید.
نمایشگاه فصل تأمل میخواهد چه چیزی را پیش روی مخاطبان هنرهای تجسمی قرار دهد؟
سه سال فعالیت خلاقانه مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری در محل موزه هنرهای معاصر در قالب یک نمایشگاه جمعی برپاست. این نمایشگاه فرصتی است که مروری اجمالی بر 35 سال فعالیت هنرمندان این مرکز هنری داشته باشیم.
بدون تردید سه منظر فراروی مخاطب است تا سنجش درستی از عملکرد این مجموعه هنری انجام دهد. نخست از منظر تشکیلات و نهادی رسمی، دیگری از منظر رفتارهای اجتماعی ـ فردی هنرمندان و دیگری ارزیابی خود آثار.
اشاره کردید به مرور اجمالی 35 سال هنر انقلابی. کمی بیشتر در این خصوص و آثار بزرگان سخن بگویید.
شاید بسیاری مطلع نباشند گروه هنری که قرار بود سلمان نام گیرد، تعدادی هنرمندان جوان نقاش و گرافیست بودند که چند ماه قبل از انقلاب دست به خلق تعدادی اثر زدند و بر آن بودند همپای مردم انقلابی خود در جریان نهضت اسلامی تأثیرگذار باشند. شرکتکنندگان نمایشگاه را عمدتاً نقاشان جوان تشکیل میدادند که نام آشنایان امروزند: مرتضی کاتوزیان، حسین صدری، حبیبالله صادقی، کاظم چلیپا، علی رجبی، ناصر پلنگی و تعدادی دیگر. آثار نمایشگاه گرچه به حسینیه ارشاد که کانون فعالیت بخشی از نیروهای انقلابی به محوریت دکتر علی شریعتی بود، انتقال یافت اما چند ماه بعد از پیروزی انقلاب به نمایش درآمد و از آن استقبال کمنظیری توسط مردم و توده انقلابی جامعه آن روزگار شد. همین گروه سپس حوزه اندیشه و هنر اسلامی را تشکیل دادند و هنرمندان دیگری نیز در رشتههای دیگر به آن پیوستند که بعدها تغییر نام یافت و بنابه مصلحت باز هم آن روزگار به سازمان تبلیغات اسلامی پیوست و شد حوزههنری. هنرمندان این نهاد تازه تأسیس در درون خود شورایی تشکیل دادند که این انجمن هنری بزرگ و گسترده را اداره کند که البته پا نگرفت و ریاست آن را به یک روحانی دادند که این ریاست حدود دو دهه به طول انجامید. حوزههنری تاکنون سه دوره ریاست را پشت سر گذاشته است و مرکز هنرهای تجسمی نیز مدیران مختلفی را به خود دیده است و مانند هر مجموعه دیگری فراز و نشیبهای فراوانی را هم. هرچند هنرمندان گروه ـ مرکز ـ هنرهای تجسمی این نهاد سعی کردهاند نسبت به تغییر مدیریت حوزه هنری توجه چندانی نشان نداده و کار خود را انجام دهند و اجازه ندهند تغییرات مدیریتی تأثیری بر روند خلق آثارشان داشته باشد اما به هر حال این روند کاملا بر حوزه خلاقیت آنها تأثیرگذار بوده است.
وقتی آثار پیشکسوتان هنر انقلاب را با جوانان مقایسه میکنیم، تفاوتهای جدی میبینیم که حتی در نوع تم و رنگها خودش را نشان میدهد. تحلیل شما چیست؟
جهانبینی هنرمندان متأثر از فضای پیرامون آنها دگرگون میشود و اگر نگوییم به طور کلی تغییر میکند اما فضا و شرایط اجتماعی ـ فرهنگی بر آنها بسیار تأثیرگذار است. این تأثیرگذاری فضا از جامعه تا محیط نزدیکتر هنرمند که با آنها در تماس است، ادامه مییابد. چنانچه هنرمندان دورههای مختلف هنری ایران در دوران تیموری، صفوی، قاجار و حتی پهلوی آثار متفاوتی را آفریدهاند، متأثر از فرهنگ و شرایط و زمانه خود که حتی بر انتخاب رنگ، فضا، مضامین و عناصر هنری آنها نیز تأثیرگذار بوده است. هنرمندان انقلابی ایران که بخشی از آنها در حوزه هنری گرد آمدند نیز در دوران پیش از انقلاب، حین و پس از پیروزی نهضت و در دوران جنگ، پس از پایان جنگ و حتی پس از رحلت امام(ره)، دوران سازندگی و... آثاری متفاوت خلق کردهاند که نشان میدهد فضای آنها و آبشخور حسی ـ فکری آنها دگرگون شده است. در این تغییر و دگرگونی با نشانهشناسیهای ساده نیز گرچه نمیتوان همه مسائل را کشف و واگویی کرد اما بخشی از آنها کاملا عیان است.
چه بخواهیم و چه نخواهیم هنرمندان و اهالی قلم فعال و حوزه هنری نوعی جریان و مکتب در هنر معاصر ایران محسوب میشوند، میخواهم از نگاه شما ویژگیهای این جریان را بپرسم و این که آیا میپذیرید برخی آثار ارائه شده صرفا در سطح و حد یک مفهوم باقی ماندهاند؟
اگر روند خلق آثار این هنرمندان را از انقلاب تاکنون به صورت یک سیر خطی دنبال کنیم و این روند را با تغییر شرایط سنی، تحصیلی و تجربهاندوزیهای طبیعی هنری که حتی با گذشت زمان نیز حاصل میشود و حتی جذب آنها در دانشکدههای هنری و این بار نه به عنوان دانشجو بلکه مدرس و استاد و همچنین ازدواج و تشکیل خانواده آنها منطبق کنیم، میتوان در جملاتی کوتاه به این ارزیابی مختصر رسید که: هنرمندان این مرکز چه آنها که اکنون هستند و چه آنها که از این مجموعه جذب دانشگاهها شدهاند، به مرور بیانگریهای مردمی، بدون تکلف و ساده بدون توجه به اصل قرار دادن ابزار و ساختارهای هنری در ابتدای انقلاب، خود را رها کرده و رفته رفته به نوعی پختگی بیانی و استحکام در ساختارهای هنری رسیدهاند. همچنین توجه به فرمالیسم اثر در میان آنها اصالت بیشتری یافته است و در این روند که بویژه دهه دوم پس از پیروزی انقلاب آغاز شد و بویژه در ده ساله اخیر ادامه مییابد، این هنرمندان کوشش کردهاند با تعمیق بیانگریهای هنری ضعفهای احتمالی آثار خود را به طرز شایستهای از میان ببرند. این روند رو به جلو در عرصههای مختلف مجسمهسازی، نقاشی، گرافیک، خوشنویسی، تذهیب و کاریکاتور کاملا قابل مشاهده است. البته نمیتوان انکار کرد بعضی از این هنرمندان، آثارشان فقط انگارههایی از مفاهیم ارزشی را در بردارند و به نظر میرسد ساختارهای هنری بیش از اندازه برای آنها اصالت یافته است.
شما بر برپایی این نمایشگاههای سه سال اخیر تاکید خاصی کردهاید، آیا در این سه سال فضای هنری و کاری تغییرات و تحولات خاصی داشته است؟
سه سال اخیر در دوره مدیریت کنونی حوزه هنری فضای متفاوتی را برای هنرمندان آن پیش روی گذاشته است؛ به طوری که حضور این هنرمندان در کارگاههای آموزشی در مرکز و شهرستانها، حضور در سخنرانیها و میزگردها، ضمن انتقال تجربیات آنها به جوانان و نسل بعدی باعث نشاط بیشتر خود هنرمندان شده است. همچنین اعمال برخی ظرایف مدیریت هنری در این مرکز نه تنها کیفیت خلق آثار را به شکل کاملا محسوسی افزایش داده بلکه حجم و عدد خلق آثار را نیز چند برابر گذشته کرده است. این بالا بردن کیفیت و کمیت همزمان بدون دستیابی به منابع جدید در بسیاری از حوزههای تخصصی بویژه نقاشی، مجسمهسازی، خوشنویسی و کاریکاتور بسیار قابل ملاحظه است؛ بهطوری که رسیدن به یک بیانگری خاص در آثار بسیاری از این هنرمندان محسوس است.
امروز مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری با چه چالشهایی مواجه است؟
چالشهای پیش روی این مرکز نیز قابل بررسی است؛ به طوری که بحران نیرو و جذب هنرمندان جوان، کمبود اعتبارات لازم، کمبود فضای مناسب و کارگاههای استاندارد، نیاز هنرمندان به مطالعات و به روز رسانی در قالب گروهها و سفرهای مطالعاتی، تأمین امکانات نوین برای تغییر در روند خلق آثار، فراهم آوردن زمینه حضور میدانی بیشتر آثار هنرمندان در میان مردم، رفع نیازهای پژوهشی و توجه صحیح و بموقع به وضع معیشتی هنرمندان از مواردی است که این مجموعه و گروه هنرمندان به آن بشدت نیازمندند. مورد اخیر متأسفانه در روند خلق آثار به هر حال تأثیر خود را خواهد گذاشت و نگرانیهای معیشتی ـ خانوادگی گاه بر دغدغههای اجتماعی ـ انسانی هنرمند را که باید در خلق آثار خویش به آنها توجه کند، تحت تأثیر قرار میدهد و اگر نگوییم آن را به عقب میراند حداقل آن را ضعیف میکند. حوزه هنری، ارتش فرهنگی معتبری است که انقلاب و کشور اکنون و آینده به آن نیاز جدی دارد و اگر دلخوش باشیم به اعتقادات هنرمندانی که اکنون دوران میانسالی و بلکه سنین بالا را میگذرانند و فقط چشم به سابقة انقلابی آنها داشته باشیم غفلت بزرگی کردهایم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد