وقوع یک فقره قتل در میدان پونک، سیمون بولیوار منطقه شهرک نفت در ساعت 18:30، از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 به کلانتری140 باغفیض اعلام شد و پس حضور عوامل کلانتری در محل و تأیید خبر، موضوع به پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام و تیم بررسی صحنه اداره دهم پلیس آگاهی در محل حاضر شدند.
در ادامه در بررسیهای اولیه مشخص شد؛ افراد ناشناس ضمن ورود به این منزل، اقدام به بستن دست و پای افراد داخل خانه کرده و زنی به هویت «صغری - پ» 35 ساله را با خفهکردن به قتل رسانده و پس از حضور همسر مقتوله به هویت «اسماعیل - ش» 45 ساله در خانه نیز، وی را مورد اصابت ضربات متعدد چاقو قرار داده و از محل متواری شدهاند.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستوربازپرس شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهرانبزرگ قرار گرفت و با حضور کارآگاهان اداره دهم در محل جنایت و آغاز تحقیقات، همسایه طبقه پائین واحد مسکونی محل جنایت که موضوع را به پلیس و اورژانس اطلاع داده بود، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت که در حدود ساعت 18، در حالی که به همراه دیگر اعضای خانواده در خانه حضور داشته، ناگهان متوجه ضربات شدیدی شده که به درخانه زده شده و بلافاصله به در خانه مراجعه کرده و زمانی که در را باز کرده، ناگهان همسر همسایهشان به هویت «اسماعیل - ش» را در حالی که خون زیادی از وی رفته بود روی زمین مشاهده کرده و اسماعیل تنها توانسته از وی درخواست کند تا با اورژانس تماس بگیرد و پس از آن بیهوش شده که وی نیز موضوع را به پلیس و اورژانس اطلاع داد.
با توجه به شدت جراحات وارده ناشی از اصابت 17 ضربه چاقو به ناحیه سینه و گردن «اسماعیل - ش» و انجام اقدامات درمانی برای نجات وی، امکان تحقیق از وی وجود نداشت؛ بنابراین با وجود آن که دختر وی به هویت «مینا»، 18 ساله نیز مورد اصابت ضربه چاقو از ناحیه دست راست قرار گرفته بود، پس از انجام اقدامات درمانی و انجام عمل جراحی روی دست وی تحقیقات از او و دو برادر کوچکتر 12 ساله و 7 سالهاش که در زمان جنایت، با دست و پای بسته شده در یکی از اتاقهای خواب محبوس شده بودند، در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت.
مینا، دختر مقتوله در اظهارات اولیه خود به کارآگاهان گفت: سه جوان در حالی که صورتهای خود را با ماسک پوشانده بودند، وارد خانه شده و ابتدا با تهدید چاقو اقدام به بستن دست و پای مادرم کردند و زمانی که دو برادر کوچکترم در ساعت 13:30 از مدرسه به خانه آمدند، آنان را نیز جدای از مادرم و در یکی از اتاقها حبس کردند و پس از خفهکردن مادرم، در ساعت 16 یکی از برادرانم را مجبور کردند تا به بهانه خرید دفتر نقاشی، با پدرم تماس بگیرد و زمانی که پدرم وارد خانه شد او را نیز مورد اصابت ضربات چاقو قرار داده و در حالی که مرا نیز از ناحیه دست راست مجروح کرده بودند، به سرعت از خانه خارج شدند.
مینا در ادامه اظهارات خود و در خصوص ارائه مشخصات ظاهری سه جوان متواری شده از محل جنایت، به کارآگاهان گفت: هر سه جوان صورتهای خود را پوشانده بودند، اما با این وجود فکر کنم یکی از آنان جوانی به نام ناصر است که چند وقت پیش، از طریق دو تن از همکلاسیهایم که دو خواهر هستند با وی آشنا شدم.
با توجه به اظهارات مینا، کارآگاهان با شناسایی هویت دقیق «ناصر - س» 26 ساله، وی را در روز چهارم بهمنماه در منطقه تهرانپارس شناسایی و برای انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل کردند.
با انتقال ناصر به اداره دهم و آغاز تحقیقات، وی در اظهارات خود ضمن بیان آشنایی کوتاه خود با مینا از وقوع هرگونه جنایت در محل زندگی مینا اظهار بیاطلاعی کرد و در خصوص نحوه آشنایی خود با مینا نیز به کارآگاهان گفت: چندی پیش از ارتباطات نامناسب اجتماعی دو تن از بستگان نزدیکم که بعدا متوجه شدم که همکلاسیهای مینا هستند با چند پسر جوان مطلع شدم و به همین علت آنان را تحت فشار قرار دادم تا از کار خود، دست بکشند و مدتی از اختلافم با این دو خواهر گذشت اما آنها حاضر به گوش کردن به نصیحتها و قبول حرفهایم نبودند و به همین علت تصمیم گرفتم تا موضوع را به پدر و مادرشان اطلاع دهم
وی ادامه داد: در همین زمان دختر غریبهای به نام مینا با تلفن من تماس گرفت و مدعی شد که از مدتها پیش مرا شناخته و به من علاقه مند شده، اما پس از گذشت چند جلسه ملاقات با وی، متوجه شدم که بستگانم سعی داشتند تا از طریق آشناکردن این دختر، مرا تحت فشار گذاشته و مانع از آن شوند تا موضوع ارتباطات آنان در خارج از خانه را به پدر و مادرشان اطلاع دهم که به همین علت بلافاصله ارتباط خود را با مینا قطع کرده و ضمن آن که، موضوع سوء رفتارهای بستگان نزدیک خود را به پدر و مادرشان اطلاع دادم، با خانواده مینا نیز تماس گرفته و از آنان درخواست کردم تا مراقبت بیشتری از دخترشان داشته باشند و از آن پس هیچ اطلاعی از مینا و اتفاقی که برای خانوادهاش افتاده ندارم.
با توجه به اظهارات ناصر و دیگر اقدامات پلیس، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که ناصر هیچ نقشی در جنایت ندارد؛ بنابراین ضمن انجام هماهنگیهای قضایی و با توجه به اظهارات ضد و نقیض بهدست آمده از مینا، وی را دستگیر و برای انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل کردند.
مینا در اظهارات خود ضمن تأیید صحبتهای ناصر، در خصوص انگیزه خود برای معرفی ناصر به کارآگاهان گفت: زمانی که ناصر با پدر و مادرم تماس گرفت، باعث شد تا آنان متوجه برخی ارتباطات، دوستان و رفتارهای نامتعارفم در خارج از خانه شده و به همین علت رابطه من با آنان خراب شد؛ به همین علت تصمیم گرفتم تا از طریق جوانی به نام «مرتضی» که پیش از آن با وی دوست بودم، اقدام به سرقت از خانه پدرم کنم و ضمن معرفی ناصر به عنوان سارق، از وی انتقام بگیرم و به همین علت با مرتضی تماس گرفته و به او پیشنهاد دادم تا در ازای گرفتن مبلغ 100 هزار تومان، به صورت ناشناس وارد خانه ما شده و پس از تهدید من و مادرم متواری شود.
مینا در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان گفت: در ساعت 9 صبح روز حادثه ابتدا با توجه به هماهنگی قبلی، در مجتمع را برای مرتضی باز کرده و زمانی که مرتضی داخل خانه شد، متوجه شدم که او دو تن از دوستانش به اسامی پوریا و ایمان را نیز به همراه خود آورده است که آنان پس از ورود به خانه، ابتدا من و مادرم را به صورت گروگان گرفته و هر کدام از ما را در اتاقهای جداگانه حبس کرده و زمانی که چشمها و دست و پای مادرم را بستند، مرا به داخل اتاق محل حبس وی بردند و آنان ابتدا قصد داشتند تا مادرم را بیهوش کنند که در همین زمان، دو برادرم از مدرسه به خانه آمدند که بلافاصله مرا داخل اتاق برده و پس از بستن دست و پای برادرانم و حبس کردنشان داخل یکی از اتاقها، بار دیگر مرا از اتاق بیرون آوردند و در حدود ساعت 15، مرتضی مدعی شد که مادرم را خفه کرده و به خاطر آن که کسی متوجه موضوع نشود باید پدرم را نیز به قتل برساند که به همین علت یکی از برادرانم را با تهدید چاقو مجبور کردند با پدرم تماس گرفته و از وی بخواهد یک دفتر نقاشی خریده و به خانه مراجعه کند.
مینا ادامهداد: پدرم حدود ساعت 17:30، در حالیکه دفتر نقاشی را خریده بود به خانه مراجعه کرد که در همین زمان مرتضی به همراه دوستانش به وی حملهور شده و پوریا ضربات متعدد چاقو را به وی وارد کرد و پدرم روی زمین افتاد و آنان با تصور این که پدرم به قتل رسیده و برای گمراهکردن مأموران، ضربه چاقویی به دست من زده و سپس از خانه خارج شدند؛ پس از گذشت ساعتی از خروج مرتضی و دوستانش از خانه، در حالی که قصد داشتم تا با 110 تماس بگیرم، بدون آن که متوجه شوم پدرم به هوش آمده و از خانه خارج شده بود و زمانی من متوجه زنده بودن پدرم شدم که او خودش را به در منزل همسایه طبقه پایین رسانده بود.
با توجه به اعترافات مینا، کارآگاهان بلافاصله اقدام به شناسایی مرتضی با هویت واقعی «ابوالفضل - ت» متولد 1370 کرده و ضمن شناسایی محل سکونتش در منطقه سردارجنگل، وی را تحت مراقبتهای نامحسوس پلیسی قرار دادند تا سرانجام «پوریا» با هویت واقعی «رضا - ت» متولد 1372 و «ایمان - خ» متولد 1371 نیز توسط کارآگاهان شناسایی شدند.
کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که رضا (پوریا) و ایمان هر دو از مجرمان سابقهدار در زمینه زورگیری بوده و رضا، پسرخاله مرتضی بوده و ایمان نیز دوست صمیمی رضا است که مخفیگاه هر دوی آنان در غرب کشور مورد شناسایی قرار گرفت.
با شناسایی مخفیگاه متهمان در تهران و غرب کشور، اکیپی از کارآگاهان اداره دهم به غرب کشور اعزام و طی دو مرحله عملیات همزمان در تهران و غرب کشور، هر سه متهم را در28 اسفندماه 1391 دستگیر و به پلیس آگاهی تهرانبزرگ منتقل کردند.
با دستگیری متهمان و آغاز تحقیقات، مرتضی در اعترافات اولیه خود به کارآگاهان گفت: حدود 1.5 سال پیش و در خیابان با مینا آشنا شده اما پس از گذشت مدتی ارتباط ما با یکدیگر قطع شد تا این که یک روز قبل از حادثه، مینا با من تماس گرفت و به من پیشنهاد داد که در صورت تهدید پدر و مادرش مبلغی را به من پرداخت خواهد کرد و زمانی که وارد خانه شده و دست پای مادر مینا را بسته و او را داخل اتاقی حبس کردیم، مینا پیشنهاد داد که اگر پدر و مادرش را به قتل برسانیم، پس از رسیدن اموال پدر و مادرش به وی مبلغی در حدود 700 میلیون تومان به ما پرداخت خواهد کرد و من نیز در حالی که، مادر مینا داخل یکی از اتاقهای خواب حبس بود، وی را با سیم برق خفه کرده و قرار شد تا پوریا نیز در زمان حضور پدر مینا، او را با چاقو به قتل برساند که به محض ورود پدر مینا به خانه، هر سه به وی حملهور شده و پوریا ضربات متعدد چاقو را به بدن وی وارد کرد تا این که پدر مینا روی زمین افتاد و به تصور این که وی نیز به قتل رسیده و در حالی که دو برادر مینا نیز با دست و پای بسته داخل یکی از اتاقها حبس شده بودند، ابتدا با چاقو ضربهای به دست مینا زده و از خانه خارج شدیم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهرانبزرگ ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات بهدست آمده از متهمان و برای انجام تحقیقات تکمیلی، قرار بازداشت موقت برای هر چهار متهم صادر و در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتهاند. (ایسنا)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم